تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

۱ - صحبت کردن درباره، بحث کردن در مورد، به بحث و تبادل نظر گذاشتن to discuss something very thoroughly and in details This fall, the mayor and coun ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

منم من هم همینطور من نیز هم Me too used to agree with something that has just been said, or to avoid repeating something that has been said: "I ha ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

۱ - To suck up to - با چرب زبانی کسی رو خر کردن و گفتن چیزایی که خوشایندش هست برای جلب توجه و رضایتش - خوش رقصی کردن برای فرد یا گروه خاصی برای نی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مسئله ای رو خیلی گنده اش کردن Exaggerate Overstate

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

- انتخاب شدن از بین چند گزینه یا احتمال دیگر ) و رفتن به مرحله بعدی ) to be chosen out of a field of candidates or possibilities. - در میان انتخاب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اندوه و غم بدون علت مشخص a feeling of pensive sadness, typically with no obvious cause. "an air of melancholy surrounded him"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

۱ - راه رفتن در آب، برف، شن، گل و لای و . . . که با دشواری همراه است to walk through water, snow, sand, or any other substance that impedes free mot ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

گونه های جانوری یک منطقه The animals of a particular region

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

در تضاد با، در خلاف، مغایر، در تقابل با in disagreement Being authentic can also put a person at odds with their larger peer group if their emerging ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دقیقا روی شیء، محل، نقطه یا هدفی تمرکز ومستقیما به سمت آن حرکت کردن To aim exactly at an object or a place and move directly towards it

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

آشفته و پریشان حال Deeply agitated/upset/worried /anxious/distressed/disturbed /upset

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Restablish/restore friendly relations To reconcile after an argument آشتی کردن روابط را بهبود دادن دوباره ارتباط برقرار کردن This phrase comes fro ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

۱ - پرت کردن toss, throw, flinge ۲ - ( کار، فعالیت ) ول کردن، رها کردن، دست کشیدن، leave, give up ۳ - قسمت شانه گوشت گوساله ( also: 7 - bone steak ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

( البته ) ناگفته نماند My parents kicked me out of the house multiple times. Mind you, I hadn't done anything wrong.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

To have some reservations دلش رضا نمیده ( در اصطلاح عامیانه ) قلبا راضی نبودن، قلبا رضایت نداشتن دو دل بودن کاملا یقین نداشتن خیلی موافق نبودن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بازیگر نقش منفی فیلم یا رمان cruel or evil character in a book, play, or movie who opposes the hero ضد قهرمان anti hero دهاتی شرور evil, scoundrel, ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

از شدت ناراحتی یا درد به خو پیچیدن To writhe in agony

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کرسی استادتمام در دانشگاه permanence of position A permanent post especially as a professor

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

عین روز اولش مثل روز اولش Amir had kept his phone in pristine condition because he planned to sell it.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

۱ - بقا، قابلیت بقا، امکان بقا، توانایی حفظ حیات و رشد و نمو ۲ - عملکرد، قابلیت اجرایی، عملی، practical This term comes from the latin root vita, w ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

پیش رو، فرا رو Forthcoming, upcoming Impending ekections

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

وقتی شرایط ایجاب کنه، وقتی پاش بیفته، وقتی لازم بشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

یکی رو تصادفی دیدن To meet someone accidently

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

کمر همت بسته، مصر، مصمم، جدی ( با on ) determined stubbornly and recklessly . to achieve something at all costs • Its members are plotting the Ne ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

کار مهمتر/واجبتری برای انجام داشتن ( در مقایسه با مسائل کم اهمیت تر ) To have more pressing things to attend to in coparision to other current trivi ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Lick the dust Implore لابه کردن التماس کردن زاری و خواهش کردن به پای کسی افتادن و از او چیزی را تمنا کردن یالوارئب یاخاراماخ ( ترکی ) • Try to ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

هر چه پیش آید خوش آید. ( ترکی: سو گلنده یولون تاپار )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ای وای! A term to express shock or extreme surprise This woman hasn't been given a year to grieve before the next death. YIKES

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

با شکست مواجه شدن To suffer failure, decline To fail completely

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بر وفق مراد بودن، بدون مشکل بودن free of problems or troubles Life isn't always smooth sailing.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در راستای، به منظور، جهت در تلاش برای He has shed his militant image, donning tailored suits in a calculated bid to rebrand himself as a pragmatic l ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مملو از آکنده از پر از سرشار از

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دارو و یا هر آنچه که از طریق پوست جذب بدن می شود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

1 ) تعمیم دادن 2 ) استنتاج کردن 3 ) پیش بینی کردن بر اساس داده های موجود. 4 ) برآورد قیمت کردن to estimate the value of something by comparing it's ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Nuts and bolts زیر و بم ریز و درشت خم و چم Twists and turns جزئیات details ریزه کاری ها fine points Having never owned a credit card in my life, ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

1 - جبران کردن اشتباه، compensate, make up If you redeem yourself, you make up for wrongs by doing something that makes you seem good again like whe ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

** در کل: تخریب و سرنگون سازی یا براندازی چیزی از طریق تضعیف کردن تدریجی پایه های آن ، یا مقابله با آن ۱ - سرنگون کردن، برانداختن، از قدرت برکنار ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بیشتر موندن و نرفتن، برای یه مدتی , to stay, to not leave ( often because you are waiting for something ) If people linger or remain, they stick aro ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پذیرفتن، قانع شدن، کفایت کردن، راضی شدن علیرغم میل باطنی to accept something or someone against your own will They had to settle for the truce. T ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

گردش علمی یا تفریحی، پیکنیک، اردو excursion, picnic A short outdoor pleasure/educational trip usually taken by a group of people

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

- فرد بی ملاحظه، فردی که بدون رعایت جوانب رفتار می کند یا سخن می گوید. - احمقانه Insensitive Without considering other people's feelings Rude, C ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

غارنوردی the sport of walking and climbing in caves Let's go spelunking at the weekend

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

گذشته دور ، قدیمی، روزهای گذشته ، ایام قدیم long - ago times. past events to be put aside “let bygones be bygones” ( گذشته ها گذشته ) Bygone era/a ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ناشناخته، نامعلوم esoteric, obscure سری، محرمانه , cryptic, mysterious, clandestine پوشیده، پنهان hidden, secret , covert • understood or known on ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نشخوار ذهنی کردن، عمیقا راجع به موضوعی فکر کردن Chew over and over , ponder , think carefully and deeply, We might ruminate on what our friend or c ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به شکل بی سابقه ای in a way that has never been possible before. Generations are split up and badly fractured like never before

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

توجه دیگران را به شدت جلب کردن، To attract or impress With these outfits on you'll turn heads wherever you go

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

۱ - با هل دادن و تنه زدن راه خود را در میان جمعیت باز کردن و جلو رفتن ۲ - توده، انبوهی از ( a jostle of ) A jostle of liquor marts To make one's wa ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

در برخی قبایل بومی توتم ها ارواح، حیوانات و یا اشیاع مقدس و سمبل هایی هستند که دارای نیرویی برای حمایت و حفاظت از طایفه بشمار می روند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تاوان اشتباه خود را پس دادن