آرایه ی ادبی بیت "چون لسان وجان او بود آن/ او آن او با او بود گستاخگو"
آرایه ی "مجاز " رو میشه با مثال توضیح بدید
این گرفته پایِ آن ، آن گوشِ این / این بر آن مدهوش و ، آن بیهوشِ این
شاخص ترین آرایه ی بیت خدایا داد از این دل داد از این دل نگشتم یک زمان من شاد از این دل چو فردا داد خواهان داد خواهند بر آرم من دو صد فریاد از این دل
آیا براعت استهلال همون مقدمه محسوب میشه؟ یعنی مقدمه هم جزو آرایه های بدیع معنوی هست؟
آرایه های ادبی بیت زیر چیست برید و درید و شکست وببست یلان را سر و سینه و پا و دست
هرکه جز ماهی ز آبش سیر شد- هرکه بی روزی است روزش دیر شد
شاخص ترین آرایه ی این بیت چیه ؟ به جور او چو بمیرم ز نو شوم زنده اگر به چشم عنایت کند نگاه مرا
در جمله ی مست شور و گرم گفتن بود عبارت مست شور رو توضیح بدید. چه نوع اضافه ای محسوب میشود؟
"راست و خواست " اینکه از نظر نوشتاری دو تا حرف اختلاف دارن باز هم جناس ناقص اختلافی حساب میشن؟ (البته اگه شکل نوشتاری ملاک نباشه جناس محسوب میشه اصلا آیا شکل نوشتاری توی جناس مهمه یا فقط تلفظ؟؟؟؟)