پیشنهادهای سید محراب میرکریمی (١٩,٦٢٦)
⚠️ دوستان دقت کنید املای صحیح این کلمه《بنیان گذاری》است
⚠️ دوستان دقت کنید املای صحیح این کلمه《awesome》 و تلفظ آن {آسِم} هست
در زبان عربی به معنی سبزیجات است تلفظ صحیح آن در عربی: خَضْراوات مفرد آن نیز خَضْراء می باشد
⚠️ دوستان دقت کنید که املای صحیح این واژه 《سپاسگزار》هست. مصدرِ گزاردن به معنی ادا کردن، به جای آوردن و انجام دادن است ( مانند نمازگزار ) . اما مصدرِ ...
باطل و بیهوده رها کردن تفلظ صحیح مُهـْمَل است
غیر قابل فروش ترکیب کامل کلمه: پیشوند منفی سازِ un اسمِ sale پسوند صفت سازِ able
دوستان دقت کنید املای صحیح این کلمه《newsstand》است ( دو تا s دارد )
⚠️ دوستان دقت کنید که زیرکی، هوشیاری و زرنگی، از معانی کلمه 《ذکاوت》 است اما《 زکاوت》 به معنای پاکی، عصمت و پارسایی است
⚠️ دوستان دقت کنید که املای صحیح این کلمه《 زایل》 است و ما کلمه ای با عنوان ضایل نداریم
دوستان دقت کنید که املای صحیح این کلمه《شائبه》است و شاعبه صورت نادرست این کلمه است
a society or way of life characterized by excessive use of or reliance on motor vehicles.
یک منطقه حاصلخیزِ کشاورزی که برای سرتاسر کشور دانه، غلات، غذا و. . . تولید می کند
تلفظ: /pleɪtənɪst/ > پلِی تِنیست
هلاکت ابدی
شکار بی رویه
بی رویه شکار کردن
چیزی رو از ته دل و سریعاً خواستن مثال: he was itching to hear his exam result او شدیداً می خواست نتیجه آزمونش را بشنود مثالی دیگر: She was itching t ...
چیزی رو از ته دل و سریعاً خواستن مثال: he was itching to hear his exam result او شدیداً می خواست نتیجه آزمونش را بشنود مثالی دیگر: She was itching t ...
چیزی رو از ته دل و سریعاً خواستن مثال: he was itching to hear his exam result او شدیداً می خواست نتیجه آزمونش را بشنود مثالی دیگر: She was itching t ...
چیزی رو از ته دل و سریعاً خواستن مثال: he was itching to hear his exam result او شدیداً می خواست نتیجه آزمونش را بشنود مثالی دیگر: She was itching t ...
در زبان عربی: بَلَد = شهر / جمع آن = بِلاد بِلاد = شهر ها، کشور اگر بِلاد در معنی کشور باشد، جمع آن می شود بُلدان گاهی اوقات بَلَد به معنای کشور هم ...
در زبان عربی: بَلَد = شهر / جمع آن = بِلاد بِلاد = شهر ها، کشور اگر بِلاد در معنی کشور باشد، جمع آن می شود بُلدان گاهی اوقات بَلَد به معنای کشور هم ...
در زبان عربی: بَلَد = شهر / جمع آن = بِلاد بِلاد = شهر ها، کشور اگر بِلاد در معنی کشور باشد، جمع آن می شود بُلدان گاهی اوقات بَلَد به معنای کشور هم ...
ادای کسی را درآوردن
ادای کسی را درآوردن
از حد خود خارج شدن ( منظور رفتار ناشایست از خود نشان دادن است )
از حد خود خارج شدن ( منظور رفتار ناشایست از خود نشان دادن است )
کسی را گول زدن، فریب دادن کسی
پذیرایِ - آماده ی شنیدنِ مثال: they are open to suggestions آنها پذیرای ( آماده شنیدن ) پیشنهادات هستند
⚠️ دوستان دقت کنید املای صحیح این کلمه discipline هست. . .
دوستان دقت کنید که شکل درست این اصطلاح be in the same boat هست یعنی: در وضعیت مشابه بودن
مضطرب و نا آرام بی صبر و قرار
جبران کردن کار عقب افتاده
من کاملاً مطمئنم
با آرزوی بهترین ها برای شما. . .
زمانی از Go right ahead استفاده می کنیم که شخصی از ما سوالی کرده و ما میخوایم بگیم ( ( بله ) ) یا ( ( بفرمایید ) ) همون yes خودمون هست! مثال: May I ...
کسی را بدون آمادگی قبلی مجبور به انجام کاری کردن؛ سپردن کاری دشوار به کسی که توانایی، مهارت و یا آمادگی انجام آن را ندارد مثال: Kathy was thrown in a ...
کسی را بدون آمادگی قبلی مجبور به انجام کاری کردن؛ سپردن کاری دشوار به کسی که توانایی، مهارت و یا آمادگی انجام آن را ندارد مثال: Kathy was thrown in a ...
من هم همچنین این عبارت در رستوران خیلی کاربرد دارد و زمانی که یک شخصی مانند آخرین نفر سفارشی میدهد، از این عبارت استفاده میکند. مثال از دیکشنری آکسف ...
دلقک بازی درآوردن، لودگی کردن
شکل صحیح این اصطلاح make somebody's hair stand on end است یعنی: مو به تن کسی سیخ کردن ( به دلیل ترس ) مثال: The first ten minutes of the film made ...
مو به تن کسی سیخ کردن ( به دلیل ترس ) مثال: The first ten minutes of the film made my hair stand on end ده دقیقه اول فیلم مو به تنم سیخ کرد ( به شدت ...
مو به تن کسی سیخ کردن ( به دلیل ترس ) مثال: The first ten minutes of the film made my hair stand on end ده دقیقه اول فیلم مو به تنم سیخ کرد ( به شدت ...
اصطلاح leave the phone off the hook یعنی: تلفن را بد گذاشتن اگر تلفن شما off the hook باشد، درست سر جایش قرار نگرفته است و بنابراین زنگ نخواهد خورد د ...
در مسیر غلط ( بودن )
( شکل درست این اصطلاح be rolling in it هست ) توی پول غلت زدن، پول ( کسی ) از پارو بالا رفتن، پول پارو کردن این اصطلاح informal ( غیر رسمی ) است
توی پول غلت زدن، پول ( کسی ) از پارو بالا رفتن، پول پارو کردن این اصطلاح informal ( غیر رسمی ) است
توی پول غلت زدن، پول ( کسی ) از پارو بالا رفتن، پول پارو کردن این اصطلاح informal ( غیر رسمی ) است
( شکل درست این اصطلاح be rolling in money هست ) توی پول غلت زدن، پول ( کسی ) از پارو بالا رفتن، پول پارو کردن این اصطلاح informal ( غیر رسمی ) است
( شخصی یا چیزی برای شخصی دیگر ) خیلی مهم بودن، بسیار ارزش داشتن مثال: My little daughter means the world to me دختر کوچکم واسم خیلی مهمه ( یک دنیا بر ...