fashion designer

جمله های نمونه

1. She's the fashion designer of the moment.
[ترجمه کرمی] او طراح مد از لحظه است
|
[ترجمه امیرمحمدمحمدی] او طراح مد روز است
|
[ترجمه ARMY's] او طراح مُد است
|
[ترجمه گوگل]او طراح مد حال حاضر است
[ترجمه ترگمان]او طراح مد روز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Carolyne is a fashion designer.
[ترجمه گوگل]کارولین یک طراح مد است
[ترجمه ترگمان]Carolyne طراح مد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's a fashion designer who's always swum against the stream; his work is very original.
[ترجمه گوگل]او یک طراح مد است که همیشه برخلاف جریان شنا می کند کار او بسیار بدیع است
[ترجمه ترگمان]او یک طراح مد است که همیشه در کنار رود شنا می کند؛ کار او بسیار اصیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One of the perks of working for a fashion designer is that you get to wear lots of nice clothes.
[ترجمه گوگل]یکی از مزایای کار برای یک طراح مد این است که شما می توانید لباس های زیبای زیادی بپوشید
[ترجمه ترگمان]یکی از مزایای کار برای یک طراح مد این است که شما لباس های خوب می پوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This young fashion designer is rising to prominence.
[ترجمه گوگل]این طراح مد جوان در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]این طراح مد جوان در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Colin: A fashion designer be very creative and think of new styles all the time.
[ترجمه گوگل]کالین: یک طراح مد بسیار خلاق باشد و همیشه به سبک های جدید فکر کند
[ترجمه ترگمان]کالین: یک طراح مد خیلی خلاق است و همیشه به سبک های جدید فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My career as a fashion designer, and my career as a mother.
[ترجمه گوگل]حرفه من به عنوان یک طراح مد، و حرفه من به عنوان یک مادر
[ترجمه ترگمان]شغلم به عنوان یک طراح مد، و حرفه من به عنوان یک مادر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Many beautiful models wear the clothes of that fashion designer.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مدل های زیبا لباس های آن طراح مد را می پوشند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مدل های زیبا لباس هایی از آن طراح مد می پوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I've been working as a fashion designer since graduation.
[ترجمه گوگل]من از زمان فارغ التحصیلی به عنوان طراح لباس مشغول به کار بودم
[ترجمه ترگمان]من از زمان فارغ التحصیلی به عنوان یک طراح مد کار کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. C. He is a high - end fashion designer.
[ترجمه گوگل]ج او یک طراح مد بالا است
[ترجمه ترگمان]C یک طراح مد عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I once worked as a part - time fashion designer in Jingsong Fashion Corporation and learned much.
[ترجمه گوگل]من زمانی به عنوان طراح مد پاره وقت در شرکت مد Jingsong کار کردم و چیزهای زیادی یاد گرفتم
[ترجمه ترگمان]من زمانی به عنوان یک طراح مد روز در شرکت مد Jingsong کار کردم و چیزهای زیادی یاد گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Spanish fashion designer noted for his stark, elegant designs.
[ترجمه گوگل]طراح مد اسپانیایی به دلیل طراحی های ظریف و ظریف خود مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]طراح مد اسپانیایی به طراحی های ساده و ظریف خود اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The British fashion designer Paul Smith drives a 55-year old Bristol 405 Saloon to work every day. Richard Branson owns a Bristol, and so did King Hussein of Jordan.
[ترجمه گوگل]پل اسمیت، طراح مد بریتانیایی، هر روز یک سالن 55 ساله بریستول 405 را به محل کار می‌راند ریچارد برانسون صاحب یک بریستول است و ملک حسین اردن نیز همینطور
[ترجمه ترگمان]طراح مد بریتانیایی \"پال اسمیت\" (Paul Smith)یک دختر ۵۵ ساله اهل بریستول ۴۰۵ را به کار می کشد تا هر روز کار کند ریچارد برانسون یک بریستول دارد و پادشاه آردن نیز همین طور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In an imposing directorial debut, fashion designer Tom Ford brought tenderness, wisdom and a gorgeous Pacific palette to his adaptation of Christopher Isherwood's 1964 novel.
[ترجمه گوگل]تام فورد، طراح مد، در اولین کار کارگردانی تاثیرگذار، لطافت، خرد و پالت زیبای اقیانوس آرام را به اقتباس خود از رمان کریستوفر ایشروود در سال 1964 آورد
[ترجمه ترگمان]در ابتدا طراح مد، تام فورد لطف، حکمت و یک پالت رنگ آرام را به اقتباس از رمان کریستوفر Isherwood در سال ۱۹۶۴ آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who shapes a style of dress

پیشنهاد کاربران

برابر پارسی: جامه آرا
طراح لباس و مد
I'm a fashion designer and cryptocurrency expert
معنیش طراحه ولی بستگی داره به جملس میشه طراح لباس ومد

طراح لباس های . . . . .
طراح مد
طراح لباس

بپرس