پرسش خود را بپرسید
با پاسخ به این پرسش و تایید آن مبلغ ١٦,٠٠٠ تومان پاداش دریافت کنید.

نقش "چایمریکا" در بحران مالی 2008

تاریخ
١ روز پیش
بازدید
١٤٣

نقش

 "چایمریکا"

 در بحران مالی 2008 چه بود؟

 آیا این رابطه اقتصادی به عنوان یکی از عوامل بحران شناخته می‌شود؟

٣,٠٩٧
طلایی
٠
نقره‌ای
٢
برنزی
١٣٣

٦ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

عبارت "چایمریکا" (Chimerica) که توسط اقتصاددانان نیال فرگوسن و موریتز شولاریک ابداع شد، به توصیف رابطه اقتصادی عمیق و پیچیده بین چین و ایالات متحده در دهه‌های اخیر می‌پردازد. این واژه ترکیبی از نام‌های China و America است و به یک همزیستی اقتصادی اشاره دارد که در آن چین به عنوان بزرگ‌ترین پس‌اندازکننده و صادرکننده و ایالات متحده به عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده و وام‌گیرنده عمل می‌کرد.

در زمینه بحران مالی 2008، رابطه "چایمریکا" نقشی دوگانه داشت:

1. تأمین نقدینگی جهانی و حباب دارایی‌ها

  • چین مقادیر عظیمی از مازاد تجاری خود را به دلار آمریکا تبدیل کرده و در اوراق قرضه دولتی و سایر دارایی‌های آمریکایی سرمایه‌گذاری می‌کرد. این جریان سرمایه به کاهش نرخ بهره در ایالات متحده کمک کرد.
  • نرخ بهره پایین، وام‌گیری و مصرف را در آمریکا تسهیل کرد و موجب افزایش شدید قیمت دارایی‌ها مانند املاک و مستغلات شد. این روند بخشی از حباب مالی بود که سرانجام ترکید.

2. افزایش نابرابری تجاری و بدهی

  • ایالات متحده با واردات محصولات ارزان‌قیمت از چین، تولید داخلی را کاهش داد و وابستگی خود به کالاهای وارداتی را افزایش داد. در نتیجه، تراز تجاری آمریکا با چین به شدت منفی شد.
  • در عین حال، وام‌گیری بیش از حد توسط خانوارها و دولت آمریکا، پایداری اقتصادی را کاهش داد.

آیا "چایمریکا" یکی از عوامل بحران بود؟

رابطه "چایمریکا" به تنهایی عامل اصلی بحران مالی 2008 محسوب نمی‌شود، اما این رابطه یک زمینه کلیدی برای شکل‌گیری بحران ایجاد کرد. تزریق سرمایه چین به اقتصاد آمریکا و کاهش نرخ بهره، به بروز رفتارهای پرخطر در سیستم مالی، مانند وام‌های بدون پشتوانه (subprime loans) و مشتقات مالی پیچیده، کمک کرد.

جمع‌بندی

"چایمریکا" نشان‌دهنده تعامل ناسالمی بین اقتصادهای بزرگ دنیا بود، جایی که وابستگی بیش از حد دو کشور به یکدیگر به تحولات ساختاری و بحرانی جهانی منجر شد. این رابطه در بحران مالی 2008 نقش تقویت‌کننده داشت، اما عوامل دیگر مانند سیاست‌های پولی آمریکا، ضعف نظارتی، و رفتار پرریسک مؤسسات مالی، تأثیر مستقیمی بر وقوع بحران داشتند.

١٩٩
طلایی
٠
نقره‌ای
٥
برنزی
١
تاریخ
١٨ ساعت پیش
نقش چایمریکا در بحران مالی 2008
  1. مازاد تجاری چین و کمبود سرمایه در آمریکا:
  2. چین به‌طور مداوم مازاد تجاری داشت، در حالی که آمریکا با کسری تجاری و بدهی‌های بالا مواجه بود. این وابستگی منجر به عدم تعادل اقتصادی شد.
  3. تامین مالی ارزان برای آمریکا:
  4. چین از دلارهای مازاد خود برای خرید بدهی‌های آمریکا استفاده می‌کرد. این امر باعث شد نرخ بهره در آمریکا پایین بماند، که وام‌گیری و سرمایه‌گذاری بیش‌ازحد در بازار مسکن را تشویق کرد.
  5. تشکیل حباب مسکن:
  6. دسترسی آسان به وام‌ها، همراه با سیاست‌های ضعیف نظارتی، منجر به ایجاد حباب قیمتی در بازار مسکن آمریکا شد. این حباب، عامل اصلی بحران مالی 2008 بود.
  7. عدم تعادل جهانی:
  8. جریان عظیم سرمایه از چین به آمریکا، همراه با مصرف بی‌رویه در آمریکا و تولید مازاد در چین، یکی از دلایل ساختاری بحران بود.

آیا "چایمریکا" عامل بحران مالی بود؟

"چایمریکا" به‌خودی‌خود عامل مستقیم بحران مالی 2008 نبود، اما نقش مهمی در ایجاد شرایط لازم برای بحران داشت. دلایل اصلی بحران شامل موارد زیر بودند:

  • وام‌دهی بی‌رویه در بازار مسکن آمریکا.
  • سیاست‌های ضعیف نظارتی در بخش مالی.
  • اشتباهات در مدیریت ریسک توسط بانک‌ها و موسسات مالی.

بااین‌حال، عدم تعادل اقتصادی ناشی از رابطه چایمریکا به‌عنوان یکی از عوامل ساختاری شناخته می‌شود که بحران را تشدید کرد.


در کل رابطه اقتصادی چایمریکا، با ترکیب مصرف‌گرایی بیش‌ازحد در آمریکا و مازاد تولید در چین، زمینه‌ساز بحران مالی 2008 شد. این رابطه، اگرچه به تنهایی علت بحران نبود، ولی یکی از عوامل کلیدی در شکل‌گیری و تشدید آن محسوب می‌شود

٢٧٠
طلایی
٠
نقره‌ای
٨
برنزی
٣
تاریخ
١٩ ساعت پیش

اصطلاح "چایمریکا"   یا   "چیمریکا"  یک نوواژه و تکواژ چندوجهی است که نخستین بار توسط نیل فرگوسن (مورخ) و موریتس شولاریک (اقتصاددان) در سال ۲۰۰۶ ابداع شد و توصیف‌کنندهٔ هم‌زیستی سمبلیک چین و ایالات متحده آمریکا، با اشاره‌ای ضمنی به خیمَیرا  (Chimera) افسانه‌ای است . خیمَیرا یکی از اسطوره‌های یونان باستان  دارای سر شیر و بدن بز و دمی از سر مار است که از دهانش شعله‌های آتش بیرون می‌زند و گاهی نیز در هنر به‌صورت شیری که کلهٔ بزی شاخدار از پشت آن بیرون آمده نشان داده‌شده است.   پس  "چایمریکا"     نماد ادغام دو اقتصاد مجزا در یک موجودیت واحد ترکیبی است. گرچه این واژه بیشتر در علم اقتصاد کاربرد دارد، اما گاهی در سیاست هم به‌کار می‌رود.  چایمریکا ترکیبی از دو کلمه چین (China) و آمریکا (America) است  و  نمایانگر ترکیب اقتصادی چین و ایالات متحده به عنوان یک نهاد واحد است که با وابستگی متقابل مشخص می‌شود. چین استراتژی رشد مبتنی بر صادرات را دنبال می‌کرد که شامل تولید مقادیر زیادی کالا برای صادرات، عمدتاً به ایالات متحده بود. برای حمایت از این استراتژی، چین ارز خود (یوان) را ضعیف نگه داشت تا صادرات آن رقابتی باشد.

از سوی دیگر، ایالات متحده آمریکا با مصرف بیش از حد(ولخرجی)، که از طریق وام تأمین می‌شد، درگیر بود. کالاهای ارزان‌قیمت چینی به حفظ تورم پایین در ایالات متحده کمک کردند، در حالی که سرمایه‌گذاری‌های چین در اوراق قرضه دولتی آمریکا و  «پس‌انداز بیش‌از‌اندازه» یا «پس‌انداز اشباع‌شده» (Global saving glut) توسط آن کشور  باعث کاهش نرخ بهره در ایالات متحده شد. چین سالیان متمادی بود که ذخیره‌های ارزی عظیمی را گرد آورده بود و آنرا به سوی بدهی‌های دولت آمریکا هدایت می‌کرد و همین موضوع سبب گردیده بود که نرخ بهره به‌طور مصنوعی در ایالات متحده آمریکا پائین بماند. این موضوع محیطی از اعتبار ارزان و وام‌دهی آسان برای مصرف‌کنندگان و کسب‌وکارهای آمریکایی ایجاد کرد.  انباشت بدهی آمریکا، که بیش از 800 میلیارد دلار تخمین زده شده می شد، نشاگر   این بود که  دو کشور به طور تنگاتنگی به هم مرتبط هستند. همزیستی اقتصادی رایج بین این دو حاکی از این بود که که ترک این همزیستی اقتصادی  به هر دو کشور آسیب می‌زند و برای اقتصاد جهانی فاجعه‌بار است. 

 مکانیزم وابستگی متقابل


۱.نبود توازن تجاری: ایالات متحده دارای کسری تجاری بزرگی با چین بود و بسیار بیشتر از صادرات خود واردات داشت. این عدم تعادل تجاری باعث جریان گسترده خروج دلار از ایالات متحده به چین شد.
۲. ذخایر ارزی و سرمایه‌گذاری‌ها: چین ذخایر ارزی بزرگی، عمدتاً به دلار آمریکا، جمع‌آوری کرد. برای جلوگیری از افزایش ارزش یوان، چین این دلارها را مجدداً با خرید اوراق قرضه خزانه‌داری آمریکا در اقتصاد ایالات متحده سرمایه‌گذاری کرد.
۳. نرخ‌های بهره پایین: سرمایه‌گذاری‌های چینی در اوراق خزانه‌داری آمریکا به حفظ نرخ‌های بهره پایین در ایالات متحده کمک کردند و محیطی از اعتبار ارزان ایجاد کرد . این موضوع به وام گیری و   ولخرجی  بیشتر مصرف‌کنندگان و کسب‌وکارهای آمریکایی  انجامید.
۴. رشد بازار مسکن: نرخ‌های بهره پایین و اعتبار آسان منجر به رشد بازار مسکن در ایالات متحده شد. وام‌های مسکن به راحتی در دسترس بودند، حتی برای وام‌گیرندگان  با سؤ سابقه  اعتباری.  

 نقش در بحران مالی
رابطه همزیستی بین چین و ایالات متحده شرایطی را ایجاد کرد که به بحران مالی کمک کرد:
۱.حباب مسکن: دسترسی به اعتبار ارزان و آسان موجب ایجاد حباب مسکن در ایالات متحده شد. قیمت مسکن به شدت افزایش یافت و نهادهای مالی اوراق بهادار پشتوانه وام‌های مسکن و سایر مشتقات مالی پیچیده‌ای را بر اساس این وام‌ها ایجاد کردند.
۲. اهرم مالی بیش از حد: بسیاری از نهادهای مالی به طور سرسام آوری از اهرم های مالی استفاده کردند. این اهرم تأثیر نکول وام‌های مسکن و کاهش ارزش اوراق بهادار پشتوانه وام‌های مسکن را تشدید کرد.
۳. یکپارچگی مالی جهانی: پیوندهای مالی جهانی به معنای این بود که سقوط بازار مسکن ایالات متحده و بحران مالی ناشی از آن به سرعت در سراسر جهان گسترش خواهد یافت. نهادهای مالی در اروپا و سایر مناطق که مقدار زیادی اوراق بهادار پشتوانه وام‌های مسکن و سایر دارایی‌های ایالات متحده را در اختیار داشتند نیز با خسارات شدید مواجه شدند.

سوال دوم شما) آیا این رابطه اقتصادی به عنوان یکی از عوامل بحران شناخته می‌شود؟
هنگامی که قیمت مسکن شروع به کاهش کرد، حباب ترکید. وام‌گیرندگان زیرحد مطلوب وام‌های مسکن خود را نکول کردند که منجر به کاهش شدید ارزش اوراق بهادار پشتوانه وام‌های مسکن و سایر مشتقات مالی شد. نهادهای مالی با خسارات عظیمی مواجه شدند و بازار وام‌دهی بین‌بانکی متوقف شد زیرا اعتماد بین بانک‌ها زیر سوال رفته بود . بحران اعتبار منجر به رکود شدید اقتصادی شد. 

 مثال

یک مثال خاص می‌تواند در رفتار سرمایه‌گذاری بانک مرکزی چین دیده شود. تا سال 2008، چین حدود  1.2  تریلیون دلار در اوراق خزانه‌داری آمریکا سرمایه‌گذاری کرده بود. این سرمایه‌گذاری عظیم به تأمین کسری  بودجه آمریکا و حفظ نرخ‌های بهره پایین کمک کرد که به نوبه خود وام‌گیری و مصرف(ولخرجی) را تشویق کرد.   با این حال، این موضوع نیز به معنای وابستگی شدید اقتصاد آمریکا به جریان‌های سرمایه خارجی بود.هنگامی که بازار مسکن سقوط کرد، اثرات آن در سطح جهانی احساس شد. صادرکنندگان چینی با کاهش  تقاضا برای محصولات خود از سوی مصرف‌کنندگان آمریکایی مواجه شدند که منجر به کندی رشد  اقتصادی صادرات‌ محور چین شد.

٤٢٣,١٦٩
طلایی
٤٩
نقره‌ای
٤,١١٠
برنزی
٨,٦٣٠
تاریخ
٢٢ ساعت پیش

بحران مالی 2008 یک بحران اقتصادی جهانی بود که از بحران بازار مسکن در ایالات متحده آغاز شد و به سایر بخش‌های جهان گسترش یافت. این بحران ناشی از ترکیب عواملی مانند اعطای وام‌های مسکن پرخطر (Subprime Mortgages) به افرادی بود که توان بازپرداخت نداشتند، و نیز فزونی ابزارهای مالی پیچیده و به‌ویژه مشتقات (derivatives) که ریسک‌های زیادی داشتند. زمانی که قیمت مسکن سقوط کرد و افراد قادر به بازپرداخت وام‌های خود نشدند، بانک‌ها و موسسات مالی بزرگ با مشکلات جدی مواجه شدند و بحران عمیق‌تر شد.

رابطه اقتصادی‌ای که می‌تواند به عنوان یکی از عوامل بحران شناخته شود، شامل مشکلات در سیستم مالی جهانی است. بحران در موسسات مالی، به‌ویژه بانک‌ها، و همچنین سقوط ارزش دارایی‌ها و مشتقات مالی باعث شده که بانک‌ها دیگر نتوانند یکدیگر را اعتباردهی کنند، که این امر موجب تزلزل در کل اقتصاد جهانی شد. این بحران موجب کاهش شدید رشد اقتصادی در بسیاری از کشورهای جهان و بحران‌های شدید اقتصادی شد.

تاریخ
١ روز پیش

بحران مالی 2008، یکی از بزرگترین بحران‌های اقتصادی در تاریخ معاصر، به طور عمده ناشی از مشکلات در بازار مسکن ایالات متحده و سیاست‌های اقتصادی نادرست بود. در این بحران، نقش **چایمریکا**  به عنوان یک عامل اقتصادی قابل توجه، به ویژه در زمینه سیاست‌های وام‌دهی و تأثیرات آن بر سیستم مالی جهانی، قابل بررسی است.

## نقش چایمریکا در بحران مالی 2008

### **سیاست‌های وام‌دهی**
چایمریکا به عنوان یک نهاد مالی، به ارائه وام‌های رهنی با شرایط آسان و به قشرهای کم‌درآمد و با درآمد متوسط پرداخته است. این سیاست‌ها که تحت قوانین **سرمایه‌گذاری مجدد جامعه (CRA)** شکل گرفتند، بانک‌ها را تشویق می‌کردند تا وام‌های پرخطر به افرادی که توانایی بازپرداخت آنها را نداشتند، اعطا کنند. این نوع وام‌دهی منجر به افزایش بدهی‌های معوق شد و در نهایت به ورشکستگی بانک‌ها انجامید.

### **تأثیرات جهانی**
بحران مالی ابتدا از ایالات متحده آغاز شد و به سرعت به سایر کشورها سرایت کرد. ورشکستگی بانک‌های بزرگ مانند **لیمن برادرز** و **واشنگتن میوچال**، پایه‌های سیستم مالی جهانی را لرزاند. این بحران نه تنها اقتصاد آمریکا بلکه اقتصاد جهانی را تحت تأثیر قرار داد و موجب کاهش اعتماد عمومی به سیستم مالی شد.

### **نقش دولت و فدرال رزرو**
دولت ایالات متحده و فدرال رزرو برای جلوگیری از تبعات شدیدتر بحران، اقداماتی نظیر کاهش نرخ بهره و تزریق سرمایه به موسسات مالی را انجام دادند. برنامه‌هایی مانند **TARP** (برنامه رهایی از دارایی‌های مشکل‌دار) برای تثبیت سیستم بانکی طراحی شدند[1][3]. با این حال، این اقدامات نتوانستند از بروز بحران جلوگیری کنند.

## آیا این رابطه اقتصادی به عنوان یکی از عوامل بحران شناخته می‌شود؟
بله، رابطه اقتصادی چایمریکا با بحران مالی 2008 به عنوان یکی از عوامل کلیدی شناخته می‌شود. سیاست‌های تشویقی برای اعطای وام به قشرهای کم‌درآمد، همراه با کاهش نظارت بر فعالیت‌های بانکی، منجر به ایجاد حباب در بازار مسکن شد که در نهایت ترکید. این مسئله نه تنها باعث ورشکستگی موسسات مالی شد بلکه موجب بروز یک رکود اقتصادی جهانی گردید.

به طور کلی، چایمریکا با سیاست‌های خود در زمینه وام‌دهی و تأثیرات آن بر بازار مسکن، نقش مهمی در شکل‌گیری بحران مالی 2008 ایفا کرد که پیامدهای آن همچنان در اقتصاد جهانی احساس می‌شود.

٤٠٣,٩٠٥
طلایی
٣٢٦
نقره‌ای
٤,٥٢٠
برنزی
٢,٧٥٢
تاریخ
١ روز پیش

چایمریکا ترکیبی از دو کلمه چین (China) و آمریکا (America) است که به وابستگی متقابل اقتصادی عمیق بین این دو کشور اشاره دارد. این وابستگی در دهه‌های اخیر به‌ویژه در حوزه تجارت و تولید بسیار پررنگ شده بود.

چایمریکا و بحران مالی 2008:

اگرچه چایمریکا به عنوان یک عامل اصلی و مستقیمی در آغاز بحران مالی 2008 شناخته نمی‌شود، اما برخی کارشناسان معتقدند که این رابطه اقتصادی پیچیده، بر شدت و گستردگی این بحران تأثیر گذاشته است. در زیر به برخی از این تأثیرات اشاره می‌شود:

  • تقاضای زیاد چین برای کالاهای آمریکایی: چین به‌عنوان یک اقتصاد رو به رشد، تقاضای بسیار زیادی برای کالاهای آمریکایی داشت. این تقاضا باعث ایجاد یک حباب در بازار مسکن آمریکا شد، چرا که بسیاری از تولیدکنندگان آمریکایی برای پاسخگویی به این تقاضا، به تولید مسکن روی آوردند. این حباب مسکن در نهایت منجر به ترکیدن آن و یکی از عوامل اصلی بحران مالی 2008 شد.
  • بدهی‌های آمریکا به چین: با افزایش صادرات چین به آمریکا، حجم بدهی‌های آمریکا به چین نیز افزایش یافت. این بدهی‌ها باعث ایجاد نگرانی‌هایی در مورد پایداری اقتصادی آمریکا شد و بر اعتماد سرمایه‌گذاران تأثیر منفی گذاشت.
  • وابستگی زنجیره تأمین جهانی: وابستگی شدید زنجیره تأمین جهانی به چین و آمریکا، باعث شد که بحران مالی در یک کشور، به سرعت به کشور دیگر سرایت کند. هرگونه اختلال در اقتصاد یکی از این دو کشور، به طور مستقیم بر اقتصاد کشور دیگر تأثیر می‌گذاشت.

چایمریکا به عنوان یکی از عوامل بحران؟

اگرچه چایمریکا به طور مستقیم باعث ایجاد بحران مالی 2008 نشد، اما به عنوان یکی از عوامل تشدید کننده این بحران شناخته می‌شود. وابستگی متقابل اقتصادی عمیق بین این دو کشور، باعث شد که بحران مالی در یک کشور، به سرعت به کشور دیگر سرایت کند و تأثیرات مخربی بر اقتصاد جهانی بگذارد.

عوامل اصلی بحران مالی 2008 عبارتند از:
  • حباب مسکن در آمریکا: افزایش بیش از حد قیمت مسکن و سپس ترکیدن این حباب، یکی از عوامل اصلی بحران بود.
  • اوراق بهادار مبتنی بر وام‌های مسکونی: این اوراق بهادار که به صورت گسترده در بازار مالی معامله می‌شدند، با کاهش ارزش مسکن، ارزش خود را از دست دادند.
  • تنظیم‌گری ضعیف بازارهای مالی: نبود نظارت کافی بر بازارهای مالی، باعث شد که ریسک‌های سیستماتیک به سرعت گسترش یابند.
  • بحران اعتباری: با کاهش اعتماد سرمایه‌گذاران به موسسات مالی، بحران اعتباری رخ داد و بسیاری از موسسات مالی با مشکل نقدینگی مواجه شدند.
در نتیجه، می‌توان گفت که چایمریکا یکی از عوامل پیچیده و چندجانبه بحران مالی 2008 بود که بر شدت و گستردگی این بحران تأثیرگذار بود.
٩,١٥١
طلایی
٢
نقره‌ای
٢٥
برنزی
٩٢
تاریخ
١ روز پیش

پاسخ شما