nihilist

/ˈnaɪɪlɪst//ˈnaɪɪlɪst/

معنی: پوچ گرا، منکر همه چیز
معانی دیگر: منکر همه چیز، پوچ گرا

جمله های نمونه

1. He has a reputation for being a cynical nihilist.
[ترجمه گوگل]او به یک نیهیلیست بدبین شهرت دارد
[ترجمه ترگمان]او به خاطر being cynical شهرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And it is their Derrida, the nihilist or joker, who has been so influential in literature departments.
[ترجمه گوگل]و این دریدا، نیهیلیست یا جوکر آنهاست که در دپارتمان های ادبیات بسیار تأثیرگذار بوده است
[ترجمه ترگمان]و این دریدا، the یا joker است که در دپارتمان های ادبیات تاثیر زیادی داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Why wasn't Weber a nihilist?
[ترجمه گوگل]چرا وبر نیهیلیست نبود؟
[ترجمه ترگمان]چرا او یک nihilist در کار نبود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If you're a nihilist, then feel free to start with the answer, "I don't have a purpose," or "Life is meaningless," and take it from there.
[ترجمه گوگل]اگر شما یک نیهیلیست هستید، با خیال راحت با این پاسخ شروع کنید: "من هدفی ندارم" یا "زندگی بی معنی است" و آن را از آنجا بگیرید
[ترجمه ترگمان]اگر شما یک nihilist هستید پس احساس آزادی کنید که با پاسخ شروع کنید، \"من یک هدف ندارم،\" یا \"زندگی بی معنی است\" و آن را از آنجا بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is a nihilist who regards everything from the critical point of view.
[ترجمه گوگل]او یک نیهیلیست است که همه چیز را از منظر انتقادی می بیند
[ترجمه ترگمان]او a است که همه چیز را از نقطه نظر انتقادی در نظر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "He's a loner nihilist who believes in nothing," Mr. Lu said.
[ترجمه گوگل]آقای لو گفت: «او یک نیهیلیست تنهاست که به هیچ چیز اعتقاد ندارد
[ترجمه ترگمان]\"آقای لو گفت:\" او فردی منزوی است که به هیچ چیز اعتقاد ندارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The hero is a nihilist (a term first used by Turgenev), who is convinced that the whole social order has nothing in it worth preserving.
[ترجمه گوگل]قهرمان یک نیهیلیست است (اصطلاحی که برای اولین بار توسط تورگنیف استفاده شد) که متقاعد شده است که کل نظم اجتماعی در خود چیزی ارزش حفظ کردن ندارد
[ترجمه ترگمان]قهرمان یک nihilist است (اصطلاحی که برای اولین بار توسط Turgenev استفاده می شود)، که متقاعد شده است که کل نظم اجتماعی ارزشی ندارد که حفظ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If you're a nihilist, then feel free to start with the answer, "I don't have a purpose," or "Life is meaningless," and take it from there. If you keep at it, you'll still eventually converge.
[ترجمه گوگل]اگر شما یک نیهیلیست هستید، با خیال راحت با این پاسخ شروع کنید: "من هدفی ندارم" یا "زندگی بی معنی است" و آن را از آنجا بگیرید اگر به آن ادامه دهید، همچنان در نهایت همگرا خواهید شد
[ترجمه ترگمان]اگر شما یک nihilist هستید پس احساس آزادی کنید که با پاسخ شروع کنید، \"من یک هدف ندارم،\" یا \"زندگی بی معنی است\" و آن را از آنجا بگیرید اگر به آن نگاه کنید، در نهایت به هم نزدیک خواهید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was too busy thinking of the possible ramifications of a jumpy Grand Duke imagining every bush a Nihilist bear.
[ترجمه گوگل]او بیش از حد مشغول فکر کردن به عواقب احتمالی دوک بزرگ جهنده بود که هر بوته ای را خرس نیهیلیست تصور می کرد
[ترجمه ترگمان]او بیش از آن سرگرم فکر کردن به عواقب احتمالی یک دوک بزرگ بود که تصور می کرد هر bush یک خرس Nihilist است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When people were being in this living style, they might have a feeling of " the nihilist of the meaning".
[ترجمه گوگل]زمانی که مردم در این سبک زندگی بودند، ممکن بود احساس «نیهیلیست معنا» داشته باشند
[ترجمه ترگمان]وقتی مردم در این سبک زندگی می کردند، ممکن است احساس \"the معنای\" داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The other hero, and the series' salvation, is Lisbeth Salander, a young computer genius whose abusive childhood has left her a misanthropic nihilist.
[ترجمه گوگل]قهرمان دیگر، و نجات سریال، لیزبث سالاندر، نابغه جوان کامپیوتری است که دوران کودکی آزاردهنده‌اش او را تبدیل به یک نیهیلیست انسان‌دوست کرده است
[ترجمه ترگمان]دیگر قهرمان و نجات سری که \"سلندر\" نابغه جوان کامپیوتر است که دوران کودکی اهانت آمیز او را از ذهن بشر دور کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In many people's mind, Derrida is a extreme subjectivist, nihilist and text idealist, but some people hold that he is a prophet whose insight is very incisive and brilliant.
[ترجمه گوگل]در ذهن بسیاری از مردم، دریدا یک سوبژکتیویست افراطی، نهیلیست و ایده آلیست متنی است، اما برخی معتقدند که او پیامبری است که بینش بسیار دقیق و درخشانی دارد
[ترجمه ترگمان]در ذهن بسیاری از مردم، دریدا یک subjectivist افراطی، nihilist و text است، اما برخی افراد معتقدند که او یک پیامبر است که بینش آن بسیار قاطع و درخشان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Not too many people are willing to see this, and perhaps it is hard to see, because Hazel Motes is such an admirable nihilist.
[ترجمه گوگل]افراد زیادی حاضر به دیدن این نیستند، و شاید دیدن آن سخت باشد، زیرا هیزل موتس یک نیهیلیست قابل تحسین است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم مایل به دیدن این مساله نیستند، و شاید دیدن آن دشوار است، چون Hazel motes یک nihilist قابل تحسین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As a stiff - in - opinion historic rationality nihilist, Karl Beopul had engaged in denying the existence of the historic regularity with his all life.
[ترجمه گوگل]به‌عنوان یک نیهیلیست سرسخت عقلانیت تاریخی، کارل بئوپل در تمام عمر خود درگیر انکار وجود نظم تاریخی بود
[ترجمه ترگمان]کارل Beopul، به عنوان یک عقلانیت تاریخی، در انکار وجود نظم تاریخی با تمام زندگی خود نامزد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پوچ گرا (اسم)
nihilist

منکر همه چیز (اسم)
nihilist

انگلیسی به انگلیسی

• one who rejects customary beliefs; destructive person

پیشنهاد کاربران

بپرس