پیشنهادهای 🔺 A M I N. M O N I R Y 🔺 (٩٣)
🟩 خرابی یا تصادف 🟩 ورود به جایی بدون دعوت و اجازه 🟩 از کار افتادن 🟩 خوابیدن به شکل ناگهانی و برنامه ریزی
"Prison sentence" یعنی محکومیت به حبس یا زندان. این اصطلاح به دوره ی زمانی اشاره دارد که یک فرد به دلیل ارتکاب به جرم و توسط دادگاه به زندان محکوم می ...
💎 به معنای اینکه اگر ریسک نکنی به خواسته هات و هدف هایت نمیرسی 💎 در زبان فارسی چند ضرب المثل هم معنا با "Nothing ventured, nothing gained" وجود دا ...
🟨 خراب / فنا / فاسد کردن 🟨 نابود شدن 🟨 ویرانی 🟨 تباهی verb and noun
🟥 اهلی کردن 🟥 فرمانبردار کردن 🟥 رام کردن 🟥 اهلی 🟥 خودمانی 🟥 بی روح متضاد = wild
خلاصه متن یا عبارتی که در summarize می گوییم بخشی از متن که انتخاب و جمع بندی کرده ایم و مفهوم متن را می به ان خلاصه یا جمع بندی گفته می شود
در معنا های متفاوت می اید: ⚫پاپ ( ژانر موسیقی ) pop music 🔴مشروبات گازدار ⚫تیر اندازی کردن ( هفت تیر ) 🔴دارو های مواد مخدر pop pill ⚫جدا شدن pop ...
Boldfaced در معنای پر رو و گستاخ می اید Boldfaced type نوشته پر رنگ و درشت یا حروفات یا کلمات برجسته درشت و واضح معنی می شود
⚫جانباز 🔴مجروح جنگی ⚫جنگ زده
🔴کراوات ⚫دستمال گردن 🔴بستن . . .
🔶Inc مخفف🔶 💠 Incorporated 💠 🔴شرکت ( شرکتی که به طور قانونی ثبت شده ) 🔴 💠 Incorporation 💠 🔴تاسیس شرکت🔴 💠incorporate 💠 🔴همراه بودن، اضا ...
هم معنی: 🔴Yes🔴 ⭕Yeah⭕ 🔴Yah🔴 ⭕Aye⭕ متضاد: 🔴Nope🔴 🔵No🔵
🔴to Get engaged🔴 یعنی نامزد کردن 🔶To be engaged 🔶 یعنی نامزد بودن
💠Fun 💠 💠Pleasure 💠 💠Entertainment 💠 💠Enjoyable 💠 💠Great time 💠 همه ی لغات به معنی: 🔵سرگرمی 🔵زمان تفریح و خوش گذرانی 🔵زمان باحال و عال ...
🔴LA🔶. stand for. 🔴 Lose angeles🔶
💠 Make up 💠 🔴مرتب کردن ⭕افزودن، کامل کردن 🔴درست کردن ⭕ارایش کردن 🔴تشکیل دادن ⭕از خود در اوردن 🔴اشتی کردن ⭕ترکیب اریشی 🔴لوازم ارایشی و گریم
🔴 Take off 🔴 🔶از زمین بلند شدن ( هواپیما ) ⚫موفق شدن 🔶برکنار کردن از ( کار، موقعیت و. . . ) ⚫مرخصی گرفتن 🔶در اوردن لباس ⚫جمع کردن از ( بازار و ...
Identification =ID card کارت شناسایی کارت که اطلاعات خصوصی ما را در ان نوشته است
🔶Lead یکی از لغاتی است که در معناهای مختلف می باشد: 🔴1. راهنمایی کردن guide ⚫2. برتری داشتن ( در مسابقه ) 🔴3. الگو، نمونه، سرمشق ⚫4. بازیگر یا ...
The federal bureau of investigation اداره ی تحقیقات فدرال
1. خرس. polar bear: خرس قطبی 2. حمل کردن، اوردن. = bring, carry 3. تحمل کردن، طاقت اوردن. = tolerate 4. تولید کردن. = produce 5. پیچیدن ( به سمت چپ ...
Tolerance. ( n ) . 1 Tolerate. ( v ) . 2 تحمل، طاقت، دوام، مقاوت تحمل کردن، دوام اوردن
3 لغت دیگر که به این لغت شبیه اند: ⚫Quit. خاموش، اسعفا، ترک، بستن =stop ( v ) 1 🔵کوایت🔵 🔴Quite. خیلی، کاملا، واقعا، نسبتا، 🔵کوآیت🔵 ⚫Quiet. س ...
معرفی کردن اشنا کردن کسی به کس دیگر مطرح کردن
Emotion ( n ) Emote ( v ) 1 مترادف Feeling احساس، شور، عاطفه، هیجانات
کار های روزمره و روزانه ای که انجام می دهیم مثلا درس خواندن خوابیدن . . .
کلاس پیشرفته و سطح بالا که در کلاس های موسیقی مورد استفاده قرار می گیرد
این ضرب المثل یعنی ای دزد جانا به قربانت بیا دزدی کن یا چیزی ببر یعنی که درخواست دزدیدن از کسی
Sheet ( n ) 1 ورقه، برگ, تخت و. . . Sheet ( v ) 2 ورقه کردن، برگ کردن. و. . . Oh sheet ای لعنتی، ای گستاخ، ای حرومزاده
Nope, no نه، منفی کردن، رای منغی NO2. نیتریک اسید
Yeb, yeah, yes, yah, ok بله، باشه، اوکی، اره
بازمانده پس مانده غذا
R&B Rhythm and blues. موسیقی ریتم بلوز شیمی ( عنصر روبیدیم ) با عدد اتمی 37
گرفتن زندانی کردن روبودن تصرف شکار arrest/hunt/. . .
Tiny فسقلی بی اهمیت کوچولو
در اثر از کار افتادن در اثر داغ شدن بیش از حد
انتقال دادن ( حمل کردن، رساندن، بردن، کشیدن ) چیزی یا کسی
منحصر به فرد بی همتا تک منفرد
پفکی تبلیغات پر سرو صدا
خانه جادار خانه یا جای پر گنجایش
Tamil. زبان هندی قدیمی Hebrew. زبان عبری Greek. زبان یونانی Samurai. زبان سومری
یهودی عبری زبان عبری
Greek. یونانی Greece. یونان
از منظر بر حسب از لحاظ به صورت
اقلیم زیر اقلیم شبه قاره
جنجالی بحث برانگیز پر حاشیه
عالمان محققان زبانشناسان
جمع بندی خلاصه چیزی بسته شدن
قابل توجه به طور چشمگیر ویژه مخصوص
امتحان کردن ازمایش کردن نمونه ساده
بازمانده پس مانده غذا باقیمانده
اشعه پرتو نوعی ماهی بزرگ
شبانه شباهنکی در زمان شب
ردیف پارو زدن قایق راندن پاروزنی
شکست مسیر نور در اینه یا. . .
به طور مصونوعی
شاخه شعبه قوه
برگرفته از ناشی از اخذ شده از
مشهور قابل توجه به طور برجسته
پرجمعیت گسترده تمدید شده
بی نقض درست صحیح
اکثریت قریب به اتفاق قانونی
درک مفهوم طرح ساختار
نوشتار رمزی که در زبان باستانی نوشته می شد که در یونان و مصر خیلی می توان این نوع نوشته ها را در موزه ها و جاهای تاریخی دید
تکمیل شده تحول یافته
جای بحث داشتن چیز غیر قطعی ( چیزی که مردم مختلف برای ان نظری جداگانه ) دارند
یعنی خیلی خسته ام Iam tired
یکی طلب من به شما یعنی اینکه جبران می کنم یا من مدیونت هستم و یکی طلب من به شما در اینده جبران می کنم چون مدیونت هستم
Teacher همان معلم است که برای خانم معلم ها استفاده می شود
I guess so یعنی اره فکر می کنم مثلا می پرسه. Do your friends frendly? جواب میده. l think so یهنی اره فکر می کنم بله که خیلی خیلی مژمئن نیست
See you later یعنی بعدا می بینمت
One way ticket متضاد a return ticket است که One way ticket یعنی بلیط رفت اما اون یکی یعنی بلیط رفت و برگشت
Mee to =neither do l =l do too=so l do یعنی منم همینطور منم اون کار را انجام می دم مثل تو اون کاری را انجام می دم
همان عقربه سوخاری شده است است که در اسیای شرقی خورده می شود مثلا کشور هایی همچون چین، کره. فلیپین، ژاپن و. . .
Try on یعنی پوشیدن ( امتحان کردن ) لباس یا چیزی قبل از خرید کالایی یا ان چیز
Mood یعنی حال و هوا، وضع ( روحی ) ، حس و حال، حالت You on the mood یعنی شما حس و حال چیزی یا کاری را دارید
Hand در معنا های زیاد معنی می شود که می توان گفت: طرف، سوی، دست، . . . در عبارت The birds created to fly and you on the other ( hand ) created to ...
Sometimes ولی اینجوری معنا میشه: هر چند وقت یکبار، گاهی اوقات
همان بازی تاج و تخت
همان لباس دامادی است که بیشتر در ایران استفاده می شود. و coat بیشتر در خارجه استفاده می شود که دراز تز از tuxedo است
عمان مخفف Los Angeles
The people lifes depend on the doing of big individuals in the future. For natural phenomenas. زندگی مردم جهان در اینده بخاطره وقایق طبیعی به تصمیم ...
همان ابی که از زیر زمین بیرون می ید همان اب چشمه ولی کلا اب بطری چشمه است که از چشمه ها تهیه می شود در اروپا و خارج
I find that یعنی تقویت کردن، قوی کردن
Look for=search somethings جستجو کردن، دنبال چیزی گشتن، کاوش کرذن، . . . What does alex look for? الکس دنبال چه چیزی می گردد؟
پریشان کردن مختل کردن مزاحم شدن نگران کردن
Definite schedule برنامه ( کلاسی، تلویزیونی، رادیویی ) یا فهرست زمانی ( صد درصدی، قطعی، حتمی )
قوی کردن تقویت کردن
Prison زندان ندامتگاه
اثبات کردن از اب در امدن
اثبات کردن ( چیزی ) از اب در امدن ( چیزی یا کسی )
1. مواظبت، مراقبتattentiveness، heed، notice، observation 2. اعتنا، توجه، هشیاری
Hi, l am afraid. What's meaning of the stregthen