تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

با توجه به

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کم محلی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

It seems that = به نظر می رسد

پیشنهاد
١

شناخت بیشتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Since, because

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اقدام کردن ( رسمی و قانونی )

پیشنهاد
١

In relation to one another

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Pointless

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Let a lone

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

از امروز به بعد

پیشنهاد
١

در اصطلاح به معنای Makes your life a hell

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رویه قضایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

legal procedure

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جرمی که مجازات سنگینی دارد ( عمدی است )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شبه جرم ( یعنی جرائم غیر عمد )

پیشنهاد
١

In doing so In so doing

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Making use of ( معمولاً واسطه دارد و انتزاعی است )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Most recent

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Empower

پیشنهاد
١

The rhyming scheme

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قافیه های شعری

پیشنهاد
١

authoritative

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دارای مهارت بسیار

پیشنهاد
١

this is not the case

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

به صورت منفی خودداری کردن، اجتناب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

لبخند بی صدایی که دندان ها را نشان می دهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

به اقتباس از پس از افعال name, design, . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

Develop بر اساس متن به ترتیب اولویت کاربرد:1 - ایجاد کردن2 - توسعه دادن3 - رشد یافتن4 - مبتلا شدن، دچار شدن5 - ظاهر کردن ( در عکاسی ) مراقب تفاوت بی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی را دست کم گرفتن، ناچیز شمردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

صحبت غیر صادقانه، ریاکارانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معنای اصطلاحی: کنار گذاشتن برای مصرف آینده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

با فرض اینکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

1 - ملاقات کردن2 - تامین کردن3 - برآورده کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

متناوب القایی موتور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کشتارگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کجروی، عدم تمرکز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Inspite of =به رغم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

نقد ادبی کردن، انتقاد کردن، مورد انتقاد قرار دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بی ثباتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زبان میانجی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نقش، موضع ( در حقوق )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

معانی زیر را می دهد: 1 - بردن 2 - آوردن 3 - برداشتن 4 - بیارش پایین 5 - گرفتن6 - خوردن7 - مصرف کردن دارو 8 - در نظر گرفتن 9 - طلبیدن10 - نیاز داشتن 1 ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برای فعل یک ظرفیتی رشد کردن و برای فعل دو ظرفیتی پرورش دادن و be grown دو ظرفیتی مجهول میشود به معنای پرورش دادن ، پرورش داده شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

به کار گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

1 - می توان 2 - ممکن است اجازه یا احتمال انجام یک کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تردد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

طیف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مشخصه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مستلزم. . . بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

هم نقش حرف اضافه و هم نقش قیدی دارد