پیشنهاد‌های سهیلا سهرابی (٣٦٤)

بازدید
١٨٣
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٨

والاترین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨١

توی داستان ها، کلیف هنگر به زمانی میگن که داستان جایی به پایان برسه که مخاطب رو بین زمین و هوا ول کنه. یه جورایی در اوج به اتمام برسه. این اصطلاح اول ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧٥

دور زدن روی برگرداندن چرخیدن زیر و رو شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

حالا که صحبتش شد. . . حالا که حرفش شد. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

از دل کسی درآوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

خراب شدن اوضاع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦١

این اصطلاح به معنی منفی به کار برده میشه. مثل معذب و کسی که نگرانه از دید بقیه چطور به نظر میاد. من ندیدم به معنی مثبتی مثل خودآگاهی و خودشناسی به کا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

طلبکارانه چیزی رو خواستن به حالت دستوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

too much information اطلاعات زیادی دادن مثلا وقتی کسی درمورد چیزهایی حرف میزنه که چندش آور و حال بهم زن هستن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥١

با ed در انتهای فعل، اگر در جایگاه فعلی که در زمان گذشته استفاده شده نباشه، باید بصورت صفت معنی بشه. به معنای: خفه، ناخوشایند تعریف انگلیسی: If you ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

بازنده ی بدی بودن بدقمار کسی که جنبه ی باخت نداره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

she’s got me twisted این جمله رو دیدم کاربر Setayesh - Arya نوشته و معنی کرده: ( ( من به دو بخش تقسیم شدم بخشی پیش اون و بخشی پیش خودم ) ) که خب واض ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

دل کَندَن ( یکی از کاربردهاش وقتیه که دو نفری که عاشق بودن و جدا شدن، دیگه حسی به هم نداشته باشن و رفته باشن پی زندگی خودشون. اینطوری میگیم از هم دل ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

وصله ناجور نابه جا خارج از جای خود بی جا ( منبع https://dic. b - amooz. com )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

بی چون و چرا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

این کلمه به معنی غرور و افتخار و همه ی چیزهای دیگه ایه که بالا آورده شده. اما به هیچ وجه به معنی همجنس گرا و همجنس گرایی نیست. این دو مفهوم رو با هم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

در حقیقت معنی کلمه amused با خوشحال ( happy ) خیلی متفاوته. این احساس حاکی از بازیگوشیه. در واقع این حس بیشتر به حالت playful نزدیکه تا خوشحالی و خر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

نسخه آزمایشی نرم افزار رو میگن

پیشنهاد
٢٩

معنی این عبارت معادل این ضرب المثله: بشکنه این دست که نمک نداره یا: اومدیم ثواب کنیم، کباب شدیم به عبارت دیگه، یعنی وقتی یه کسی کار خوبی در حق کسی می ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

فردِ کار درست وقتی کسی میخواد بگه یه فرد یا یه شیء یا . . . همونطور که میگن خیلی خفن باشه.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

شلوغش کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

تو مایه های oh shit لعنت گندش بزنن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

به معنی با احتیاط کاری رو انجام دادن هم استفاده میشه.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

سلطه گری کردن بر کسی تحقیر کردن کسی کوچیک کردن کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

باقی مانده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

ورود چشمگیر به یک مکان، طوری که جلب توجه کند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

لنگه به لنگه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

سرخوش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

معامله را جوش دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

افرادی که در ابتدای جوانی هستن رو میگن. نوجوانی غلطه، چون دوره نوجوانی دقیقا قبل از این دوره هستش. معمولا بین سنین هجده تا حدود بیست و پنج سالگی رو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

اگه درمورد مکان به کار بره، منظور محلیه که هیچ تزئیناتی نداره. کاربردپذیر بودن و سودمندی هم از همین جهته ( که چیز اضافه ای برای سرگرمی یا زیبایی بهش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

کهنه داغان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

It means "I have already thought of what you're telling me to do and ( usually ) I'm already doing something about it. " ( forum. wordreference. com ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

کسی که احساس پشیمونی نمیکنه repentant = پشیمان، نادم unrepentant = غیرپشیمان! :/

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

something is off یه چیزی عجیبه، طبیعی نیست یه کاسه ای زیر نیم کاسه ست something about him is off یعنی رفتارش نرمال نیست، عجیب و غیرطبیعی رفتار میکنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

فداکارانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

اصل جنس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

دست بردار بیخیال شو abort this attempt

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

یادداشتی برای خود محاوره میشه گفت یادم باشه، حواسم باشه، یادم بمونه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

سر حرف خود ماندن بر حرف خود پافشاری کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

inflexible انعطاف ناپذیر فکر نمیکنم معنی ( بی تفاوت ) اینجا صحیح باشه.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

جفت و جور شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

second guessing ones self به معنی زیر سوال بردن خود، به خود شک کردن

پیشنهاد
١٧

هدر دادن منابع، توان، زمان و. . . برای هدفی غیرقابل تحقق یا نقشه ای که موفق نخواهد بود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

به تن کردن لباس لباس پوشاندن به کسی: get sb dressed

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

بی انتها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

میشه ساحر معنی کرد. البته اگه cast به معنای طلسم کردن استفاده شده باشه.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سر در آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

گردن کلفت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به جهنم به درک