پیشنهادهای حمید زارعی (٧٨٢)
نقش، موضع ( در حقوق )
خرد یا خرده فروش مثل معامله گر های خرد یا کوچک در بازار های مالی مثل فارکس و ارز دیجیتال
اقدام کردن ( رسمی و قانونی )
سطحی که آب در یک سفره زیرزمینی بالا میرود ، سفره آب زیر زمینی - سطح ایستایی آب ، سطح ایستابی سطحی است که در آن فشار سیال برابر فشار آتمسفر است ، سطح ...
به رغم، با وجود
برش زدن تصویر. وقتی می خواهیم حاشیه های تصویر را حذف کنیم در رایانه حاشیه های آن تصویر را برش می زنیم
پیشرفتی است که به تدریج و در گذر زمان به وجود می آید. مثل پیشرفت تحصیلی که در گذر سال ها تحصیل به دست می آید.
قالب، چارچوب
محل اقامت ، اقامتگاه در متون تخصصی حقوقی
چارچوب
ایجاد شدن، در جای خود قرار گرفتن
مفهوم
دست شستن از چیزی
Or اول جمله قید ربط محسوب میشود به معنای: 1 - به عبارت دیگر 2 - در غیر این صورت
باعجله راهی شدن/ حرکت کردن Zac rushed off to get to his medical appointment. زاک باعجله به سمت جلسه پزشکی اش راهی شد
جنگ تن به تن افراد باند خلافکار
Cease to در معنای متوقف کردن در معنای قیدی: دیگر فعل منفی
در اختیار نهادن
اطراف
1 - ساختن 2 - گرداندن، سبب شدن 3 - تهی یعنی ترجمه نمی شود
تردد
طراحی، ابداع، اختراع
بی سابقه مثل : Untapped demand تقاضای بی سابقه
باعث شدن، سبب شدن
در مقابل، در مقایسه با
به رغم از جهت ویرایش بهتر است
از، خارج از
ورود
به همین ترتیب ، به علاوه ، همچنین
فنی صنعتی، اختصاصی، اصولی، اجرایی، متغیر، دگرگون شونده، اصطلاحات و قواعد فنی، علوم مهندسی: تخصصی، معماری: صنعتی، قانون فقه: صنعتی، روانشناسی: فنی، عل ...
دست یافتن، وارد شدن
گونه دستکاری شده
به طور کلی، عمدتاً
1 - پرداختن 2 - پردازش کردن ( با توجه به متن معانی متفاوت میشود )
اگر قبل از ضمایر انعکاسی و تاکیدی حرف اضافة by به کار رفته باشد، معنی خود و یا به تنهایی را می رساند By myself: من خودم، به تنهایی
پرداختن به
گروه ( در گروه خونی )
در متون حقوقی ( محل صدور )
پوسیدگی دندان
از امروز به بعد
وقتی m1 جانشین NP باشد ( معدودی ) ترجمه می شود
Inspite of =به رغم
با فرض اینکه
ly speaking. . . . مثل : generally speaking, scientifically speaking به معنای: به لحاظ علمی، عموماً ، به طور کلی ، به بیان عام ، به بیان علمی، به لح ...
اگرچه، به رغم آنکه
زمان آن زمان حال است و در معنای فعلی: جستجو کردن در معنای قیدی: درصدد، در پی، به دنبال
دارای مهارت بسیار
حکم رابط سوال جمله قبلی برای جمله جدید است ( حرف ربط جمله سوالی است )
برجسته ساختن یا برجسته کردن
Up to ( رسیدن هم معنا می دهد However, semiconductors such as silicon carbide have a much higher melting point which is up to 2500 �C. اما نیمه رسانا ...