provocatively

جمله های نمونه

1. Behaving provocatively in class is just inviting trouble.
[ترجمه وحید] رفتار تحریک آمیز در کلاس فقط دردسر آفرین است.
|
[ترجمه گوگل]رفتار تحریک آمیز در کلاس فقط دعوت به دردسر است
[ترجمه ترگمان]behaving provocatively در کلاس فقط به دردسر افتادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But London, provocatively, was wreathed in blue veiling.
[ترجمه گوگل]اما لندن، به طرز تحریک آمیزی، با حجاب آبی پوشانده شد
[ترجمه ترگمان]اما لندن، provocatively، در تور آبی رنگی پیچیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Neal Lawson refers provocatively but also enviously to the early Thatcherites' political and intellectual "brilliance".
[ترجمه گوگل]نیل لاوسون به طرز تحریک آمیزی اما با حسادت به «درخشش» سیاسی و فکری تاچری های اولیه اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]نیل لا سن به صدای provocatively اشاره می کند، اما با حسادت به \"درخشش\" اولیه سیاسی و فکری \"Thatcherites\" نیز می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In another, the girls perform provocatively with chairs as the stage is covered in different patterns of changing light.
[ترجمه گوگل]در دیگری، دختران با صندلی هایی که صحنه با الگوهای مختلف تغییر نور پوشیده شده است، به طرز تحریک آمیزی اجرا می کنند
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، دختران به طور provocatively با صندلی ها کار می کنند چون صحنه در الگوهای متفاوت تغییر نور پوشش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He provocatively proposes that the first human beings who will live to 000 years old have already been born.
[ترجمه گوگل]او به طرز تحریک آمیزی پیشنهاد می کند که اولین انسان هایی که تا 000 سال عمر خواهند کرد قبلاً متولد شده اند
[ترجمه ترگمان]وی provocatively پیشنهاد می کند که اولین انسان ها که تا ۰۰۰ سال عمر می کنند به دنیا آمده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. More provocatively, antiprotons in the belt might one day be harvested to fuel missions that would travel far beyond the solar system, Bickford says.
[ترجمه گوگل]بیکفورد می گوید، تحریک آمیزتر، آنتی پروتون های موجود در کمربند ممکن است روزی برای سوخت رسانی به ماموریت هایی که بسیار فراتر از منظومه شمسی حرکت می کنند، جمع آوری شوند
[ترجمه ترگمان]Bickford می گوید که provocatively، antiprotons ها در این کمربند ممکن است روزی برای ماموریت های سوختی که بسیار فراتر از منظومه شمسی حرکت می کنند، برداشت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On September 1 193 Japanese troops provocatively destroyed a section of railway in north Shenyang and attacked the Chinese garrison at Beidaying, Shenyang, on the same night.
[ترجمه گوگل]در 1 سپتامبر 193، سربازان ژاپنی به طور تحریک آمیزی بخشی از راه آهن را در شمال شنیانگ ویران کردند و در همان شب به پادگان چینی در Beidaying، Shenyang حمله کردند
[ترجمه ترگمان]در ۱ سپتامبر ۱۹۳ نفر از سربازان ژاپنی به طور provocatively بخشی از راه آهن را در شمال Shenyang تخریب کردند و به پادگان چینی در Beidaying، Shenyang، در همان شب حمله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One of the earliest was Polaroid's provocatively named camera, "The Swinger" -- ostensibly so-calledbecause of a strap that let it dangle from the user's wrist.
[ترجمه گوگل]یکی از اولین‌ها، دوربین پولاروید بود که نام تحریک‌آمیز آن، "The Swinger" بود - که ظاهراً به دلیل بند آویزان شدن آن از مچ کاربر به این نام خوانده می‌شد
[ترجمه ترگمان]یکی از اولین was Polaroid named به نام \"The swinger\" است که به ظاهر so از بند است که اجازه می دهد از مچ دست کاربر اویزان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. More provocatively, about 10% of respondents said they would want genetic testing for athletic ability, while another 10% voted for improved height.
[ترجمه گوگل]تحریک آمیزتر، حدود 10 درصد از پاسخ دهندگان گفتند که می خواهند آزمایش ژنتیکی برای توانایی های ورزشی انجام دهند، در حالی که 10 درصد دیگر به افزایش قد رای دادند
[ترجمه ترگمان]More، حدود ۱۰ درصد پاسخ دهندگان گفتند که خواهان آزمون ژنتیک برای توانایی ورزشی خواهند بود، در حالی که ۱۰ درصد دیگر به بهبود ارتفاع رای دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The other provocatively suggests that the concept of empire has an undeservedly bad reputation and, further, the world could do a lot worse than having to live under a putative American empire.
[ترجمه گوگل]مورد دیگر به طرز تحریک آمیزی نشان می دهد که مفهوم امپراتوری شهرت نامناسبی دارد و علاوه بر این، جهان می تواند بسیار بدتر از زندگی کردن در یک امپراتوری فرضی آمریکا باشد
[ترجمه ترگمان]دیگری با صدای provocatively بیان می کند که مفهوم امپراتوری دارای شهرت بد و فراتر از این است که جهان می تواند بسیار بدتر از این باشد که مجبور باشد در یک امپراطوری فرضی آمریکا زندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I know I dress provocatively on stage, but it's just rock 'n' roll.
[ترجمه گوگل]می دانم که روی صحنه تحریک آمیز لباس می پوشم، اما این فقط راک اند رول است
[ترجمه ترگمان]می دونم که روی صحنه لباس پوشیدم، اما فقط راک اند رول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If that were true, he asked provocatively, "What place, then, for a creator?"
[ترجمه گوگل]اگر این درست بود، او به طرز تحریک آمیزی پرسید: "پس کجا برای خالق؟"
[ترجمه ترگمان]با صدای provocatively پرسید: اگر این حرف درست بود، چه محلی برای آفریننده؟ \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The soldiers fired into the air when the demonstrators behaved provocatively.
[ترجمه گوگل]زمانی که تظاهرکنندگان رفتار تحریک آمیزی از خود نشان دادند، سربازان به هوا شلیک کردند
[ترجمه ترگمان]سربازان هنگامی که تظاهر کنندگان با صدای provocatively رفتار می کردند به درون هوا شلیک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She knelt between his knees looking small and vulnerable: her lips pouting provocatively, her eyes full of feminine promise.
[ترجمه گوگل]بین زانوهایش زانو زد که کوچک و آسیب پذیر به نظر می رسید: لب هایش به طرز تحریک آمیزی غوغا می کردند، چشمانش پر از وعده های زنانه بود
[ترجمه ترگمان]او در میان زانوان خود که کوچک و آسیب پذیر به نظر می رسید زانو زد و لب هایش را به هم فشرد و چشمانش پر از قول زنانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. When he came in to find her, she was standing on her head in a sexy leotard, legs provocatively parted.
[ترجمه گوگل]وقتی او برای یافتن او وارد شد، او با یک شلوار سکسی روی سرش ایستاده بود و پاهایش به طرز تحریک آمیزی از هم باز شده بود
[ترجمه ترگمان]وقتی به او رسید که او را پیدا کند، روی سرش در لباس صورتی سکسی ایستاده بود و پاهایش را از هم جدا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• stimulatingly, in the manner of arousing; incitingly, instigatingly

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : provoke
✅️ اسم ( noun ) : provocation
✅️ صفت ( adjective ) : provocative
✅️ قید ( adverb ) : provocatively
با لحنی/رفتاری تحریک آمیز/شیطنت آمیز/وسوسه آمیز/اغواگرانه/شهوت انگیز
به طور آزاردهنده ای
یا به طور تحریک آمیزی

بپرس