پیشنهاد‌های سهیلا سهرابی (٣٦٠)

بازدید
١٢٠
تاریخ
١٤ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

start به راه انداختن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پیش فرستادن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر تمامی معانی مربوط به گل، در دوران قدیم وقتی برای یه دختر از فعل flowered استفاده میشد به این معنی بود که چرخه ی قاعدگی اون دختر شروع شده، یا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. جلو افتادن و پیشی گرفتن از بقیه با اختلاف زیاد 2. وقتی انتظار داشته باشیم کسی بمیره و به جای این که کمکش کنیم، ولش کنیم بمیره

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تیر افقی دروازه ( فوتبال )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسب بارکش

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

نان و نمک

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

وقتی سر پنج انگشت رو به این شکل به هم بچسبونیم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی انگشت ها رو به این حالت درمیارن یعنی نوک پنج انگشت رو به هم می چسبونن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باید گفت. . .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نوعی اسب ضعیف و بی کیفیت میگن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نان خشک

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اسلنگ به معنی خنده خیلی شدید هم استفاده میشه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

�خوب مراقبت شده� معنی صحیحیه اما اصلا قشنگ نیست. مثلا اگه در توصیف لباسی این صفت رو آورده باشن، فکر کنین چقدر جمله زشت میشه که بنویسیم مثلا �لباسش زی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میخانه کوچک

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

نوعی زره که از حلقه های فلزی تشکیل شده که به یه بافت پایه مثل چرم دوخته میشن.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

noun. a piece of plate armor for defending a horse's head. زره سرپوش برای اسب

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زره گردن پوش برای اسب

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گالی نوعی کشتی باستانی با بدنه دراز و باریک و عمق کم اطلاعات بیشتر:

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به همچین طرحی میگن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارابه واگن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احمق، خنگ، کودن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Erica arborea خلنگ درختی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بید دل برگ نوعی بید

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

کفل

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

articulated armor protecting the upper surface of the neck of a medieval war horse

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگه برای سلاح استفاده شده باشه، منظور از این چماق های گلمیخ دار ئه.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قصد یا میل کشتن کسی رو داشتن مخصوصا به شکل خشونت باری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قالب گیری شده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رعایا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگه این عبارت با یه صفت یا کلمه ای مشابه اون بیاد ( مثلا: bold as you please ) اینجا دیگه معنیش نمیشه هر جور راحتی اینجا عبارت as you please به کار ر ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

put something on fire یعنی چیزی رو آتیش زدن. به هیچ وجه به معنی خاموش کردن آتیش نیست.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

ارزانسرا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

وقتی یکی یه چیزی بهتون تعارف کنه، اگه نخواین بخورین میگین i'm good یا i'm fine یعنی نه، ممنون

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اگه برای لحن حرف زدن استفاده بشه، میتونه به معنای �با خشم گفتن� یا �با طعنه گفتن� باشه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A Waltzer is a flat fairground ride that often forms the centrepiece of traditional British and Irish fairs.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

در دل را به روی کسی باز کردن این که خودت واقعیت رو به کسی نشون بدی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لباسی که دکمه هاش تا آخر بسته شده باشه / بستن دکمه های لباس تا آخر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

move to another scene when filming تغییر صحنه به

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عواطف

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

( صدا ) خس خسی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

مثال در جمله: I will go out on a limb and say. . . میشه اینطور ترجمه کرد: حاضرم روی یه پام شرط ببندم که. . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

این جمله رو دیدم که کاربر Amy نوشته بود: what's wrong with that hat؟ و ترجمه کرده بود: چه مشکلی برای کلاهت پیش اومده ؟ باید بگم این ترجمه احتمالش خیل ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

in a very ordered, careful way محتاطانه، با دقت، رسمی

پیشنهاد
٠

میخکوب کردن، شوکه کردن، متعجب کردن، حیران کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیماری اسهال

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنیش میشه تو مایه های همون come on

پیشنهاد
١

اینجا barrel یعنی لوله تفنگ یعنی از پشت لوله تفنگ به کسی خیره بشی ( معنی تحت الفضی ) به عبارت دیگه، یعنی با تفنگ نشونه گیری کنی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی لباس خواب با آستین های کوتاه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the process of removing the internal organs of hunted game خالی کردن احشای حیوان شکار شده gralloching