پیشنهاد‌های سید محراب میرکریمی (١٩,٦٢٦)

بازدید
٦,٠٤٢
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

⚠️ دوستان دقت کنید املای صحیح این کلمه《بنیان گذاری》است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

⚠️ دوستان دقت کنید املای صحیح این کلمه《awesome》 و تلفظ آن {آسِم} هست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زبان عربی به معنی سبزیجات است تلفظ صحیح آن در عربی: خَضْراوات مفرد آن نیز خَضْراء می باشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

⚠️ دوستان دقت کنید که املای صحیح این واژه 《سپاسگزار》هست. مصدرِ گزاردن به معنی ادا کردن، به جای آوردن و انجام دادن است ( مانند نمازگزار ) . اما مصدرِ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

باطل و بیهوده رها کردن تفلظ صحیح مُهـْمَل است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

غیر قابل فروش ترکیب کامل کلمه: پیشوند منفی سازِ un اسمِ sale پسوند صفت سازِ able

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

دوستان دقت کنید املای صحیح این کلمه《newsstand》است ( دو تا s دارد )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

⚠️ دوستان دقت کنید که زیرکی، هوشیاری و زرنگی، از معانی کلمه 《ذکاوت》 است اما《 زکاوت》 به معنای پاکی، عصمت و پارسایی است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

⚠️ دوستان دقت کنید که املای صحیح این کلمه《 زایل》 است و ما کلمه ای با عنوان ضایل نداریم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣١

دوستان دقت کنید که املای صحیح این کلمه《شائبه》است و شاعبه صورت نادرست این کلمه است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

a society or way of life characterized by excessive use of or reliance on motor vehicles.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

یک منطقه حاصلخیزِ کشاورزی که برای سرتاسر کشور دانه، غلات، غذا و. . . تولید می کند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تلفظ: /pleɪtənɪst/ > پلِی تِنیست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

هلاکت ابدی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

شکار بی رویه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بی رویه شکار کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

چیزی رو از ته دل و سریعاً خواستن مثال: he was itching to hear his exam result او شدیداً می خواست نتیجه آزمونش را بشنود مثالی دیگر: She was itching t ...

پیشنهاد
١

چیزی رو از ته دل و سریعاً خواستن مثال: he was itching to hear his exam result او شدیداً می خواست نتیجه آزمونش را بشنود مثالی دیگر: She was itching t ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

چیزی رو از ته دل و سریعاً خواستن مثال: he was itching to hear his exam result او شدیداً می خواست نتیجه آزمونش را بشنود مثالی دیگر: She was itching t ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

چیزی رو از ته دل و سریعاً خواستن مثال: he was itching to hear his exam result او شدیداً می خواست نتیجه آزمونش را بشنود مثالی دیگر: She was itching t ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان عربی: بَلَد = شهر / جمع آن = بِلاد بِلاد = شهر ها، کشور اگر بِلاد در معنی کشور باشد، جمع آن می شود بُلدان گاهی اوقات بَلَد به معنای کشور هم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در زبان عربی: بَلَد = شهر / جمع آن = بِلاد بِلاد = شهر ها، کشور اگر بِلاد در معنی کشور باشد، جمع آن می شود بُلدان گاهی اوقات بَلَد به معنای کشور هم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در زبان عربی: بَلَد = شهر / جمع آن = بِلاد بِلاد = شهر ها، کشور اگر بِلاد در معنی کشور باشد، جمع آن می شود بُلدان گاهی اوقات بَلَد به معنای کشور هم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

ادای کسی را درآوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

ادای کسی را درآوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

از حد خود خارج شدن ( منظور رفتار ناشایست از خود نشان دادن است )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

از حد خود خارج شدن ( منظور رفتار ناشایست از خود نشان دادن است )

پیشنهاد
٣

کسی را گول زدن، فریب دادن کسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

پذیرایِ - آماده ی شنیدنِ مثال: they are open to suggestions آنها پذیرای ( آماده شنیدن ) پیشنهادات هستند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

⚠️ دوستان دقت کنید املای صحیح این کلمه discipline هست. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دوستان دقت کنید که شکل درست این اصطلاح be in the same boat هست یعنی: در وضعیت مشابه بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مضطرب و نا آرام بی صبر و قرار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

جبران کردن کار عقب افتاده

پیشنهاد
٤

من کاملاً مطمئنم

پیشنهاد
٣

با آرزوی بهترین ها برای شما. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

زمانی از Go right ahead استفاده می کنیم که شخصی از ما سوالی کرده و ما میخوایم بگیم ( ( بله ) ) یا ( ( بفرمایید ) ) همون yes خودمون هست! مثال: May I ...

پیشنهاد
١٠

کسی را بدون آمادگی قبلی مجبور به انجام کاری کردن؛ سپردن کاری دشوار به کسی که توانایی، مهارت و یا آمادگی انجام آن را ندارد مثال: Kathy was thrown in a ...

پیشنهاد
٧

کسی را بدون آمادگی قبلی مجبور به انجام کاری کردن؛ سپردن کاری دشوار به کسی که توانایی، مهارت و یا آمادگی انجام آن را ندارد مثال: Kathy was thrown in a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

من هم همچنین این عبارت در رستوران خیلی کاربرد دارد و زمانی که یک شخصی مانند آخرین نفر سفارشی میدهد، از این عبارت استفاده میکند. مثال از دیکشنری آکسف ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دلقک بازی درآوردن، لودگی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

شکل صحیح این اصطلاح make somebody's hair stand on end است یعنی: مو به تن کسی سیخ کردن ( به دلیل ترس ) مثال: The first ten minutes of the film made ...

پیشنهاد
٤

مو به تن کسی سیخ کردن ( به دلیل ترس ) مثال: The first ten minutes of the film made my hair stand on end ده دقیقه اول فیلم مو به تنم سیخ کرد ( به شدت ...

پیشنهاد
٢

مو به تن کسی سیخ کردن ( به دلیل ترس ) مثال: The first ten minutes of the film made my hair stand on end ده دقیقه اول فیلم مو به تنم سیخ کرد ( به شدت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

اصطلاح leave the phone off the hook یعنی: تلفن را بد گذاشتن اگر تلفن شما off the hook باشد، درست سر جایش قرار نگرفته است و بنابراین زنگ نخواهد خورد د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

در مسیر غلط ( بودن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

( شکل درست این اصطلاح be rolling in it هست ) توی پول غلت زدن، پول ( کسی ) از پارو بالا رفتن، پول پارو کردن این اصطلاح informal ( غیر رسمی ) است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

توی پول غلت زدن، پول ( کسی ) از پارو بالا رفتن، پول پارو کردن این اصطلاح informal ( غیر رسمی ) است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

توی پول غلت زدن، پول ( کسی ) از پارو بالا رفتن، پول پارو کردن این اصطلاح informal ( غیر رسمی ) است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

( شکل درست این اصطلاح be rolling in money هست ) توی پول غلت زدن، پول ( کسی ) از پارو بالا رفتن، پول پارو کردن این اصطلاح informal ( غیر رسمی ) است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

( شخصی یا چیزی برای شخصی دیگر ) خیلی مهم بودن، بسیار ارزش داشتن مثال: My little daughter means the world to me دختر کوچکم واسم خیلی مهمه ( یک دنیا بر ...