• : تعریف: to subdue or defeat by or as if by greater force; conquer; overcome. • مترادف: conquer, master, overcome, overpower, subjugate • مشابه: beat, best, crush, defeat, drub, lick, overwhelm, rout, subdue, whip, win
- With their advanced weapons, they easily vanquished their enemies.
[ترجمه گوگل] آنها با سلاح های پیشرفته خود به راحتی بر دشمنان خود پیروز شدند [ترجمه ترگمان] با سلاح های پیشرفته خود به آسانی دشمنان خود را مغلوب می ساختند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. It is no honour for an eagle to vanquish a dove.
[ترجمه علی جادری] هیچ افتخاری برای یک عقاب نیست که کبوتری را شکست دهد .
|
[ترجمه مجید حاجتمند] برای عقاب شکست کبوتر افتخاری بهمراه ندارد
|
[ترجمه گوگل]شکست دادن کبوتر برای عقاب افتخاری نیست [ترجمه ترگمان]برای یک عقاب افتخاری وجود ندارد که یک فاخته را شکست دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He tried to vanquish his fears.
[ترجمه علی جادری] او تلاش کرد تا بر ترسش غلبه کند .
|
[ترجمه گوگل]سعی کرد بر ترس هایش غلبه کند [ترجمه ترگمان]سعی کرد ترسش را مهار کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You must vanquish your fears.
[ترجمه گوگل]شما باید بر ترس های خود غلبه کنید [ترجمه ترگمان]شما باید fears را مغلوب کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She wouldn't be as easy to vanquish as she had been outside the Feelgood Saloon.
[ترجمه گوگل]شکست دادن او به راحتی خارج از سالن Feelgood نیست [ترجمه ترگمان]او به اندازه خارج شدن از رستوران Feelgood به آسانی قادر به مغلوب شدن نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Vanquish doesn't reach showrooms until June, yet there's already a three-year waiting list.
[ترجمه گوگل]Vanquish تا ژوئن به نمایشگاه ها نمی رسد، اما در حال حاضر یک لیست انتظار سه ساله وجود دارد [ترجمه ترگمان]The تا ژوئن به showrooms نمی رسد، با این حال یک لیست انتظار سه ساله وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Man must vanquish himself, do himself violence, to perform the slightest action untainted by evil.
[ترجمه گوگل]انسان باید خود را مغلوب کند، به خشونت بپردازد تا کوچکترین عملی را انجام دهد که به شرارت آلوده نشده باشد [ترجمه ترگمان]انسان باید خودش را مغلوب کند، با خشونت رفتار کند و کوچک ترین اقدامی را با شیطان نداشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. When He would vanquish proud Pharaoh, He used no armies, but only Moses and Aaron.
[ترجمه گوگل]هنگامی که فرعون مغرور را شکست داد، از سپاهی استفاده نکرد، جز موسی و هارون [ترجمه ترگمان]هنگامی که او فرعون مغرور را شکست داد، از ارتش های دیگر استفاده نکرد، بلکه موسی و آرون را به کار برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It alone has the gods'foretold power to vanquish any enemy.
[ترجمه گوگل]این به تنهایی دارای قدرت پیش بینی شده خدایان برای غلبه بر هر دشمنی است [ترجمه ترگمان]این تنها چیزی است که خدایان پیش بینی کرده بودند که دشمن را مغلوب کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. So, soon it may become possible to vanquish Alzheimer's with a vaccine that targets these miscreants.
[ترجمه گوگل]بنابراین، به زودی ممکن است بتوان آلزایمر را با واکسنی که این افراد شرور را هدف قرار می دهد، شکست داد [ترجمه ترگمان]بنابراین، ممکن است با یک واکسن که این اشرار را هدف قرار می دهد، بر آلزایمر غلبه کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Gao Taigong asks Wang Tianshi a Sorcerer to vanquish this demon.
[ترجمه گوگل]گائو تایگونگ از وانگ تیانشی یک جادوگر می خواهد که این شیطان را شکست دهد [ترجمه ترگمان]Gao Gao می پرسه که جادو رو جادو کنه تا این شیطون رو شکست بده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. If we vanquish credit as the villain behind our downturn, the victory may be Pyrrhic.
[ترجمه گوگل]اگر ما اعتبار را به عنوان شرور پشت سر رکودمان شکست دهیم، پیروزی ممکن است پیره باشد [ترجمه ترگمان]اگر ما به عنوان جنایتکار در پس downturn پیروز بشیم، پیروزی ممکنه شرم آور باشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Q : Aston Martin call it the Vanquish, we call it the Vanish.
[ترجمه گوگل]پرسش: استون مارتین آن را ونکوئیش می نامد، ما آن را نابود می کنیم [ترجمه ترگمان]سوال: استون مارتین این را the می نامند، ما آن را the می نامیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Strike now Heroes! While he's weaken! Vanquish the Deceiver!
[ترجمه گوگل]اکنون قهرمانان را بزن! در حالی که او ضعیف شده است! فریبکار را شکست دهید! [ترجمه ترگمان]! حمله الان قهرمانان در حالی که او ضعیف است! من deceiver رو Vanquish کردم! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Man must vanquish himself must do himself violence in order to perform the slightest action untainted by evil.
[ترجمه گوگل]انسان باید خود را مغلوب کند، باید برای انجام کوچکترین عملی که به شرارت آلوده نشده باشد، خشونت انجام دهد [ترجمه ترگمان]باید خودش را مغلوب کرده باشد تا بتواند کوچک ترین تغییری را با شیطان در نظر بگیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Thanks to network games, you can vanquish an opponent that doesnt even live in this hemisphere.
[ترجمه گوگل]به لطف بازی های شبکه ای، می توانید حریفی را که حتی در این نیمکره زندگی نمی کند، شکست دهید [ترجمه ترگمان]با تشکر از بازی های شبکه، شما می توانید به یک حریف پیروز شوید که حتی در این نیم کره هم زندگی نمی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید