همه نام های ایرانی هم ریشه هستند، نام های عربی ربطی به نام های ایرانی ندارند، این جا بحث زبان شناسیه و منظورم خانواده زبان های ایرانی است.
زبان های ترکی و عربی بومی ایران نیستند
با سلام و احترام
ممنون از نظر عالی شما. بله امّا بیتی که از مبتدا و منتها گفته و بیت بعد که هویدا و سرّ گفته شده در مورد محبوب واقعی است که اوّل و آخر و پیدا و نهان اوست و یکتو است، زیر و رو و همه چیزو. . .
سلام
در دو بیت آخر، فعلا حرف از خدا به عنوان یکتا معشوق نیست؛ بلکه معشوق داره به اون عاشق نمای خام، یاد میده که عاشق واقعی کیه ( به این که اگه عشقت به کسی واقعی باشه، اون میشه تنها همه چیزِ تو و تو فقط اونو میبینی و اونو داری و اون درون و بیرونت رو پر میکنه و . . . . و از بیان آیات اینجا استفاده میکنه مولانا. ) در بیتهای بعدیِ مولانا، هنوز این یاد دادن ادامه داره که فعلا اینجا نیومده.
پارسی نبودن شد ایرانی نبودن؟
ایران از چندینُ چند خُردفرهنگ که یکیش زبانِ عربیه ساخته شدهُ چیزی نیست مگر همون خردفرهنگها که با هم بودنِشون شده ایران. این که میگی نامِ عربی یا هر زبان دیگه ای شایسته ی ایرانیان نیستُ تنها نامهای پارسی پیشنهاد میکنی سرکوفت به بخشی از ایرانیانه. تو اگر ایران دوستی، خردفرهنگهاشو ارج بذار.
ی چیزی.
واژگانی ک نام بردم به جا از بنواژه های نهادن، کردن، کردن، گشتن، آسودن، بستن، نمایاندن و ستودن بودند. یکیشون، چندان پسندیده نیست. کدوم؟ ستودن. موصوف به بنواژه ی خوندن/خواندن بیشتر میاد تا به ستودن. پس واژه ی خونده بجای موصوف. گرچه شاید بنواژه ی دیگری بهتر باشه، خوندن بهتر از ستودنِ برای این کاربرد از موصوف.
بعید نیست برادر شاید من اشتباه بخاطر آورده باشم؛ ولی اگر دقت کنید جملات متفاوتند؛ چه بسا هر کدام از زبان فیلسوفی متفاوت باشد؛ چون من یقین دارم که به نام مرحوم سقراط این جمله رو نوشتم. بهر حال ممنون
آرتیس و پارمیس نام های ایرانی نیستند
نام باید معنی خوب داشته باشه، این تا کنون کسی گذاشته باشه یا نه مهم نیست
فاعل: نهاد، کننده
فعل: کار
مفعول: گشت
قید: سان
مصدر: بُن
صفت: نِشَن، نمایه
موصوف: ستوده
اسمِ مفعولی: نامگشت
صفت مفعولی: نشنگشت، نمایانگشت
جمله: گزاره، پیگامه
واژگان پارسی رو جوری باید ساخت که کودک ده ساله هم بتونه دریافتی از اون واژگان داشته باشه. نه این که به بابا بزرگ شاهنامه خوانت هم بگی نشناسدش.
اینا که گفتم خوب هم نباشند به بدی زاب کنیکیُ اینجور چیزا نیستن.
به مهر، پارسی کنیم آباد : )
درود
خور اول درست است