پیشنهاد‌های سهیلا سهرابی (٣٦٤)

بازدید
١٧٨
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

افراد بالای 25 سال رو میگن معمولا میتونه برای اشاره به مسائل بزرگسالانه ( از نظر جنسی ) هم به کار بره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محدوده وسیع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

اگر برای توصیف اطلاعات یا سرگرمی به کار برود، به معنی به درد نخور و بی ارزش و ناجالب است.

پیشنهاد
٥

( idiom ) فرقی نمیکنه چیکار کنی، در هر صورت مورد قضاوت و نقد قرار میگیری هر کاری کنی نمیتونی از نقد دیگران فرار کنی ( مثل داستان اون مرد و پسرش و خ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

منفور گند کوفتی نکبتی لعنتی زشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به لعنت خدا هم نیرزیدن مفت هم نیرزیدن مفت گران بودن ( منبع: دیکشنری هزاره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دبیر اجرایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مشاغلی مثل پرستاری، تدریس، زیبایی، بچه داری، منشی گری، حیطه های مراقبتی، رسانه. معمولا درآمد این مشاغل خیلی کمتر از مشاغل دیگه ست و به طور کلیشه ای ز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قابل قبول قابل استخدام مناسب استخدام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

افرادی که در ابتدای جوانی هستن رو میگن. نوجوانی غلطه، چون دوره نوجوانی دقیقا قبل از این دوره هستش. معمولا بین سنین هجده تا حدود بیست و پنج سالگی رو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ضد زن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Narrowly focused content is content that serves only a specific audience or role within the broader strategy.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

an approach to providing new developments in a field that does not involve primary research and the collection of new information - - but instead ana ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نوعی از دزدی که توش، دزد میاد خیلی سریع با آجری چیزی شیشه مغازه رو میشکنه، خرت و پرتهایی که توی ویترینه رو برمیداره و میزنه به چاک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اجتناب از شکست ( روانشناسی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قلاب بافی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناخودآگاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

شیفته و مفتون

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧٥

دور زدن روی برگرداندن چرخیدن زیر و رو شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

یه تخته ش کمه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

چیز کهنه چیزی که عمر مفید خود را کرده باشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

کهنه داغان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

یه اسلنگ ( slang ) که به معنی هک کردن یا هک شدن استفاده میشه Hacks, hacking

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

absolutely nothing مثال: I had fuck all to do with it = من تو این قضیه کاره ای نبودم، کلا ربطی به من نداشته، من هیچ ربطی به این قضیه نداشتم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

مو به تن سیخ شدن I get chills = مو به تنم سیخ میشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بدون محدودیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بسته به کانتکست، میتونه تجهیزات یا وسایل فنی و تکنولوژیکی هم معنی بشه

پیشنهاد
١

قربانی کردن کسی

پیشنهاد
٨

کسی را به خطر انداختن کسی را به دردسر انداختن پس معنی پیشنهادی ( تو دل شیر رفتن ) غلطه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در گرماگرم نبرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

کش و قوس دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

خرپول

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

حساب رو صاف کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

از کنترل خارج شدن دیوونه بازی درآوردن وقتی کسی میزنه به کله ش و رفتارش خارج از کنترل میشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

I second that یعنی باهات موافقم

پیشنهاد
٤

وقتی این عبارت برای کسی استفاده میشه، منظور اینه که اون فرد لایق تحسین و احترامه. به عبارتی کارش تحسین برانگیز بوده.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

راهنمایی دقیق، کمک، حمایت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

وقتی آدم چنان بترسه که کاری رو انجام نده وقتی به خاطر ترس یهو بیخیال کاری بشیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سلاح های دوربرد مانند تیر و کمان و چاقوی پرتابی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

seedy - looking: کر و کثیف، بدنام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

یادداشتی برای خود محاوره میشه گفت یادم باشه، حواسم باشه، یادم بمونه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کم لطفی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

something is off یه چیزی عجیبه، طبیعی نیست یه کاسه ای زیر نیم کاسه ست something about him is off یعنی رفتارش نرمال نیست، عجیب و غیرطبیعی رفتار میکنه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

second guessing ones self به معنی زیر سوال بردن خود، به خود شک کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به جهنم به درک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨١

توی داستان ها، کلیف هنگر به زمانی میگن که داستان جایی به پایان برسه که مخاطب رو بین زمین و هوا ول کنه. یه جورایی در اوج به اتمام برسه. این اصطلاح اول ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

اتهام آمیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

در محدوده شنوایی قرار داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

اصیل نبودن، بدلی و تقلبی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

—used in speech to show sympathy for someone who has failed or has been disappointed You lost your job? Oh, tough luck. —often used in an ironic way ...