scenes

جمله های نمونه

1. many scenes were cut off and the remaining films were spliced into a one-hour movie
صحنه های فراوانی را بریدند و فیلم های باقی مانده را به هم چسباندند و یک فیلم یک ساعته ساختند.

2. these solemn scenes
این مناظر پرشکوه

3. to remember scenes of one's childhood
صحنه های کودکی خود را به یاد آوردن

4. behind the scenes
در پس پرده،در خفا،دور از انظار،پنهانی

5. deals made behind the scenes
معاملاتی که در پس پرده انجام می شود

6. his book contains evocative scenes of the korean war
کتاب او حاوی صحنه های مهیجی از جنگ کره است.

7. i can't stand gooey scenes
تاب تحمل صحنه های بسیار احساساتی و مصنوعی را ندارم.

8. the novel contains exciting scenes
رمان دارای صحنه های شورانگیزی است.

9. "war and peace" contains fictionalized scenes of napoleon's invasion of russia
((جنگ و صلح)) دارای صحنه های افسانه مانندی از حمله ی ناپلئون به روسیه است.

10. they clipped the movie's love scenes
صحنه های عشقی فیلم را بریدند.

11. the movie is full of kinky sex scenes
فیلم پر از صحنه های جنسی غیرطبیعی است.

12. the younger soldiers were revolting from such scenes of bloodshed
سربازان جوان تر از این قبیل صحنه های خونریزی سخت بیزار بودند.

13. he doctored the play by cutting out the unnecessary scenes
او با حذف بخش های غیرضروری نمایشنامه را اصلاح کرد.

14. this film caters to the public taste for violent scenes
این فیلم میل عامه نسبت به مناظر خشنونت بار را ارضا می کند.

تخصصی

[سینما] صحنه ها

پیشنهاد کاربران

سکانس
صحنه های فیلم برداری
صحنه
the art or method of producing photograph or scenes in film
I love all the scenes that you have always embraced as I loved
This taste of my hug model is like my childhood hug
عاشق تمام صحنه هایی هستم که همانطوری که دوس داشتم همیشه من را در آغوش گرفتی
این سلیقه ی دوست داشتن مدل آغوش من ، همانند آغوش کودکی ام هست

بپرس