پیشنهاد‌های اسم منو فقط خدا میدونه (١٤١)

بازدید
٩٤
تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلمه: au pair 🔸 معنی فارسی: مراقب بچه / پرستار کودک ( معمولاً از یک کشور دیگر و در خانه ی خانواده ی میزبان زندگی می کند ) توضیح کامل: Au pair یک ا ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

عبارت: holiday job 🔸 معنی فارسی: کار تعطیلات / شغل موقتی در تعطیلات توضیح: Holiday job یعنی کاری که دانش آموزان یا دانشجویان یا حتی بعضی افراد دیگه ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلمه: varied 🔸 معنی فارسی: متنوع / گوناگون / دارای انواع مختلف 🔸 توضیح: Varied یک صفت ( adjective ) هست و وقتی استفاده میشه که بخوایم بگیم چیزی تن ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلمه: rewarding 🔸 معنی فارسی: رضایت بخش / پاداش دهنده / ارزشمند ( از نظر احساسی یا معنوی ) 🔸 توضیح: Rewarding یک صفت ( adjective ) هست و به کاری ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلمه: stressful 🔸 معنی فارسی: استرس زا / پراسترس / تنش زا 🔸 توضیح: Stressful یک صفت ( adjective ) هست و به چیزی گفته میشه که باعث استرس، نگرانی یا ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلمه: challenging 🔸 معنی فارسی: چالش برانگیز / سخت ولی انگیزشی / پرچالش 🔸 توضیح: Challenging یک صفت ( adjective ) است و به کاری گفته می شود که سخت ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

تفاوت بین Doctor و Surgeon 🔸 Doctor ( پزشک ) : کلمه ی کلی تر هست و به هر کسی که تحصیلات پزشکی داره و کارش تشخیص و درمان بیماری هاست گفته میشه. ✅ پ ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

تفاوت بین Doctor و Surgeon 🔸 Doctor ( پزشک ) : کلمه ی کلی تر هست و به هر کسی که تحصیلات پزشکی داره و کارش تشخیص و درمان بیماری هاست گفته میشه. ✅ پ ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلمه: surgeon 🔸 معنی فارسی: جراح 🔸 توضیح: Surgeon یعنی پزشکی که تخصصش انجام عمل های جراحی روی بدن بیماران است. Surgeon با استفاده از ابزارهای جرا ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلمه: tiring 🔸 معنی فارسی: خسته کننده / فرساینده / طاقت فرسا 🔸 توضیح: Tiring یک صفت ( adjective ) است و به چیزی گفته می شود که باعث خستگی زیاد می ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

مثال های بیشتر برای **repetitive**: 1. **The music was too repetitive, and I got bored quickly. ** موسیقی خیلی تکراری بود و من خیلی زود حوصله ام سر ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلمه: repetitive ( تلفظ: /rɪˈpetətɪv/ ) 🔸 معنی فارسی: تکراری / یکنواخت / خسته کننده به خاطر تکرار زیاد 🔸 توضیح: Repetitive یک صفت ( adjective ) ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلمه: creative 🔸 معنی فارسی: خلاق / مبتکر / خلاقانه 🔸 توضیح: Creative صفت ( adjective ) هست و به کسی یا چیزی گفته میشه که ایده های جدید و نوآورانه ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلمه: fashion designer 🔸 معنی فارسی: طراح مد / طراح لباس 🔸 توضیح ساده: Fashion designer یعنی کسی که لباس ها و اکسسوری های جدید طراحی می کنه. کارش ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

کلمه: engineer 🔸 معنی فارسی: مهندس 🔸 توضیح: Engineer به فردی گفته می شود که تخصصش طراحی، ساخت، نگهداری و بهبود سیستم ها، دستگاه ها یا ساختارهای مخ ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

کلمه: waiter 🔸 معنی فارسی: گارسون ( مرد ) 🔸 توضیح: Waiter به مردی گفته می شود که در رستوران، کافی شاپ یا کافه کار می کند و وظیفه اش این است که: ✔ ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

کلمه: software 🔸 معنی فارسی: نرم افزار 🔸 توضیح: Software به مجموعه ای از برنامه ها و داده های دیجیتال گفته می شود که بر روی دستگاه های کامپیوتری ن ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

کلمه: programmer 🔸 معنی فارسی: برنامه نویس 🔸 توضیح: Programmer به فردی گفته می شود که کدهای کامپیوتری می نویسد تا نرم افزارها یا برنامه های مختلف ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلمه: sports coach 🔸 معنی فارسی: مربی ورزشی 🔸 توضیح: Sports coach به فردی گفته می شود که به ورزشکاران یا تیم ها آموزش می دهد و آن ها را برای بهبود ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلمه: cleaner 🔸 معنی فارسی: تمیزکننده / نظافت چی 🔸 توضیح: Cleaner به فردی گفته می شود که مسئول نظافت و تمیزکاری مکان ها و فضاهاست. این می تواند شا ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

کلمه: architect ( تلفظ: /ˈɑːrkɪtekt/ ) 🔸 معنی فارسی: معمار 🔸 توضیح: Architect به فردی گفته می شود که تخصصش طراحی ساختمان ها و فضاهای شهری است. ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلمه: solicitor 🔸 معنی فارسی: وکیل مشاور / مشاور حقوقی / وکیل دعاوی ( در سیستم حقوقی بریتانیا ) 🔸 توضیح: کلمه Solicitor بیشتر در سیستم حقوقی بریت ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلمه: receptionist 🔸 معنی فارسی: منشی / پذیرش گر / مسئول پذیرش 🔸 توضیح: Receptionist به شخصی گفته می شود که معمولاً پشت میز پذیرش ( reception desk ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلمه: sales assistant 🔸 معنی فارسی: فروشنده / دستیار فروش / کارمند فروش در فروشگاه 🔸 توضیح: Sales assistant به فردی گفته می شود که در فروشگاه ها ( ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلمه: paramedic 🔸 معنی فارسی: اورژانس کار / امدادگر / تکنسین فوریت های پزشکی 🔸 توضیح: �Paramedic� به فردی گفته می شود که آموزش دیده تا در شرایط اض ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلمه: travel agent 🔸 معنی فارسی: آژانس مسافرتی / کارگزار مسافرتی / مسئول خدمات سفر 🔸 توضیح: �Travel agent� به شخص یا شرکتی گفته می شود که به مردم ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥

عبارت "wildfire" به معنای "آتش سوزی جنگلی" است. این اصطلاح به آتش سوزی هایی اشاره دارد که در مناطق طبیعی، به ویژه در جنگل ها و مراتع، به صورت ناگهانی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "it is too early to say" به معنای این است که هنوز زمان لازم برای قضاوت یا بیان نظر قطعی درباره یک موضوع فرا نرسیده است. این جمله معمولاً در موا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "it is too early to say" به معنای این است که هنوز زمان لازم برای قضاوت یا بیان نظر قطعی درباره یک موضوع فرا نرسیده است. این جمله معمولاً در موا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dorchester could refer to a few different places, but it's most commonly associated with a neighborhood in Boston, Massachusetts. It's known for its ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "the most common" به معنای "رایج ترین" یا "متداول ترین" است. این عبارت برای اشاره به چیزی استفاده می شود که بیشترین فراوانی یا محبوبیت را در می ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شهر نیواورلئان ( در ایالت لوئیزیانا - امریکا )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

عبارت "for the moment" به معنای "برای لحظه ای" یا "در حال حاضر" است. این عبارت به توصیف وضعیتی موقتی اشاره دارد که ممکن است در آینده تغییر کند. معمول ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "here are your suitcases" به معنای "اینجا چمدان های شما هستند" است. این جمله معمولاً وقتی گفته می شود که کسی در حال تحویل چمدان ها یا بار به شخ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژه "suitcase" به معنی "چمدان" است و به کیفی بزرگ و محکم اشاره دارد که برای حمل لباس و سایر لوازم شخصی در سفرها استفاده می شود. ### توضیحات گام به ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پزشک بیمارستان یا پزشک بالینی فردی است که در محیط بیمارستان مشغول به کار است و مسئولیت های مختلفی را در زمینه درمان و مراقبت از بیماران بر عهده دارد. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "I saw it all on TV" به معنای "من همه چیز را در تلویزیون دیدم" است. این جمله معمولاً وقتی به کار می رود که شخصی بخواهد بگوید که تمام جزئیات ی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣

عبارت "hold on" به معنای "صبر کن" یا "لحظه ای صبر کن" است. wait a minute, just a minute این عبارت معمولاً زمانی استفاده می شود که شخصی از دیگری می خ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "You have got ages" به معنای "تو سال ها وقت داری" یا "تو وقت خیلی زیادی داری" است. این جمله به نوعی به شخصی گفته می شود که هنوز زمان زیادی برای ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جمله "I am collecting for emergency relief" به فارسی به صورت زیر ترجمه می شود: "من در حال جمع آوری کمک برای کمک های اضطراری هستم. " این جمله به این ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "that is me" به فارسی به معنای "این من هستم" یا "این من هستم" است. این جمله معمولاً برای اشاره به هویت یا شناسایی خود در یک موقعیت خاص استفاده ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Come out معنی: بیرون آمدن، ظهور کردن، منتشر شدن توضیح: عبارت "come out" می تواند به چندین معنا به کار برود: بیرون آمدن از یک مکان: ارجاع به حرکت از ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Snow fell معنی: برف بارید مثال ها: Example: Yesterday, snow fell thickly, covering everything in white. ترجمه: دیروز برف به شدت بارید و همه چیز را ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "last the winter" به معنای "زمستان را بگذرانید" یا "به مدت طولانی زمستان بمانید" است. البته این عبارت به طور مستقیم ممکن است چندان رایج نباشد و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

unable to move or travel because of a heavy snowfall. دچار راه بندان در اثر برف،

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Fishing trip" به معنای "سفر ماهیگیری" است. این اصطلاح به فعالیتی اشاره دارد که در آن فرد یا گروهی برای ماهیگیری به محل های مختلف می روند. این سفر می ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **The rain was pouring from the top of the mountain, causing streams to flow down. ** - باران از بالای کوه می ریخت و باعث می شد که جویبارها به س ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "pouring from the top" به معنی "ریختن از بالای" یا "سرریز کردن از بالا" است و در توصیف حرکت آب یا هر ماده دیگری به کار می رود. این عبارت می توا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"lava flowed down the mountain" . این جمله به معنای "لاوا از کوه پایین آمد" است و به توصیف حرکت گدازه های آتشفشانی اشاره دارد. برای استفاده از این ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "lost their lives" به فارسی به معنای "جان خود را از دست دادند" است. این جمله معمولاً در زمینه هایی استفاده می شود که افراد در یک حادثه، جنگ، یا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "erupted in" به معنای "بیرون ریختن" در زمینه های مختلف می تواند استفاده شود. در زیر چند مثال برای تو آورده ام: 1. **He erupted in laughter. ** ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "that was stupid" به فارسی یعنی "این احمقانه بود" یا "این کار بی معنی بود. " این جمله معمولاً برای بیان بی احترامی یا انتقاد از یک عمل، تصمیم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Straight fire" یک اصطلاح محاوره ای است که به معنای "عالی" یا "بسیار جذاب" استفاده می شود. وقتی کسی از این عبارت در مورد یک آهنگ صحبت می کند، به این ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "This song is straight fire, it’s so lit!" به معنای این است که "این آهنگ فوق العاده است و خیلی عالی است!" در اینجا، "straight fire" و "lit" ع ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "lit a fire" به فارسی به معنی "آتش روشن کرد" است. این عبارت معمولاً به عمل روشن کردن آتش در یک مکان خاص اشاره دارد، مانند روشن کردن آتش در کو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "the fire moved fast" به فارسی به معنی "آتش به سرعت حرکت کرد" یا "آتش سریعاً گسترش یافت" است. این جمله می تواند به موقعیت هایی اشاره داشته با ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

عبارت "a roof over our heads" به معنای "سقفی بالای سر ما" است و به طور مجازی به این معنی است که یک سرپناه یا مکان امن برای زندگی داریم. این عبارت معم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "at this time of year" به معنای "در این فصل از سال" یا "در این زمان از سال" است. این عبارت معمولاً برای اشاره به یک بازه زمانی خاص در سال، مانن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

عبارت "take to hospital" به معنای بردن شخصی به بیمارستان است، معمولاً به دلیل مشکلات پزشکی یا نیاز به درمان فوری. این عبارت بیشتر در موقعیت های اضطرا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Fire service" به معنای "خدمات آتش نشانی" است. ### توضیحات: - **وظایف و مسئولیت ها:** خدمات آتش نشانی مسئول اطفای حریق، نجات افراد در موقعیت های ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "church hall" به فارسی به معنای "سالنی در کلیسا" یا "تالار کلیسا" است. ### توضیحات: - **محل برگزاری فعالیت ها:** این فضا معمولاً برای فعالی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "as you can" به معنای "همانطور که می توانی" است و معمولاً برای تشویق یا تأکید بر این نکته استفاده می شود که فرد باید به بهترین شکل ممکن عمل کند ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

عبارت "far more spectacular" به معنای "بسیار چشمگیرتر" یا "بسیار شگفت انگیزتر"بسیار دیدنی تر است. این عبارت معمولاً برای توصیف چیزی که واقعاً زیبا یا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

عبارت "far more spectacular" به معنای "بسیار چشمگیرتر" یا "بسیار شگفت انگیزتر" است. این عبارت معمولاً برای توصیف چیزی که واقعاً زیبا یا حیرت انگیز اس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Night sky به آسمان شب اشاره دارد که در آن می توان ستاره ها، سیاره ها، و گاهی اوقات ماه و دنباله دارها را مشاهده کرد. آسمان شب به ویژه در مکان های تار ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

سنگ های فضایی "Space rocks" به طور کلی به انواع مختلفی از اجسام فضایی مانند شهاب سنگ ها ( meteors ) ، سیارک ها ( asteroids ) و دنباله دارها ( comets ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

"Meteor" به معنی شهاب سنگ است، و این کلمه به همان پدیده ای اشاره دارد که به عنوان "shooting star" هم شناخته می شود. زمانی که یک ذره یا سنگ فضایی وارد ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Meteor" به معنی شهاب سنگ است، و این کلمه به همان پدیده ای اشاره دارد که به عنوان "shooting star" هم شناخته می شود. زمانی که یک ذره یا سنگ فضایی وارد ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

"shooting star" به معنی "شهاب سنگ" است، اما در واقع به یک پدیدهٔ نوری در جو اشاره دارد که معمولاً زمانی که یک ذرهٔ ریز سنگی یا فلزی در جو زمین فرود م ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "as well" به معنی "همچنین" یا "به علاوه" است و زمانی استفاده می شود که می خواهی نکته یا مشخصه ای را به چیزی که قبلاً گفته ای اضافه کنی. این عبا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

classwork, assignment تکلیف درسی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای مقایسه می توان گفت: - **Friendly** ( دوستانه ) – صفت اولیه - **Friendlier** ( دوستانه تر ) – مقایسه ای از صفت که به معنای �دوستانه تر� است در ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Light shower" به معنی باران نم نم یا باران خفیف است. این اصطلاح به بارانی اشاره دارد که معمولاً کم فشار و کوتاه مدت است و ممکن است حتی نیاز به چتر ن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### طوفان هریکن ( Hurricane ) : 1. **تعریف**: یک طوفان گرمسیری بزرگ با فشار پایین و بادهای بسیار قوی است. 2. **سرعت باد**: سرعت باد در هریکن ها می ت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "much stronger" به معنای "بسیار قوی تر" است و برای مقایسه بین دو چیز استفاده می شود. معمولاً این عبارت برای نشان دادن تفاوت قابل توجه در قدرت، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "much wetter" به معنای "بسیار مرطوب تر" است و در مقایسه بین دو چیز یا وضعیت استفاده می شود. به عبارتی، وقتی می گوییم چیزی "much wetter" است، من ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "more powerful" به معنای "بسیار قوی تر" است و وقتی استفاده می شود که بخواهیم قدرت یا تأثیر چیزی را در مقایسه با چیز دیگری بیان کنیم. برای مثال، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrases "is not as adjective as" and "is as adjective as" are used to make comparisons between two things, but they convey different meanings. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrases "is not as adjective as" and "is as adjective as" are used to make comparisons between two things, but they convey different meanings. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

، "asteroid" فقط به معنی سیارک است. سیارک ها اجسام کوچکی هستند که در مدارهای خاصی در منظومه شمسی قرار دارند و معمولاً در بین مدار سیاره مریخ و مشتری ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

"comet" به معنی ستاره دنباله دار است. ستاره دنباله دار به اجرامی گفته می شود که از یخ، گرد و غبار و سنگ تشکیل شده اند و وقتی به خورشید نزدیک می شوند، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Countable Nouns 1. **Some**: Use when you don't specify an exact number. ( e. g. , "I have some books. " ) 2. **Many**: Indicates a large number ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Countable Nouns 1. **Some**: Use when you don't specify an exact number. ( e. g. , "I have some books. " ) 2. **Many**: Indicates a large number ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Quantifiers are words or phrases that indicate quantity. They help us understand how much or how many of something there is. Here are some common qua ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Quantifiers are words or phrases that indicate quantity. They help us understand how much or how many of something there is. Here are some common qua ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Quantifiers are words or phrases that indicate quantity. They help us understand how much or how many of something there is. Here are some common qua ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "snowwoman" نیز وجود دارد و می تواند برای اشاره به یک آدم برفی زنانه استفاده شود. به هرحال، در اکثر موارد به طور عمومی از "snowman" برای هر نو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "frost on the grass" به معنای "یخ زدگی روی چمن" است. این عبارت معمولاً به وضعیتی اشاره دارد که در آن دما به حدی پایین می آید که بخار آب در هوا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "ادم برفی درست کردن" به انگلیسی می شود "to make a snowman. "

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "frost on the grass" به معنای "یخ زدگی روی چمن" است. این عبارت معمولاً به وضعیتی اشاره دارد که در آن دما به حدی پایین می آید که بخار آب در هوا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "there was ice on the road" به معنای "روی جاده یخ بود" است. این جمله نشان دهنده شرایطی است که ممکن است باعث ایجاد خطر برای رانندگی و حرکت شود، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "all morning" به معنای "تمام صبح" است. این عبارت به زمانی اشاره دارد که یک فعالیت یا حالت خاص در طول کل صبح ادامه داشته باشد. برای مثال، اگر بگ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Sweltering" به معنای "بسیار گرم" یا "عزیم گرما" است و معمولاً برای توصیف شرایط هوا استفاده می شود که در آن دما به حدی بالا می رود که باعث احساس نارا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای توصیف آب و هوا از گرم ترین تا سردترین می توان به این صفات اشاره کرد: 1. داغ ( Hot ) 2. گرم ( Warm ) 3. ملایم ( Mild ) 4. خنک ( Cool ) 5. سر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای توصیف آب و هوا از گرم ترین تا سردترین می توان به این صفات اشاره کرد: 1. داغ ( Hot ) 2. گرم ( Warm ) 3. ملایم ( Mild ) 4. خنک ( Cool ) 5. سر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

برای توصیف آب و هوا از گرم ترین تا سردترین می توان به این صفات اشاره کرد: 1. داغ ( Hot ) 2. گرم ( Warm ) 3. ملایم ( Mild ) 4. خنک ( Cool ) 5. سر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای توصیف آب و هوا از گرم ترین تا سردترین می توان به این صفات اشاره کرد: 1. داغ ( Hot ) 2. گرم ( Warm ) 3. ملایم ( Mild ) 4. خنک ( Cool ) 5. سر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

برای توصیف آب و هوا از گرم ترین تا سردترین می توان به این صفات اشاره کرد: 1. داغ ( Hot ) 2. گرم ( Warm ) 3. ملایم ( Mild ) 4. خنک ( Cool ) 5. سر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برای توصیف آب و هوا از گرم ترین تا سردترین می توان به این صفات اشاره کرد: 1. داغ ( Hot ) 2. گرم ( Warm ) 3. ملایم ( Mild ) 4. خنک ( Cool ) 5. سر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

برای توصیف آب و هوا از گرم ترین تا سردترین می توان به این صفات اشاره کرد: 1. داغ ( Hot ) 2. گرم ( Warm ) 3. ملایم ( Mild ) 4. خنک ( Cool ) 5. سر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "incredibly" به معنای "به طرز باورنکردنی" است و برای بیان شدت زیاد یا تکان دهندگی یک وضعیت یا ویژگی استفاده می شود. معمولاً زمانی به کار می رود ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ابر های باران زا

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف "LGBT" به شرح زیر است: - **L**: Lesbian ( زنان هم جنسگرا ) - **G**: Gay ( مردان هم جنسگرا ) - **B**: Bisexual ( افرادی که به دو جنس علاقه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **خودمحوری**: برخی افراد ممکن است از مفهوم "دانه برف" به عنوان نشانه ای از خودمحوری استفاده کنند، به این معنا که آن ها تصور می کنند مسائل و احساسا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

wind coming from the east باد شرق towards the west

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• storm clouds are the dark clouds which are seen before a storm. you can also use storm clouds to refer to a sign that something violent is going t ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "as black as thunder" می تواند در موارد مختلفی به کار برود، از جمله: 1. **توصیف رنگ:** برای توصیف اشیاء یا محیط های تاریک، مثل آسمان قبل از طو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "What shape is. . . " معمولاً به توصیف فیزیکی یا ظاهری یک شیء یا فرد می پردازد، اما در مورد افراد به ویژه ممکن است ناپسند یا توهین آمیز تلقی شو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای پرسیدن درباره ویژگی های ظاهری افراد به شکل مودبانه، می توانی از عبارات زیر استفاده کنی: 1. **"Can you describe what your mother looks like?"** ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زمین لغزش ( Mudslide ) : زمین لغزش یا مَشک، به حرکت ناگهانی و سریع خاک، سنگ و مواد دیگر به سمت پایین در یک شیب یا تپه اطلاق می شود. این پدیده معمولاً ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیل ( Flood ) : سیل به شرایطی اطلاق می شود که در آن آب به طور غیرعادی و بیش از حد در یک منطقه ای جمع می شود و معمولاً باعث آسیب به محیط زیست، زیرساخت ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

4. Excessive معنی: بیش از حد، افراطی توضیح: "Excessive" به معنای چیزی است که فراتر از حد معقول یا نرمال است. مثال ها: Example: The excessive noise ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

3. Plenty of معنی: مقدار زیاد، فراوان توضیح: "Plenty of" برای بیان مقدار زیاد یا کافی از چیزی به کار می رود. مثال ها: Example: There are plenty of ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

2. Impressed معنی: تحت تأثیر قرار دادن توضیح: "Impressed" به حالتی گفته می شود که فردی بر اثر چیزی خوشایند یا شگفت انگیز تحت تأثیر قرار می گیرد. م ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. Opportunity معنی: فرصت، موقعیت مناسب توضیح: "Opportunity" به معنی زمانی یا موقعیتی مناسب است که به فرد اجازه می دهد تا چیزی انجام دهد یا به هدفی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی و توضیح "whole" معنی: "Whole" به معنای "کامل" یا "تمام" است. این کلمه معمولاً برای توصیف چیزی استفاده می شود که هیچ قسمتی از آن نادیده گرفته نشد ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

powerful storm take place in the sea. توفان سخت در دریا

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

فیلم سازی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال های انگلیسی با "as well as" و ترجمه فارسی: Example: She speaks English as well as French. ترجمه: او به زبان انگلیسی به علاوه فرانسوی صحبت می ک ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال های انگلیسی با "in order to" و ترجمه فارسی: Example: She studies hard in order to pass her exams. ترجمه: او سخت درس می خواند تا امتحاناتش را ق ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی و توضیح فارسی "industry": معنی: "industry" به معنای "صنعت" است. توضیحات: صنعت به مجموعه ای از فعالیت ها، تولیدات و خدماتی گفته می شود که به ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اینجا معانی و توضیحات فارسی برای این عبارات آمده است: Have a positive / negative effect: معنی: داشتن تأثیر مثبت / منفی توضیح: این عبارت به تأثیر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهارت های اجتماعی ( Social Skills ) به توانایی های فرد در برقراری ارتباط مؤثر با دیگران و تعاملات اجتماعی اشاره دارند. این مهارت ها شامل رفتارها، نگر ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

دستبند زدن به کسی /دستگیر شدن /گیر افتادن / مچ کسی را گرفتن و . . .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آموزش "Must" و "Mustn't" و "Needn't" و "Don't Have To" 1. Must: استفاده: برای بیان وظیفه یا ضرورت. مثال: You must finish your homework. ( شما باید ت ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آموزش "Must" و "Mustn't" و "Needn't" و "Don't Have To" 1. Must: استفاده: برای بیان وظیفه یا ضرورت. مثال: You must finish your homework. ( شما باید ت ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آموزش "Must" و "Mustn't" و "Needn't" و "Don't Have To" 1. Must: استفاده: برای بیان وظیفه یا ضرورت. مثال: You must finish your homework. ( شما باید ت ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آموزش "Must" و "Mustn't" و "Needn't" و "Don't Have To" 1. Must: استفاده: برای بیان وظیفه یا ضرورت. مثال: You must finish your homework. ( شما باید ت ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

آموزش "Some" و "Any" با جمع و مفرد Some و Any دو قید هستند که به مقادیر اشاره می کنند و معمولاً در جملات مثبت و منفی و سوالی استفاده می شوند. 1. So ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

آموزش "Some" و "Any" با جمع و مفرد Some و Any دو قید هستند که به مقادیر اشاره می کنند و معمولاً در جملات مثبت و منفی و سوالی استفاده می شوند. 1. So ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژه "set on" در زبان انگلیسی معانی مختلفی دارد که بسته به زمینه، می تواند متفاوت باشد. در زیر به توضیح اصلی ترین معانی و مثال هایی برای هر کدام اشار ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

لیتر واحد مایعات

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

this game doesn't contain any violence at all برای مثال میتوانید به جمله ی بالا توجه کنید. / معنیش میشود : این بازی هیچ نوع خشونتی ندارد.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

combat game ; بازی رزمی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

genre of video games in which players design and build their dream city

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

همچنین، "film score" یا "film soundtrack" کلمه هایی است که به موسیقی هایی اطلاق می شود که برای یک فیلم خاص ساخته شده است. این موسیقی ها معمولاً شامل ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

سند دست خط متن فیلم یا همان فیلمنامه متن سند سناریو

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه "scene" به طور عمومی به یک فلاش بک یا پاره ای از یک فیلم، نمایشنامه، کتاب یا رویداد ویژه اشاره دارد. در موسیقی فیلم، عبارت "scene" ممکن است به ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه "scene" به طور عمومی به یک فلاش بک یا پاره ای از یک فیلم، نمایشنامه، کتاب یا رویداد ویژه اشاره دارد. در موسیقی فیلم، عبارت "scene" ممکن است به ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

متن فیلم یا کتاب