همه‌ی پاسخ‌ها

ای در دل من میل و تمنا همه تو واندر سر من مایه سودا همه تو هرچند بروی کار در می نگرم امروز همه توئی و فردا همه تو منظور نورِ جان هست که در دل هست . سالک پس از ماه ها و سال ها به مراقبه و مشاهده ن ...

همه صیدها بکردی، هله، میر! بار دیگر سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر همه غوطه‌ها بخوردی، همه کارها بکردی منشین ز پای یک دم که بماند کار دیگر همه نقدها شمردی، به وکیل‌ درسپردی بِشِنو از این محاس ...

سالک بر اثر مراقبه و مشاهده و دوری از خلق و خلوت گزینی و حضور در لحظه داشتن ، دل را پالایش می کند . حالا دل ، آمادگی درخشش نور جان را دارد .  حالا سالک می بایست با صبوری و تسلیم بودن ، جذب نور ش ...

توی دانشگاه و اینجور چیزها بهش هم‌گروهی هم می‌گن. هم‌گروهی درس علوم

اگر شخصی به واسطه خصوصیات اخلاقی ، گناه نکند ، یعنی از مرحله حیوانی به مرحله آدم بودن وارد شده .  اخلاقیات یعنی اطاعت و مقدار جزئی  عبادت . یعنی آموزش پذیر و تربیت پذیر هست . این شخص با کس ...

با حرکت به چپ و راست شتاب ماشین تغییر می کند حتی اگر با سرعت ثابت حرکت کنیم.

نورِ جان / بازتاب نورِ آفتابِ جانان خرد عشق خدا جانان / خدا جانا / آفتابِ جانان صوفی انسان روشن ضمیر شمس الحق / خدا بودا

سلطان محمود غزنوی 

از واژه خلج که به اصطلاح جغرافیا آن قسمت از  دریا را گویند که در خشکی داخل شود 

منظور سرزمین غرب ایران است که عرب ها به آن خمیر گفته اند ، در شاهنامه چنین است که کاووس پس از لشکرکشی به مازندران در آنجا اسیر دیوها شد و بالاخره بواسطه رستم رهایی یافت و پس از تصرف مازندران به هاماوران تاخت و قصد تصرف آنجا را کرد ، با دختر پادشاه هاماوران بنام سودابه ازدواج کرد ........