پیشنهادهای Figure (٣,٣٥٢)
۱ - بقا، قابلیت بقا، امکان بقا، توانایی حفظ حیات و رشد و نمو ۲ - عملکرد، قابلیت اجرایی، عملی، practical This term comes from the latin root vita, w ...
کرسی استادتمام در دانشگاه permanence of position A permanent post especially as a professor
هم خوانی، مطابقت، تطابق ،
- خودنما، ظاهر پرست، ظاهر بین، فخر فروش، فضل فروش، خود بزرگ بین، کسی که زیاد من من می کند و افراد با طبقه پایین اجتماعی را خوار و حقیر می شمارد، - ...
خانه کلنگی A house in need of repair your bargain fixer - upper need not become your money pit It was a fixer - upper, previously owned by a . sen ...
۱ - به صورت ناگهانی و تند ضربه زدن و بویژه با وسیله تیز یا برنده ۲ - تزریق ( مثلا واکسن ) to get the jab To take the jab: مورد انتقاد قرار گرفتن ...
۱ - قوش، باز ، پرنده شکاری A bird of prey ۲ - جنگ طلب a war supporter or advocate ( Dove: صلح جو ) 3 - فعل: فروختن کالا با دوره گردی در خیابان یا ...
زبان عامیانه، محاوره ای، زبانی که روزمره مردم به آن صحبت می کنند و متفاوت از زبان رسمی، کتابی و ادبی است. every day language. The way people really ...
یکی رو تصادفی دیدن To meet someone accidently
پا پیش گذاشتن پیشقدم شدن Take action Take the initiative
۱ - حمام آفتاب گرفتن، از گرمای چیزی بهرمند شدن, غنودن خود را در معرض گرمای خوشایند چیزی بویژه خورشید قرار دادن To lie and relax in the sunshine ۲ ...
Lick the dust Implore لابه کردن التماس کردن زاری و خواهش کردن به پای کسی افتادن و از او چیزی را تمنا کردن یالوارئب یاخاراماخ ( ترکی ) • Try to ...
۱ - فراموشی موقتی یا منگی ناشی از مستی A sudden unconsciousness in drunk people A sense of memory loss while intoxicated ۲ - خاموشی ناشی از قطع ...
در راستای، به منظور، جهت در تلاش برای He has shed his militant image, donning tailored suits in a calculated bid to rebrand himself as a pragmatic l ...
درِ پیت الکی آبکی سست و لرزان شکننده سرهم بندی شده بی مایه So old, in poor condition or built poorly that is falling apart • Flimsy houses • Fli ...
با شکست مواجه شدن To suffer failure, decline To fail completely
گویی که. . به اصطلاح، به عبارتی، به نوعی، so to speak, in a way
بهتر! چه بهتر! چه خوب! چه خوب که! خیلی هم خوب شد ( که ) !!
فروشگاه ها / بیزینس ها/ شرکت های سنتی که به طور فیزیکی خدمات یا محصولات خود را ارائه می دهند. As contrasted to online businesses The traditional sto ...
۱ - To suck up to - با چرب زبانی کسی رو خر کردن و گفتن چیزایی که خوشایندش هست برای جلب توجه و رضایتش - خوش رقصی کردن برای فرد یا گروه خاصی برای نی ...
در تضاد با، در خلاف، مغایر، در تقابل با in disagreement Being authentic can also put a person at odds with their larger peer group if their emerging ...
۱ - راه رفتن در آب، برف، شن، گل و لای و . . . که با دشواری همراه است to walk through water, snow, sand, or any other substance that impedes free mot ...
- انتخاب شدن از بین چند گزینه یا احتمال دیگر ) و رفتن به مرحله بعدی ) to be chosen out of a field of candidates or possibilities. - در میان انتخاب ...
پذیرفتن، قانع شدن، کفایت کردن، راضی شدن علیرغم میل باطنی to accept something or someone against your own will They had to settle for the truce. T ...
غارنوردی the sport of walking and climbing in caves Let's go spelunking at the weekend
در نوردیدن، به سرعت تخریب کردن to move very powerfully through a place or building, destroying it quickly: The explosion ripped through the hotel. ...
۱ - با هل دادن و تنه زدن راه خود را در میان جمعیت باز کردن و جلو رفتن ۲ - توده، انبوهی از ( a jostle of ) A jostle of liquor marts To make one's wa ...
توجه دیگران را به شدت جلب کردن، To attract or impress With these outfits on you'll turn heads wherever you go
در برخی قبایل بومی توتم ها ارواح، حیوانات و یا اشیاع مقدس و سمبل هایی هستند که دارای نیرویی برای حمایت و حفاظت از طایفه بشمار می روند.
- کلمه به کلمه - عینا - Word by word • One of the stories had been lifted verbatim . from a short story publish in a magazine
شکیبایی و بردباری در برابر مصائب The ability and power of enduring difficulties with great courage • He was a man of patience and fortitude
۱ - واقعیت را پذیرفتن، یک مسئله بدیهی را قبول کردن To agree with a obvious statement or or a rule that is generally established or accepted We get i ...
آشفته و پریشان حال Deeply agitated/upset/worried /anxious/distressed/disturbed /upset
۱ - پرت کردن toss, throw, flinge ۲ - ( کار، فعالیت ) ول کردن، رها کردن، دست کشیدن، leave, give up ۳ - قسمت شانه گوشت گوساله ( also: 7 - bone steak ...
To have some reservations دلش رضا نمیده ( در اصطلاح عامیانه ) قلبا راضی نبودن، قلبا رضایت نداشتن دو دل بودن کاملا یقین نداشتن خیلی موافق نبودن ...
بازیگر نقش منفی فیلم یا رمان cruel or evil character in a book, play, or movie who opposes the hero ضد قهرمان anti hero دهاتی شرور evil, scoundrel, ...
( البته ) ناگفته نماند My parents kicked me out of the house multiple times. Mind you, I hadn't done anything wrong.
از شدت ناراحتی یا درد به خو پیچیدن To writhe in agony
عین روز اولش مثل روز اولش Amir had kept his phone in pristine condition because he planned to sell it.
صندلی کنار راننده The front passenger seat next to driver I call shotgun! ( I claim the right to sit in the passenger seat. ) When you have sturdy ...
پیش رو، فرا رو Forthcoming, upcoming Impending ekections
وقتی شرایط ایجاب کنه، وقتی پاش بیفته، وقتی لازم بشه
کمر همت بسته، مصر، مصمم، جدی ( با on ) determined stubbornly and recklessly . to achieve something at all costs • Its members are plotting the Ne ...
کار مهمتر/واجبتری برای انجام داشتن ( در مقایسه با مسائل کم اهمیت تر ) To have more pressing things to attend to in coparision to other current trivi ...
هر چه پیش آید خوش آید. ( ترکی: سو گلنده یولون تاپار )
بلا استفاده شدن کاربرد خود را از دست دادن به فراموشی سپرده شدن به کنار رانده شدن To become obsolete No longer used To be discarded The usage of ...
ای وای! A term to express shock or extreme surprise This woman hasn't been given a year to grieve before the next death. YIKES
بر وفق مراد بودن، بدون مشکل بودن free of problems or troubles Life isn't always smooth sailing.
1 ) تعمیم دادن 2 ) استنتاج کردن 3 ) پیش بینی کردن بر اساس داده های موجود. 4 ) برآورد قیمت کردن to estimate the value of something by comparing it's ...
مملو از آکنده از پر از سرشار از