unrepentant


معنی: مصر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of repentant.
متضاد: bad, guilty, penitent, regretful, shamefaced, sorry

جمله های نمونه

1. Pamela was unrepentant about her strong language and abrasive remarks.
[ترجمه گوگل]پاملا از زبان تند و سخنان کوبنده خود پشیمان نشد
[ترجمه ترگمان]پا ملا در مورد زبان قوی و اظهارات آزاردهنده خود پشیمان نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He remains unrepentant about his comments.
[ترجمه علی ماشا اله زاده] او پشیمان نیست از اظهارانش
|
[ترجمه گوگل]او همچنان از نظرات خود پشیمان نمی شود
[ترجمه ترگمان]او در مورد نظرات خود پشیمان باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was cheerfully unrepentant about her part in the deception.
[ترجمه گوگل]او با خوشحالی نسبت به نقش خود در فریب پشیمان نبود
[ترجمه ترگمان]او با خوشحالی در مورد نقشی که در این فریبکاری دیده بود پشیمان نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Irvin, consistent with his usual public stance, was unrepentant.
[ترجمه گوگل]اروین، مطابق با موضع عمومی معمول خود، پشیمان نبود
[ترجمه ترگمان]آروین که مطابق معمول معمولی خود سازگار بود، پشیمان نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Yet both virgin saint and unrepentant sinner must fall within the range of humanity.
[ترجمه گوگل]با این حال هم قدیس باکره و هم گناهکار پشیمان باید در محدوده بشریت قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]با این حال، هر دو باکره مقدس و unrepentant هم نباید در دامنه انسانیت فرو افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He appeared unrepentant and impassioned in favour of us developing our nuclear muscle - for defence.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسید که او پشیمان نشده و مشتاق است که عضله هسته‌ای خود را - برای دفاع - توسعه دهیم
[ترجمه ترگمان]او احساس پشیمانی کرد و به نفع ما در حال توسعه عضلات هسته ای خود بود - برای دفاع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Even after the rape conviction, Thayer remained unrepentant.
[ترجمه گوگل]حتی پس از محکومیت تجاوز، تایر پشیمان نشد
[ترجمه ترگمان]حتی پس از محکومیت تجاوز، Thayer پشیمان باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Describing herself as the unrepentant collector, Mrs. Vernon Smith showed a variety of garments and artefacts.
[ترجمه گوگل]خانم ورنون اسمیت با توصیف خود به عنوان یک مجموعه دار پشیمان، انواع لباس ها و مصنوعات را به نمایش گذاشت
[ترجمه ترگمان]خانم ورنون اسمیت در حالی که خود را به عنوان کلکتور در حال ندامت توصیف می کرد، انواع لباس ها و آثار باستانی را به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We were no longer a pair of unrepentant felons griping about the minimal return yielded by our criminal enterprise.
[ترجمه گوگل]ما دیگر یک جفت جنایتکار پشیمان نبودیم که از کمترین بازدهی حاصل از کار جنایتکارانه ما رنج می بردند
[ترجمه ترگمان]ما دیگر یک جفت از felons که در صلح و صفا به سر برده بودیم، در مورد کم ترین بازگشت از سوی تشکیلات جنایتکارانه خود به سر می بردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Many consider the general an unrepentant and brutal tyrant.
[ترجمه گوگل]بسیاری ژنرال را ظالمی پشیمان و بی رحم می دانند
[ترجمه ترگمان]بسیاری مردم را خودکامه جبار و ظالم می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But he was unrepentant over his affair with actress Antonia de Sancha and his string of freebie holidays.
[ترجمه گوگل]اما او به خاطر رابطه اش با هنرپیشه آنتونیا د سانچا و مجموعه ای از تعطیلات رایگانش پشیمان نشد
[ترجمه ترگمان]اما او از کار خود با هنر آنتون یا de و string که در تعطیلات مجانی به کار برده بود پشیمان نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On the scaffold an unrepentant Jarman boasted of some sixty or seventy murders.
[ترجمه گوگل]روی داربست ژرمن پشیمان به شصت هفتاد قتل افتخار می کرد
[ترجمه ترگمان]روی چوب بست، an در کار نبود که به شصت یا هفتاد قتل رسیده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He remains unrepentant - he meant every word.
[ترجمه گوگل]او بدون توبه باقی می ماند - او هر کلمه را منظور می کرد
[ترجمه ترگمان]او به هیچ وجه پشیمان نیست - منظورش هر کلمه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مصر (صفت)
persistent, exigent, demanding, recalcitrant, exacting, clamorous, insistent, unrepentant, urging, pressing, importunate

انگلیسی به انگلیسی

• not repentant, not regretful, unremorseful, uncontrite
if you are unrepentant, you are not ashamed of your beliefs or actions.

پیشنهاد کاربران

Be unrepentant
پشیمان نبودن ( از گناه، جرم )
بی وجدان
ناپشیمان
کسی که احساس پشیمونی نمیکنه
repentant = پشیمان، نادم
unrepentant = غیرپشیمان! :/
اصلاح ناپذیر

بپرس