میرحسین سیاوشی خیابانی

دانشجوی رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه تبریز
شماره تماس ( واتساپ و تلگرام ) :09036349226
ایمیل:siavoshiamirhossein005@gmail
فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
خشمگین شدن٢٠:٢٠ - ١٤٠١/١١/٠٥در خشم شدن ؛ در خشم رفتن. خشمگین گردیدن : کسری چنان در خشم شد که به هیچوقت نشده بود. ( تاریخ بیهقی ) .گزارش
2 | 0
عزیمت کردن٢٠:١٧ - ١٤٠١/١١/٠٥شدن رفتن. ذهاب. انتقال. ارتحال. بدر شدن. عزیمت کردن : آن کن که بدین وقت همی کردی هر سال خز پوش و به کاشانه شو از صفه و فروار. فرالاوی. شد به گرماب ... گزارش
2 | 0
از میان رفتن٢٠:٢١ - ١٤٠١/١١/٠٥از میان شدن ؛ از میان رفتن : یوسفی از برادران گم شد آفتاب از میان انجم شد. خاقانی.گزارش
2 | 0
از بین رفتن٢٠:٢١ - ١٤٠١/١١/٠٥از میان شدن ؛ از میان رفتن : یوسفی از برادران گم شد آفتاب از میان انجم شد. خاقانی.گزارش
2 | 1
عصبانی شدن٢٠:٢٠ - ١٤٠١/١١/٠٥در خشم شدن ؛ در خشم رفتن. خشمگین گردیدن : کسری چنان در خشم شد که به هیچوقت نشده بود. ( تاریخ بیهقی ) .گزارش
2 | 0
رسیدن نسب٢٠:١٩ - ١٤٠١/١١/٠٥بازشدن نسب به کسی ؛ بدو رسیدن نسب. بدو پیوستن نژاد : نسب پادشاهان عجم به ایرج بازشود. ( مجمل التواریخ و القصص ) .گزارش
2 | 0
رفتن٢٠:١٧ - ١٤٠١/١١/٠٥شدن رفتن. ذهاب. انتقال. ارتحال. بدر شدن. عزیمت کردن : آن کن که بدین وقت همی کردی هر سال خز پوش و به کاشانه شو از صفه و فروار. فرالاوی. شد به گرماب ... گزارش
2 | 0
خرمن خرمن٢٠:٠٤ - ١٤٠١/١١/٠٥توده توده ؛ پشته پشته. تل تل. خرمن خرمن : گهی چون تخته تخته ساده سیم اندر هوا برهم گهی چون توده توده سوده کافور است بر بالا. مسعودسعد.گزارش
2 | 0
بی اراده٢٠:٠٣ - ١٤٠١/١١/٠٥بی خواست ؛ بی مشیت. بی اراده : و بی خواست او باد. . . رها میشود. ( ذخیره خوارزمشاهی ) . و دور فلکی بی خواست او نیست. ( کلیات سعدی مجلس 4 ص 11 ) . در ... گزارش
0 | 0
گرداگرد١٩:٥٢ - ١٤٠١/١١/٠٥دور تا دور. [ دَ / دُو دَ / دُو ] ( ق مرکب ) گرد برگرد. پیرامون . گرداگرد. اطراف . حوالی . همه ٔ اطراف و جوانب آن : دور تا دور آن باغ را دیوار کشیده ... گزارش
0 | 0
اطراف١٩:٥٢ - ١٤٠١/١١/٠٥دور تا دور. [ دَ / دُو دَ / دُو ] ( ق مرکب ) گرد برگرد. پیرامون . گرداگرد. اطراف . حوالی . همه ٔ اطراف و جوانب آن : دور تا دور آن باغ را دیوار کشیده ... گزارش
0 | 0
پیرامون١٩:٥١ - ١٤٠١/١١/٠٥دور تا دور. [ دَ / دُو دَ / دُو ] ( ق مرکب ) گرد برگرد. پیرامون . گرداگرد. اطراف . حوالی . همه ٔ اطراف و جوانب آن : دور تا دور آن باغ را دیوار کشیده ... گزارش
0 | 0
زرتشت خورگان١٩:٤٥ - ١٤٠١/١١/٠٥با اعدام مانی و گروهی از پیروان او آموزشهایش از بین نرفت و مخصوصاً در خارج از قلمرو ساسانی و از آن جمله در امپراتوری روم شرقی پیروان زیادی یافت یکی ا ... گزارش
2 | 0
جاوید١٦:٣٥ - ١٤٠١/١١/٠٥مؤبد. [ م ُ ءَب ْ ب َ ] ( ع ص ) همیشه و جاوید و سرمد و پایدار و ابدی. ( ناظم الاطباء ) . به معنی همیشه است مأخوذ از ابد. ( از غیاث ) . ابدی. جاوید. ... گزارش
0 | 0
شبیه١٦:٢٧ - ١٤٠١/١١/٠٥برنمودار ؛ شبیه. به سان : برنمودار چرخ صندل فام صندلی کرد شاه جامه و جام. نظامی.گزارش
0 | 0
حبس ابد١٦:٣٦ - ١٤٠١/١١/٠٥حبس مؤبد ؛ حبس ابد. حبس ابدی. ( یادداشت مؤلف ) . برای همیشه زندانی بودن.گزارش
0 | 0
همیشگی١٦:٣٥ - ١٤٠١/١١/٠٥مؤبد. [ م ُ ءَب ْ ب َ ] ( ع ص ) همیشه و جاوید و سرمد و پایدار و ابدی. ( ناظم الاطباء ) . به معنی همیشه است مأخوذ از ابد. ( از غیاث ) . ابدی. جاوید. ... گزارش
0 | 0
جاودان١٦:٣٥ - ١٤٠١/١١/٠٥مؤبد. [ م ُ ءَب ْ ب َ ] ( ع ص ) همیشه و جاوید و سرمد و پایدار و ابدی. ( ناظم الاطباء ) . به معنی همیشه است مأخوذ از ابد. ( از غیاث ) . ابدی. جاوید. ... گزارش
0 | 0
مثل١٦:٢٧ - ١٤٠١/١١/٠٥برنمودار ؛ شبیه. به سان : برنمودار چرخ صندل فام صندلی کرد شاه جامه و جام. نظامی.گزارش
2 | 0