پرسش خود را بپرسید
مترادف برای کلمه ی organize
٩ ماه پیش
١٩٩
مترادف میخوام برای کلمه organize به معنای مرتب کردن، سازماندهی کردن
١٠٧
٠
١
٦
٦ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
اگر در معنای "نظمبخشیدن و ساماندادن" باشد:
order, arrange, sort, assemble, put straight, classify, collate,
اگر در معنای "هماهنگ کردن" باشد:
coordinate, sort out, put together, orchestrate,
(از کتاب فرهنگ مترادفها و متضادها، آکسفورد)
٩,٧٥١
٢
١٦١
٨٢
٩ ماه پیش
arrange, marshal, methodize, order, and systematize
٤٣١
٠
٧
٤
٩ ماه پیش
Arrangement
Management
٨٢,٩٣٢
١٦
١٦٥
٣٩٢
٩ ماه پیش
arrange, sort out, systematize, coordinate, structure, and manage.
٦١
٠
٢
١
٩ ماه پیش
پیشنهاد میکنم این سایت رو ذخیره کنید چون به دردتون میخوره.
انواع مترادف ها و متضاد های هر کلمه رو میتونید اونجا پیدا کنید.
٣٢,٩٢٥
١٠
١٠٣
٨٤
٩ ماه پیش
sort, sort out, arrange
٢٥,٢٤٣
١٠
٥٢٦
٢٠٩
٩ ماه پیش