پیشنهادهای فربد حمیدیان (٧٤٩)
لاف زنی زبان بازی گزافه سرایی لاف و گزاف a persuasive or impressive speaking, which is often regarded as lacking in sincerity or meaningful content
پیچیده کردن در هاله ای از ابهام پیچیدن ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره ) رازآمیخته کردن ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مج ...
( مجازاً ) سنجه، معیار، میزان
( مجازاً ) بی مایه، کم مایه، سست
گریزپا
flatter
( مجازاً ) گذشته نگر، واپسگرا، محافظه کار، ارتجاعی، گذشته اندیش، عقب نگر، پس نگر Arts and Crafts movement’s rearguard position موقعیت واپسگرایانه ی ...
. . . In hindsight we can claim that با نگاهی به گذشته می توان ادعا کرد که . . .
پیشگام، پیشوا
برزخ بلاتکلیفی
( مجازاً ) موشکافی، بررسی دقیق، ژرف نگری، مداقه . . . By excavating history more deeply با بررسی عمیقتر تاریخ. . . =scrutinize
در جامعه شناسی و سیاست: مفهوم autonomy در مقابل مفهوم authority قرار میگیرد.
ابراز عشق و علاقه مفرط، ابراز عشق بیش از حد، بمباران عشق، ابراز محبت بی حد و حصر ( هم دارای بار منفی می تواند باشد ( مثلاً برای انقیاد طرف مقابل ) ، ...
( معماری ) ( در مورد ورودی بنا ) دعوت کننده
( معماری ) ( در مورد بنا ) ورودی دعوت کننده
جنبه های هستی شناختیِ معماری= جنبه های ماهوی/ازلیِ معماری ( جنبه های اصلی معماری، که حدود و مرزهای آن را تعیین می کنند )
"Adolf Loos: "My life is a sequel of disappointments زندگی من، مجموعه ای/دنباله ای از نومیدی های پی در پی است.
The campaign waged by Loos against ornament کارزاری که لوس علیه تزئینات به راه انداخت
. . . it is anything but هرگز . . . نیست
مخدوش
بی پرده
. . . We found to our dismay that در کمال تأسف متوجه شدیم که. . .
commercial architects معماران بازاری
( روانشناسی ) درونی ساختن، درونی سازی، درونی شدن ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
منزوی ( کسی که ارتباطات اجتماعی و حرفه ای چندانی ندارد )
از نظر ایدئولوژی به لحاظ ایدئولوژیک به ملاحظات مسلکی ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
نادیده گرفتن
( هنر، معماری ) کیفیت، خصلت، روحیه، حال و هوا، رنگ و بو، حس و حال rational character کیفیت منطقی ( ساختمان، کیفیتی جدی و منطقی دارد )
انسجام
غنی
شاد و شنگول ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
lime slime
to accommodate the mistake برطرف کردن اشتباه، مرتفع ساختن، جبران کردن
سختگیرانه منزّه طلبانه
( روانشناسی ) کمال طلبی
under the aegis of در کنف حمایتِ، زیر سایه ی، زیر نظرِ ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
هنرشناسی، اصول هنرشناسی ( شخص ) دوستدار زیبایی ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
دامن زدن به چیزی
بی حد و حصر untrammeled freedom آزادی بی حد و حصر
آب و جارو کردن
به نمایش گذاشتن، به رخ کشیدن ornament had to declare wealth quietly تزئینات باید محتاطانه و بیصدا، ثروت را به نمایش گذارند
( مجازاً ) تعمیم دادن، تسرّی دادن
تأثیر، اثر
In June, we turn our gaze to France در ماه ژوئن، ما نگاهمان/توجهمان را معطوف به فرانسه می کنیم
سماجت، اصرار ( برای به دست آوردن چیزی ) عزم راسخ ( his striving for an ideal perfection )
سماجت، سرسختی کُشندگی، طاقت فرسایی ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
نماد شقایق ( گل مصنوعی قرمزرنگ است که از سال ۱۹۲۱ برای یادبود و بزرگداشت جانباختگان جنگ، روی لباس می چسبانند )
صورتبندی کردن سر و شکل دادن
( مجازاً ) به قاعده، به هنجار، به سامان، اصولی، مطابق با اصول، موافق نظم و ترتیب، سنجیده، سخته مثال: . . . "Wittgenstein wrote that although his arc ...
پرطمطراق