تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

خام کردن با استفاده از کلمات خوشایند و چرب زبانی، گول زدن و فریفتن و مجاب کردن به منظور سوء استفاده. ( به ویژه وقتی طرف مقابل تمایلی به انجام آن ندار ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

روشن کردن، ثابت کردن، عمق مسئله رو نمایاندن Make clear To make a point Herd immunity brought home the failure of lockdown

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

حذف کردن، پاک کردن، کنار گذاشتن، از شرش خلاص شدن، get rid of, divest, dispose of, cut out, remove , delete , cross out it’s fine when that person i ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

ادای احترام، تکریم، بزرگداشت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

مطمئن قابل اعتماد Reliable Dependable Sure fire

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

۱ - شیب بسیار تند، extremely steep ۲ - شتابزده، عجولانه done suddenly with great haste without careful consideration most often used for things go ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

پولی را به اجبار پرداخت کردن، ( به ترکی ) پولی ترله ماخ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

ورجه وورجه، جست و خیز، شادمانی، To play, run around, move about, or, behave in a playful, cheerful, happy, boisterous, carefree, lively manner Th ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

خاطرخواه ، دلباخته، شیفته، مجذوب uncontrollable, excitingly overwhelming, romantic thoughts/feelings towards a certain someone; brought forth and fe ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

ضربه، بار، فشار، سختی the burden of something - 1 the main force/ impact of a blow, attack, . . - 2

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

عازم سفر دریایی شدن، بادبانها را باز کردن /to begin a voyage, to hoist the sails of a boat ship, etc

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

محیط، شرایط یا جو اجتماعی Surrounding environment including : one's family, house, neighborhood, school, and people you hang out/interact with A p ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

با یه دست چند تا هندونه برداشتن Having too many commitments, undertaking too many tasks at the same time and not having enough time to do them.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پستونک Pacifier ( Binky ( us ( Dummy ( uk ( Soother ( Canada یه اصطلاح کلی برای هر نوع پستونکی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

• پخمه a gullible person • یازئخ ( ترکی ) A person who can be easily taken advantage of• and manipulated • easy target

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کرم شب تاب any of various winged nocturnal beetles that produce a bright soft intermittent light by oxidation of luciferin especially for courtship p ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

طاقت فرسا, , demanding hard to endure, taxing trying and tiring Laborious، stressful , really difficult This grueling jobs can push workers beyond ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بحث و جدل یا رویارویی نهایی و مهم برای حل و فصل یک مسئله یا مشاجره ای که مدتها ادامه داشته an important argument that is intended to end a disagreem ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

۱ - از سرعت/ شدت/میزان چیزی کاستن Slow down ۲ - محدود کردن، restrict, to place restrictions on، curb ۳ - کوتاه کردن زمان cut short ۴ - خاتمه دادن، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

۱ - بسیار، کاملا، خیلی، out and out , with no question, to an extreme degree , thoroughly, extremely Downright rude ۲ - ( خیلی ) رک، so direct/stra ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

وول خوردن، بیقرار شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

با زحمت و از منابع مختلف جمع آوری/گردآوری کردن Glean new insights, ideas, and wisdom

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حرف اول و آخر را زدن نهایت چیزی بودن همه چیز بودن علت اصلی یا هدف غایی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مانع رشد و پیشرفت شدن سد راه شدن به تاخیر/ تعویق انداختن Hinder Prevent Block Obstruct Delay Hamper • This problem fills us with guilt and shame ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

1 - boring unexciting humdrum dull tedious uneventful monotonous repeatative routine ordinary commonplace run - of - the - mill 2 - دنیوی ، خاکی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

a prick of conscience He felt a prick of conscience.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

شکارچی بدون مجوز poacher. A poacher is someone who breaks the law to hunt or fish on the property of another. . . . Someone who captures wild anima ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

modern popular culture transmitted via the mass media and aimed particularly at younger people. "fashion, music, and the iconography of pop culture ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

انحراف ناگهانی از موضوع an abrupt change of course diverging from an original purpose or course : IRRELEVANT tangent remarks The non - mathematical ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

• Noun: حامی، مدافع a person who vigiorously protects/fights for/ soeaks in favor of a couse قهرمان، a person who wins the first place in a competi ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

سینمای مستقل ( که وابسته به کمپانی های بزرگ و مطرح نمی باشند ) Independent/ unaffiliated company especially a film company

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

کنار گذاشتن از رده خارج کردن منسوخ کردن از شر چیزی خلاص شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

فراتر رفتن Rise above

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

- وقتی چیزی چنان بیش از حد فراهم میشه که دل آدمو پس میزنه و دیگه از انجام اون یا داشتن اون لذتی نمی بره - سیراب - دلزده • Indifferent • Unconcerned ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

کنار هم/پهلوی هم قرار دادن دو چیز برای آشکار شدن تفاوتها و مقایسه آن دو . to set side by side در superimpose دو چیز بر روی هم قرار داده میشوند و معمو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

- مقدس مآب - کسی که جانماز آب می کشه - کسی که مقدس بودن خود را به رخ دیگران می کشد - یعنی کسی که حساسیت های بزرگ تر و بیشتر از خدا و پیغمبر دارد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

مبرا از گناه کردن بی گناه دانستن بی تقصیر خواندن عفو کردن بخشیدن The Christian faith absolves an emotionally abusive father of wrongdoing with ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Mindfully engaged and aware of one's feelings during positive events to increase happiness To taste or smell specially with pleasure and relish چیزی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کسی که فراتر از حد انتظار و بسیار بیشتر از سایر مردم موفقیت کسب می کند ولی همچنان در پی موفقیت های بیشتری است و هرگز از کامیاب های خود رضایت کافی ندا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کسی که بدون پرداخت هیچ هزینه ای از کالاها، منابع و خدمات عمومی استفاده میکنه. مفت خور فرصت طلب؟؟ سودجو؟؟ سوءاستفاده گر؟؟ کسی از دیگران سواری مجانی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

اشتباه خود را پذیرفتن به اشتباه خود اعتراف کردن Confess Admit I learnt from that painfull experince that it's . always best to own up Own up to ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

طنزی که گوینده آن قیافه ای خشک و سرد بر چهره دارد ( خود گوینده طنز به هیچ عنوان احساسات خود را بروز نمی دهد و نمی خندد ) . Something humorous is bei ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

۱ - پرتگاه A cliff with an overhanging edge ۲ - مهلکه، موقعیتی که جان آدمی را به خطر می اندازد یا شکست او بسیار محتمل است on the edge of a precipice ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

آخرین زور خود را زدن A desperate final attempt/effort, an effort or attempt that is made at the end of a series of failures to solve a problem, and ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

جر و بحث/دعوا/ مشاجره/بگو مگو کردن سر موضوعات کم اهمیت to argue over petty and trivial matters Bickering between siblings is not unusual.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حرف منافی اخلاق/غیر اخلاقی/ وقیح/قبیح ، مستهجن/کریه/ زشت و زننده، ( یامان به ترکی ) Dirty words or phrases, swear words, the quality of being lewd, ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کسی که همیشه آیه یأس میخونه آدم منفی بافی که همیشه حرف از شکست و ناامیدی میزنه. A negative and cynical person who always says "no"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

۱ - عصای پزشکی a wooden or metal staff that fits under the armpit and reaches to the ground; used by disabled person while walking As the night went ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مثلا وقتی میگیم: �من دنبال یه چیزی میگردم بذارم زیر این قابلمه و طرف مقابلم میگه�: *ببین این خوبه؟ *ببین این به درد میخوره؟ * این کارت رو راه میندازه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

روحیه رو خراب کردن، دپرس کردن، ناراحت کردن، ناامید کردن To make upset, annoyed or disappointed Nowadays I dont watch news. It makes me bummed out