پیشنهادهای حمید زارعی (٧٨١)
با توجه به
کم محلی کردن
It seems that = به نظر می رسد
شناخت بیشتر
Since, because
اقدام کردن ( رسمی و قانونی )
In relation to one another
Pointless
Let a lone
از امروز به بعد
در اصطلاح به معنای Makes your life a hell
رویه قضایی
legal procedure
جرمی که مجازات سنگینی دارد ( عمدی است )
شبه جرم ( یعنی جرائم غیر عمد )
In doing so In so doing
Making use of ( معمولاً واسطه دارد و انتزاعی است )
Most recent
Empower
The rhyming scheme
قافیه های شعری
authoritative
دارای مهارت بسیار
this is not the case
به صورت منفی خودداری کردن، اجتناب کردن
لبخند بی صدایی که دندان ها را نشان می دهد
به اقتباس از پس از افعال name, design, . .
Develop بر اساس متن به ترتیب اولویت کاربرد:1 - ایجاد کردن2 - توسعه دادن3 - رشد یافتن4 - مبتلا شدن، دچار شدن5 - ظاهر کردن ( در عکاسی ) مراقب تفاوت بی ...
کسی را دست کم گرفتن، ناچیز شمردن
صحبت غیر صادقانه، ریاکارانه
معنای اصطلاحی: کنار گذاشتن برای مصرف آینده
با فرض اینکه
1 - ملاقات کردن2 - تامین کردن3 - برآورده کردن
متناوب القایی موتور
کشتارگاه
کجروی، عدم تمرکز
Inspite of =به رغم
نقد ادبی کردن، انتقاد کردن، مورد انتقاد قرار دادن
بی ثباتی
زبان میانجی
نقش، موضع ( در حقوق )
معانی زیر را می دهد: 1 - بردن 2 - آوردن 3 - برداشتن 4 - بیارش پایین 5 - گرفتن6 - خوردن7 - مصرف کردن دارو 8 - در نظر گرفتن 9 - طلبیدن10 - نیاز داشتن 1 ...
برای فعل یک ظرفیتی رشد کردن و برای فعل دو ظرفیتی پرورش دادن و be grown دو ظرفیتی مجهول میشود به معنای پرورش دادن ، پرورش داده شدن
به کار گرفتن
1 - می توان 2 - ممکن است اجازه یا احتمال انجام یک کار
تردد
طیف
مشخصه
مستلزم. . . بودن
هم نقش حرف اضافه و هم نقش قیدی دارد