for the moment


اکنون، حال، در این هنگام

جمله های نمونه

1. I have nothing to do for the moment.
[ترجمه گوگل]فعلا کاری ندارم
[ترجمه ترگمان]فعلا کاری برای انجام دادن ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nigel says for the moment he is very happy to stay put in Lyon.
[ترجمه گوگل]نایجل می گوید در حال حاضر از ماندن در لیون بسیار خوشحال است
[ترجمه ترگمان]نی گل برای لحظه ای می گوید که از ماندن در لیون بسیار خوشحال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Don't be afraid to haggle: for the moment, it's a buyer's market.
[ترجمه گوگل]از چانه زدن نترسید: در حال حاضر، بازار خریدار است
[ترجمه ترگمان]از چانه زدن نترس؛ در حال حاضر، مغازه خریدار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For the moment we are content to watch and wait.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر ما به تماشا و صبر راضی هستیم
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر باید مراقب باشیم و صبر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His name eludes me for the moment.
[ترجمه گوگل]نام او برای لحظه از من دور است
[ترجمه ترگمان]برای یک لحظه، اسمش از من اجتناب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'm stuck with this job for the moment.
[ترجمه گوگل]من فعلاً درگیر این کار هستم
[ترجمه ترگمان]من فعلا با این شغل گیر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I want to keep my options open for the moment.
[ترجمه گوگل]من می خواهم گزینه های خود را برای لحظه ای باز نگه دارم
[ترجمه ترگمان]من میخوام options رو برای لحظه باز نگه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The exact terminology eludes me for the moment.
[ترجمه گوگل]اصطلاحات دقیق فعلاً از من دوری می‌کنند
[ترجمه ترگمان]کلمات دقیق برای لحظه ای از من دوری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Anyway, let's leave that for the moment and look at this month's profit figures.
[ترجمه گوگل]به هر حال این موضوع را فعلا رها می کنیم و به ارقام سود این ماه نگاه می کنیم
[ترجمه ترگمان]به هر حال، بیا این را برای لحظه ای بگذاریم و به این ماهی که سود خالص دارد نگاه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The soft option is simply to say nothing for the moment.
[ترجمه گوگل]گزینه نرم این است که در لحظه چیزی نگوییم
[ترجمه ترگمان]گزینه نرم تنها گفتن چیزی برای لحظه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Anyway, let's forget about that for the moment.
[ترجمه گوگل]به هر حال بیایید فعلاً آن را فراموش کنیم
[ترجمه ترگمان]به هر حال، فعلا فراموشش کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Their problems seem to be over for the moment, but there could be more trouble ahead.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد مشکلات آنها در حال حاضر تمام شده است، اما ممکن است مشکلات بیشتری در پیش باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که مشکلات آن ها برای یک لحظه به پایان می رسد، اما ممکن است مشکلات بیشتری در پیش داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Well, for the moment we're just friends.
[ترجمه گوگل]خوب، در حال حاضر ما فقط دوست هستیم
[ترجمه ترگمان]خب، برای لحظه ای که ما فقط دوستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Let's carry on with what we agreed for the moment.
[ترجمه گوگل]بیایید به آنچه فعلاً توافق کردیم ادامه دهیم
[ترجمه ترگمان]بیا با چیزی که در این لحظه توافق کردیم ادامه بدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It was an actor whose name escapes me for the moment.
[ترجمه گوگل]بازیگری بود که فعلاً اسمش از من دور می ماند
[ترجمه ترگمان]این بازیگری بود که برای لحظه ای از من گریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• for now, for the present moment

پیشنهاد کاربران

علی الحساب
فعلا؛ عجالتا.
For now
برای یک لحظه
در همان لحظه
در حال حاضر

بپرس