پیشنهادهای حمید زارعی (٧٨٢)
فراتر رفتن، بیشتر شدن
ترجمه به صورت ادبی: سخن به میان آوردن
خوش دارم
فرایند لایه گذاری ( Padding ) در شبکه عصبی کانولوشنی یکی از مفاهیمی است که برای یادگیری هوش مصنوعی و علم داده یا دیتا ساینس باید با آن آشنا باشید. ...
نگرش، پرسش
بارورترین
معنای : قابل قبول، قبول کردن، پذیرفتن کد رمز : عکست تابلو بود به خاطر همین قبولت کردند. Example: They are standards that provide a basis for consist ...
ماشین بردار پشتیبان یکی از الگوریتم های نظارت شده یادگیری ماشین است.
به وجود آمدن، ایجاد کردن، تولید کردن
دور انداختن
توأم با
جز قیدی : مبادا ، مبادا که
تصمیمات در راس هرم مدیریتی make a decisions و در پایین هرم مدیریتی take a decisions
از سوی دیگر
با دریافت
ارسال کردن
حیرت کردن
فکر و تصورات
مثل شکاف مفهومی
According to
مواد پرکننده
در تضاد بودن، بر خلاف انتظار ، علی رغم همه مشکلات
Load balancing یعنی توزیع پردازش و فعالیتهای ارتباطی به طور مساوی بر روی سروهای اصلی شبکه های کامپیوتری به صورتی که بر روی هیچ سرور واحدی بار پردازشی ...
شبه جرم ( یعنی جرائم غیر عمد )
بر بستر فضای ابری
در نتیجه ، به سبب، به دلیل، بنابر
نه فقط. . . بلکه مثلاً: این موضوع نه فقط به شما ربطی ندارد بلکه شما نیز حق دخالت در این مورد را ندارید.
Most recent
دیجیتالی شدن
تاریخ ثبت ( در متون حقوقی )
زمین ریخت شناسی ، ریخت شناسی زمین
کشتارگاه
باید وجود داشته باشد
حرف اضافه مرکب به معنای : مشابه با
سروموتور ( یا موتور سروو ) ( به انگلیسی: Servomotor ) یک محرک چرخشی یا محرک خطی است که امکان کنترل دقیق موقعیت زاویه ای یا خطی، سرعت و شتاب را فراهم ...
شبکه سلولی شبکه سلولی ( به انگلیسی: Cellular network ) شبکه مخابراتی بی سیم است که ناحیه تحت پوشش آن به بخش های بسیاری که �سلول� نامیده می شود تقسیم ...
sophisticated مثلاً روابط تصنعی یا ظاهری
1 - برق انداختن روی فلزات 2 - تحریک مردم
تصمیم سازان
1 - مد نظر قرار دادن2 - بیش از حد توجه کردن به چیزی 3 - استفاده کردن
مقدار بار پردازشی یا ترافیکی که توسط شبکه منتقل میشود
اسم: مراتب
پیروی
تو رفتگی, فرو رفتگی در اثر ضربه، گودی، جای ضربت، دندانه کردن، دندانی، دندانه بریدگی، گودی
فقط، صرفاً، تنها
چند، تعدادی ( از ) با اسم قابل شمارش جمع و فعل جمع می آید
به عنوان جز قیدی:1 - هر قدر که، هر چه که 2 - اگر چه در معنای قیدی: اما ، ولی ، با این حال و. . .
تأثیری که نفوذ دارد
تزریق
برخی اوقات، بعضی اوقات