uproarious

/ʌpˈrɔːrɪəs//ʌpˈrɔːrɪəs/

معنی: پر سر و صدا، پر صدا، پر همهمه، پرغوغا
معانی دیگر: پر جنجال، غریوآمیز، توام با قهقهه، قهقهه زنان

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: uproariously (adv.), uproariousness (n.)
(1) تعریف: causing loud or uncontrollable laughter; hilarious.
متضاد: solemn
مشابه: hilarious

- The adults were watching an uproarious comedy downstairs, and the howls of laughter were keeping the children awake.
[ترجمه گوگل] بزرگترها در طبقه پایین مشغول تماشای یک کمدی پر سر و صدا بودند و زوزه های خنده بچه ها را بیدار نگه می داشت
[ترجمه ترگمان] بزرگ ترها طبقه پایین کمدی را تماشا می کردند و صدای خنده بچه ها را بیدار نگه می داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: characterized by or making an uproar.
متضاد: calm
مشابه: hilarious

جمله های نمونه

1. He had spent several uproarious evenings at the Embassy Club.
[ترجمه گوگل]او چندین شب پر هیاهو را در باشگاه سفارت گذرانده بود
[ترجمه ترگمان]چند شب متوالی در باشگاه سفارت سپری کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The noise of talk and laughter was uproarious.
[ترجمه گوگل]سر و صدای صحبت ها و خنده ها بلند بود
[ترجمه ترگمان]همهمه گفتگوها و خنده پر از هیاهو و هیاهو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's a very amusing play with an uproarious final act.
[ترجمه گوگل]این یک نمایشنامه بسیار سرگرم کننده با آخرین نمایش پر سر و صدا است
[ترجمه ترگمان]بازی بسیار سرگرم کننده ای است با یک نمایش پایانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then, Williams received uproarious acclaim for a leaping celebration as spectacular as a Sadler's Wells solo.
[ترجمه گوگل]سپس، ویلیامز برای یک جشن پرش به همان اندازه تماشایی تک‌نوازی Sadler's Wells مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، ویلیامز با هیاهو و هیاهو برای جشن پریدن به عنوان a s ولز مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They burst into uproarious laughter.
[ترجمه گوگل]آنها به خنده های هولناک منفجر شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها شروع به خندیدن کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The course ended with a magnificent banquet and uproarious party, despite the prospect of a 30 a. m. departure next day.
[ترجمه گوگل]این دوره با یک ضیافت باشکوه و مهمانی پر سر و صدا به پایان رسید، علیرغم احتمال برگزاری ساعت 30 صبح متر حرکت روز بعد
[ترجمه ترگمان]با وجود منظره ۳۰ ثانیه، مهمانی با یک ضیافت مجلل و پر هیاهو به پایان رسید ام روز بعد حرکت می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Never was a gathering more varied and more uproarious.
[ترجمه گوگل]هرگز یک گردهمایی متنوع تر و پر هیاهوتر نبود
[ترجمه ترگمان]هرگز یک گردهمایی more و more از آن باقی نمانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The guests within earshot joined them in uproarious laughter.
[ترجمه گوگل]مهمانان در گوشه گوش با خنده هولناک به آنها پیوستند
[ترجمه ترگمان]مهمانان دور هم جمع شدند و قهقهه خنده را سر دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But Pauline Daniels has created a whole new interpretation of the uproarious soliloquy.
[ترجمه گوگل]اما پائولین دانیلز تفسیر کاملا جدیدی از تک گویی پر سر و صدا ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]اما Pauline دانیلز، تفسیر جدیدی از the را به وجود آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Croft shook his head as if to halt the uproarious whirl of his head.
[ترجمه گوگل]کرافت سرش را تکان داد که انگار می‌خواهد چرخش پر سر و صدای سرش را متوقف کند
[ترجمه ترگمان]او سرش را تکان داد و سرش را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At every moment a group of men involved themselves in uproarious horse - play.
[ترجمه گوگل]در هر لحظه گروهی از مردان خود را درگیر اسب های پر هیاهو - بازی می کنند
[ترجمه ترگمان]در هر لحظه گروهی از مردان درگیر بازی با uproarious بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This utterance of his was greeted with bursts of uproarious laughter.
[ترجمه گوگل]این سخنان او با خنده‌های خنده‌آمیز مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این کلمات او را از خنده روده بر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پر سر و صدا (صفت)
loud, tumultuous, blatant, obstreperous, noisy, piercing, deafening, unquiet, clamorous, vociferous, earsplitting, uproarious

پر صدا (صفت)
loud, orotund, noisy, full-mouthed, sonorous, plangent, uproarious

پر همهمه (صفت)
tumultuous, noisy, uproarious

پر غوغا (صفت)
uproarious

انگلیسی به انگلیسی

• turbulent, riotous, boisterous; hilarious
uproarious laughter is very noisy; a literary word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : uproar
✅️ صفت ( adjective ) : uproarious
✅️ قید ( adverb ) : uproariously

بپرس