ترجمه‌های علی جادری (١٥٢)

بازدید
٨٢
تاریخ
٣ سال پیش
متن
Most of their possessions were lost in the flood.
دیدگاه
-٢٧

بیشتر مایملک آنها در سیل از بین رفت .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He was perverted by his evil companions.
دیدگاه

او توسط دوستان بدش منحرف شد .

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Adversity is a good [great] schoolmaster.
دیدگاه

شبیه ضرب المثل "احتیاج مادر اختراع است"

تاریخ
٣ سال پیش
متن
This was the most emphatic statement in the President's speech.
دیدگاه

این , تندترین اظهار نظر , در سخنرانیِ رئیس جمهور بود .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Do you believe in nuclear dis - armament?
دیدگاه

آیا شما به خلع سلاح هسته ای باور دارید ؟

تاریخ
٣ سال پیش
متن
His followers exalted him as a savior.
دیدگاه

پیروانش از او به عنوان منجی ستایش کردند .

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The strikers jeered at the company's representative.
دیدگاه

اعتصاب کنندگان , نماینده شرکت را هُو کردند .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The prognosis is for more people to work part-time in the future.
دیدگاه

پیش بینی می شود که افراد بیشتری در آینده به صورت نیمه وقت کار کنند .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
More nurses were needed to dress the soldiers' wounds.
دیدگاه

پرستاران بیشتری برای پانسمان زخم سربازان لازم است .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
This new evidence vitiates your testimony.
دیدگاه

این مدرک جدید , شهادت شما را باطل می کند .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The famous shipping magnate was one of the wealthiest men in the world at that time.
دیدگاه

آن شخص مشهور در زمینه حمل و نقل , یکی از ثروتمندترین افراد جهان در آن زمان بود .

تاریخ
١ سال پیش
متن
Morale is a state of mind. It is steadfastness and courage and hope.
دیدگاه
٠

روحیه یک حالت روحی است. استواری و شهامت و امید است

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We must ensure our children against contamination by bad ideas.
دیدگاه
٠

ما باید از کودکان خود در برابر آلودگی افکار بد مراقبت کنیم .

تاریخ
١ هفته پیش
متن
The ladies' room has two stalls.
دیدگاه
٠

Some people refer to a public toilet for women as the ladies' room. دستشویی خانم ها دو تا توالت ( اتاقک ) دارد .

تاریخ
١ سال پیش
متن
He claimed to be able to evoke spirits of the dead.
دیدگاه
٠

او ادعا کرد که می تواند ارواح مردگان را احضار کند .

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
Their house is at the very end of the street.
دیدگاه
٠

خانه آنها , درست در انتهای خیابان است .

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Which lawyer will be pleading his case?
دیدگاه
٠

کدام وکیل مدافع از پرونده اش دفاع خواهد کرد ؟

تاریخ
١ سال پیش
متن
He was unseated in the last election.
دیدگاه
٠

او در آخرین انتخابات , برکنار شد .

تاریخ
١ سال پیش
متن
She had four children but never showed any favouritism.
دیدگاه
٠

او چهار فرزند داشت ولی هرگز نسبت به کسی استثناء قائل نمی شد .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
No city can ever be fully prepared for a cataclysm such as a major earthquake.
دیدگاه
٠

هیچ شهری نمی تواند خود را برای فاجعه بزرگی مثل زمین لرزه به این بزرگی آماده کند .

تاریخ
١ سال پیش
متن
He's always boasting about his sexual prowess.
دیدگاه
٠

او همیشه در مورد قدرت جنسی اش , لاف می زند .

تاریخ
٢ سال پیش
متن
We sunbathed on a small secluded beach.
دیدگاه
٠

ما در یک ساحل کوچک دورافتاده حمام افتاب گرفتیم .

تاریخ
١ سال پیش
متن
Farming families were forced to move to the cities as the desert encroached on their lands.
دیدگاه
٠

خانواده های کشاورز , مجبور شدند به شهرها بروند , وقتی که بیابان به سوی زمین هایشان , پیشروی کرد .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
You could employ your spare time better.
دیدگاه
٠

شما می توانید بهتر از اوقات فراغت خود استفاده کنید .

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The issue has become a political hot potato .
دیدگاه
٠

این قضیه , به مسأله حاد سیاسی , تبدیل شده است .

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Adversity is the midwife of genius.
دیدگاه
٠

شبیه ضرب المثل "احتیاج مادر اختراع است"

تاریخ
١ سال پیش
متن
We couldn't bridle our excitement.
دیدگاه
٠

ما نمی توانستیم هیجانمان را مهار کنیم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I constipate very easily so I can't eat eggs.
دیدگاه
٠

من خیلی راحت دچار یبوست می شوم , بنابراین نمی توانم تخم مرغ بخورم .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He collapsed from acute renal failure.
دیدگاه
٠

او از نارسایی حاد کلیه غش کرد .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The fire extinguisher directs foam onto the fire.
دیدگاه
٠

کپسول آتشنشانی , کف را به سمت آتش سوق می دهد .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Scrap wood left lying. Fire extinguisher inaccessible.
دیدگاه
٠

براده های چوب برجا ماندند . کپسول آتشنشانی در دسترس نسیت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Conceit and complacency are the archenemy of unity.
دیدگاه
٠

غرور و خودپسندی , دشمن اصلی اتحاد هستند .

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Yon can only humbug those who are not aware of your tricks.
دیدگاه
٠

تو ( you ) تنها می توانی کسانی را که از حقه های تو خبر ندارند , فریب دهی .

تاریخ
٢ سال پیش
متن
My secretary will deputize for me at the meeting.
دیدگاه
٠

منشی من در جلسه ( به جای من ) من را نمایندگی خواهد کرد .

تاریخ
١ سال پیش
متن
The benefits of the scheme are twofold.
دیدگاه
٠

مزایای این طرح , دوچندان است .

تاریخ
١ سال پیش
متن
The problems are twofold - firstly, economic, and secondly, political.
دیدگاه
٠

مشکلات دوگونه هستند :اول اقتصادی و ثانیاً سیاسی .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
It is no honour for an eagle to vanquish a dove.
دیدگاه

هیچ افتخاری برای یک عقاب نیست که کبوتری را شکست دهد .

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Our book group was conceived over twelve years ago.
دیدگاه

گروه کتاب ما بیش از 12 سال پیش , تشکیل شد .

تاریخ
١ سال پیش
متن
The river banks are a haven for wildlife.
دیدگاه
٠

سواحل رودخانه , منطقه امنی برای حیات وحش هستند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She sacrificed her vacation to tend to her grandmother.
دیدگاه
٠

او از تعطیلاتش گذشت تا از مادربزرگش پرستاری کند .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
An attempt to implant an embryo using an egg from an anonymous woman donor was unsuccessful.
دیدگاه
٠

تلاش برای کاشت جنین باستفاده از تخمک زن اهداکننده ناشناس ناموفق بود .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The principal suspended them from school for fighting.
دیدگاه
٠

مدیر مدسه , آنها را به خاطر دعوا کردن , از رفتن به مدسه معلق کرد .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
A man who punishes his child for lying but at the same time lies on his tax forms is a hypocrite.
دیدگاه
٠

مردی که که فرزندش را به خاطر دروغ تنبیه می کند ولی در عین حال در فرم مالیاتی خود دروغ می گوید , منافق است .

تاریخ
٢ سال پیش
متن
His precursor left him much work to do.
دیدگاه
٠

نفر قبلی , کارهای زیادی برای او باقی گذاشته بود .

تاریخ
١ سال پیش
متن
Near-sightedness is a visual defect.
دیدگاه
٠

نزدیک بینی , یک نقص بینایی است .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
If you ask me, that man is certifiable.
دیدگاه
٠

اگه از من بپرسید , اون مرد قابل اعتماده .

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She acceded to the throne upon her father's death.
دیدگاه
١

او پس از مرگ پدرش به تخت سلطنت نشست .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I am still not sure how best to dispose of the shares.
دیدگاه
١

من هنوز مطمئن نیستم چطور سهامم را بفروشم .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He doesn't know how to dispose of his spare time.
دیدگاه
١

او نمی داند چگونه اوقات فراغت خود را بگذراند .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The recent bombing vitiated the climate of reconciliation.
دیدگاه
١

بمباران اخیر , فضای مصالحه را از بین برد .