پیشنهاد‌های سید محراب میرکریمی (١٩,٦٢٦)

بازدید
٦,٠٤٢
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از تک و تا افتادن ( در اصطلاح عامیانه ) باتری کسی تمام شدن ( مثلا میگیم فلانی باتریش تمام شد یعنی دیگه انرژی و اشتیاق برای انجام کار هارو نداره ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به روال عادی برگشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به روال عادی برگشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به جمعِ . . . . . پیوستن قاطیِ . . . . . شدن مثال: Hey, I heard you'll be joining the ranks at our office next month. Congratulations

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

( در اصطلاح عامیانه ) دست نگه داشتن مثال: I think we should hang fire until the situation becomes clearer. فکر میکنم باید دست نگه داریم تا وضعیت روش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( در اصطلاح عامیانه ) دست نگه داشتن مثال: I think we should hang fire until the situation becomes clearer. فکر میکنم باید دست نگه داریم تا وضعیت روش ...

پیشنهاد
٢

پیشنهاد کسی رو رد کردن دست رد به سینه کسی زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیشنهاد کسی رو رد کردن در اصطلاح عامیانه میگیم دست رد به سینه کسی زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

روزنه امید، کورسوی امید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قسر در رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قسر در رفتن

پیشنهاد
٤

تیشه به ریشه خود زدن ( در اصطلاح عامیانه ) گل به خودی زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

روابط دوستانه و خوبی داشتن مثال: My grandparents have been married for over 50 years and they still get along famously

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

روابط دوستانه و خوبی داشتن مثال: My grandparents have been married for over 50 years and they still get along famously

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Bad experience Negative experience

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آزمون نهایی آزمونی که دانش آموزان قبل از دریافت دیپلم باید اون رو پاس کنند رو exit exam می گویند یه چیزی شبیه آزمون نهایی سال دوازدهم مدرسه هست که بع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آزمون نهایی آزمونی که دانش آموزان قبل از دریافت دیپلم باید اون رو پاس کنند رو exit exam می گویند یه چیزی شبیه آزمون نهایی سال دوازدهم مدرسه هست که بع ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

جرئت انجام کاری را داشتن ( در اصطلاح عامیانه ) مردِ انجام کاری بودن مثال: Are you man enough to admit that you've been lying? - جرئتش رو داری که ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جمع کلمه humerus می باشد و خودِ humerus به معنای استخوان بازو می باشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

⚠️ دوستان دقت کنید که �برتری� معنای اولویت است نه الویت ( به املای کلمه دقت کنید )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

🔊 دوستان دقت کنید که تلفظ درست این کلمه ( فُسای ) می باشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

pentagon = پنج ضلعی hexagon = شش ضلعی heptagon = هفت ضلعی octagon = هشت ضلعی nonagon = نه ضلعی decagon = ده ضلعی دوستان دقت کنید که g در تم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

pentagon = پنج ضلعی hexagon = شش ضلعی heptagon = هفت ضلعی octagon = هشت ضلعی nonagon = نه ضلعی decagon = ده ضلعی دوستان دقت کنید که g در تم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

pentagon = پنج ضلعی hexagon = شش ضلعی heptagon = هفت ضلعی octagon = هشت ضلعی nonagon = نه ضلعی decagon = ده ضلعی دوستان دقت کنید که g در تم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

pentagon = پنج ضلعی hexagon = شش ضلعی heptagon = هفت ضلعی octagon = هشت ضلعی nonagon = نه ضلعی decagon = ده ضلعی دوستان دقت کنید که g در تم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

pentagon = پنج ضلعی hexagon = شش ضلعی heptagon = هفت ضلعی octagon = هشت ضلعی nonagon = نه ضلعی decagon = ده ضلعی دوستان دقت کنید که g در تم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

این اصطلاح مترادفِ forever هست اما فرقش در اینه که for keeps غیر رسمی ( informal ) هست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست کلمه در این اصطلاح، haystack است نه haystake

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

رویدادی که فقط یکبار اتفاق می افتد مثال: The high school students assured their principal that the cafeteria food fight was an isolated incident, pro ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

used to say that the filming of a movie or television show or one of its scenes is finished یک اصطلاح در فیلمبرداری است و زمانی که بخواهید اتمام فیل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

used to say that the filming of a movie or television show or one of its scenes is finished یک اصطلاح در فیلمبرداری است و زمانی که بخواهید اتمام فیل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

تب داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

idiom. "In the house" is a slang expression used to announce someone's arrival. Often, the person who says it is announcing their own arrival. یک اص ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

این عبارت دو تا معنی داره: ۱. سمت راست یک حزب یا گروه سیاسی که عقاید سرسخت سیاسی دارند مخالف آن میشود hard left ۲. عبارتی در رانندگی است که به معنای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

این عبارت دو تا معنی داره: ۱. سمت چپ یک حزب یا گروه سیاسی که عقاید سرسخت سیاسی دارند مخالف آن میشود hard right ۲. عبارتی در رانندگی است که به معنای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚠️ دوستان خیلی دقت کنید⚠️ این اصطلاح که ترجمه ی فارسیش میشه کپه را گذاشتن، hit the hay هست نه hit the day ! ( در ضمن این اصطلاح، غیر رسمی ( informa ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

این اصطلاح اکثرا توسط بچه ها استفاده میشه. . . وقتی که کسی به شما حرف های بد و ناسزا میگه و در جوابش میخواین بگین: هر چی گفتی خودتی، از این اصطلاح می ...

پیشنهاد
٢

این اصطلاح اکثرا توسط بچه ها استفاده میشه. . . وقتی که کسی به شما حرف های بد و ناسزا میگه و در جوابش میخواین بگین: هر چی گفتی خودتی، از این اصطلاح می ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

با اختلاف خیلی کم با فاصله خیلی کم مثال: He finished second, losing by a whisker in the final event.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚠️ دوستان دقت کنید که واژه صحیحِ این اصطلاح kite هست نه kit

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚠️ دوستان دقت کنید املای صحیح این کلمه immediately هست ( بعد از حرف d، حرف i قرار دارد )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

⚠️ دوستان دقت کنید ترجمه آقای مسعود علوی برای عبارتِ talk on the phone هست و فعلِ درست talk هست نه take

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

معادل هاش در انگلیسی این ها میشه: Calm down, get hold of yourself

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

وعده سر خرمن دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

وعده سر خرمن دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

وعده سر خرمن دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

منظور شما رو متوجه نمیشم

پیشنهاد
١

دست به سیاه و سفید نزدن ( کنایه از کمک نکردن در هیچ کاری )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دست به سیاه و سفید نزدن ( کنایه از کمک نکردن در هیچ کاری )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

حرف ها و کلام خود را سبک سنگین کردن ( قبل از گفتن آنها )