هر کجا تیرش از کمان بشتافت گور چشمی ز چشم گوری یافت ✏ «نظامی»
گفتی ز کمان گروههٔ شاه یک مهره فتاد بر سر ماه ✏ «نظامی»
از توسنی تو پر شد ایام روزی دو سه رام شو بیارام ✏ «نظامی»
ابروی حبش به چین درآمد کهآیینهٔ چین ز چین برآمد ✏ «نظامی»
آن شیفتهٔ مه حصاری چون تار قصب شد از نزاری ✏ «نظامی»
چون غنچه تصویر، دلم جمع ز تنگی است امید گشایش ز نسیم سحرم نیست آیا در مصراع اول آرایه پارادوکس وجود داره؟؟ دلیل بر اثبات حرفتون؟؟
می سرخ از بساط سبزه میخورد چنین تا پشت بنمود این گل زرد چو خورشید از حصار لاجوردی علم زد بر سر دیوار زردی چو سلطان در هزیمت عود میسوخت علم را میدرید و چتر میدوخت عنان یک رکابی زیر میزد دو دستی با فلک شمشیر میزد چو عاجز گشت ازین خاک جگرتاب چو نیلوفر سپر افکند بر آب ✏ «نظامی»
آرایه ی تضمین در بیت یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور /کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور چی هست اصلا تضمین یعنی چی؟
با سلام. در این بیت از درس چهاردهم فارسییازدهم: [به نام خدای جهان آفرین بینداخت شمشیر را شاه دین] (شاه دین) که به امام علی اشاره دارد،چه نوع اضافه ای است؟ آیا مطلوب اضافه ی تشبیهی است؟ یا اضافه ی استعاری؟
در عبارت «گویند «مگو سعدی! چندین سخن از عشقش» چه نوع کنایهای در این جمله وجود دارد و این کنایه چه پیامی را منتقل میکند؟