پیشنهاد‌های شادی شریفیان مهد (١٤١)

بازدید
٤٤٧
تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• نورون ها به یکدیگر متصل نیستند: نورون ها در محل اتصالشان ( که سیناپس نامیده می شود ) یک فاصله کوچک به نام شکاف سیناپسی ( به آلمانی: synaptischer Sp ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Ausarbeiten" is a German word that translates to "elaborate" or "work out" in English. It's often used in contexts where something needs to be develo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

"Das wird noch kommen" ist eine Redewendung, die oft verwendet wird, um auszudr�cken, dass etwas in der Zukunft passieren wird oder dass eine bestimm ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Der Ausdruck "wieder Gas zu geben" ist eine umgangssprachliche Redewendung, die bedeutet, wieder aktiver oder energischer zu werden, insbesondere nac ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Willenskraft ( german ) قدرت اراده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

sich wichtigmachen= angeben ( German ) Put on airs ✅Er macht sich immer total wichtig.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Bist du wach? ( German ) Are you up?

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

vormachen ( german ) = demonstrate ( englich ) ✅Ich mache etwas vor, die anderen machen es nach. I demonstrate something, the others imitate it.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Trypsin=> found in the small intestine, breaks proteins down into amino acids

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

) آلمانی ( z. B. ( Abk�rzung ) zum Beispiel

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( آلمانی ) Beispielsweise zum Beispiel wie zum Beispiel

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to achieve two things by doing a single action

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Traditional - aged college undergraduate students are typically between the ages of 18 and 23 years and pursue their college education immediately af ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

The " Interweb" is a slang term that is often used in informal settings, while the internet is a formal term that describes a global network of inter ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

A double major, or dual major, is the act of pursuing two majors, with both typically falling under the same degree. Double majors are normally award ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

چو خرمن برگرفتی گاو مفروش/ که دون همت کند منت فراموش منت= نعمت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

someone who has a very high opinion of him - or herself.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Semi - conscious نیمه هوشیار، نیمه آگاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

sinister plot: نقشه شیطانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

( less like ( something ) than ( something else

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

For example: With a hint of annoyance

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

a suggestion or implication given in an indirect or subtle manner

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Entreat, implore, ask تمنا کردن، ملتمسانه خواستن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

جنگ نوین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

My cousin is so steeped in schoolwork that his friends call him a bookworm. پسر عمویم آنقدر غرق در انجام تکالیف مدرسه می شود که دوستانش او را کرم کت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

FAST: Federation Against Software Theft

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

BSA: British Software Alliance

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Motivenrose ( Compass of Motives ) گلباد انگیزه ها. پروفسور گئورگ کریستف لیشتنبرگ، کاشف �گلباد انگیزه ها� بود که می گوید: دلایل حرکت هایی را که ما ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

To use a hook to fasten something to someone or something else

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

نکته رد گم کنی، نکته انحرافی، نکته حواس پرت کن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

I'm from Missouri آدم شکاک و بدبین، دیر باور ( IDIOM )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

علامت عدم تایید، علامت عدم موافقت

پیشنهاد
٢

کسی را به چالش کشیدن، کسی را به رقابت دعوت کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Feeling no pain مست ( IDIOM )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حرف آخر را زدن، ریاست کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

استقبال با شکوه از . . . به عمل آوردن، کسی را خیلی تحویل گرفتن، به کسی خیلی توجه کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( نظامی ) پیروز شدن، با موافقت جمع روبه رو شدن

پیشنهاد
٥

To heard the lion in his den هر چه باداباد، دل به دریا زدن ( IDIOM )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

A wet blanket

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Pyrrhic victory برد بدتر از شکست، پیروزی ای که گران تمام می شود. ( IDIOM )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

The sword of Damocles خطری در کمین، خطر در شرف وقوع ( Idiom )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

vital

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

spreading by contact, easily spreading from one to another مسری، واگیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

easily seen through; clear واضح، شفاف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Lessen کم کردن، کاهش دادن 🔹️🔸️For example: This medicine alleviates allergy symptoms

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Disappearing رو به ناپدید شدن/ رو به زوال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

propensity گرایش، تمایل 🔸️🔹️For example: He has a propensity to procrastinate.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Humanitarian بشردوستانه 🔹️🔸️For example: The philanthropic work of the foundation benefits all sectors of society.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

:For example🔹️🔸️ Estuaries are typically shallow bodies of water.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

توضیح دادن کتبی یا شفاهی. - - - - - - - - - - - - - - - - - - Description - a written or spoken that says what happens in an events or process

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نگاه سطحی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

promise

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

that which is imagined or made up

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Less than half

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

plainly not true or sensible; foolish

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Easily bent, willing to yield

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

conquering, having won a victory

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

فاتح، پیروزمندانه Victorious

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

volleyball squad تیم والیبال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

set too low a value, amount, or rate

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

اعتراف کردن، پذیرفتن. For example: I admit that I underestimated the power in the bulky fighters frame. اعتراف می کنم که قدرت بدنی آن جنگجوی تنومند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

To avoid the spending, waste, or loss of ( money, possessions, etc. )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

perceptive

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

astonishing

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

appeal

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

extract

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

tenacious

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

resilient

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

relinquish

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

restore

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

enhance

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

enrich

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Resolute

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

misleadingly

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

a piece of equipment with a screen that receives images and sounds sent by television.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

autonomous

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

independent

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Widely

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Excel in/at something: to be extremely good at something

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

His natural agility will allow him to excel in sports. چابکی طبیعی او باعث شد که در ورزش ها به برتری برسد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

his trip was successful, albeit tiring. سفر او با وجود خسته کننده بودن، موفقیت آمیز بود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Agile

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

power

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

Inspire or give hope

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Dispense

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

unfavorable. نامطلوب، نامساعد Adverse weather condition: شرایط جوی نامساعد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

She has won acclaim abroad او تحسین خارجی ها را بر انگیخت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

haphazardly با سهل انگاری، خودسرانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Bankruptcy is a legal proceeding initiated when a person or business is unable to repay outstanding debts or obligations.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

fragile

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

مشهور. Renowned

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

A person designated to act for or represent another or others ( Noun )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

a game suitable for playing indoors

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

A person who or thing which includes something or someone

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

if someone is easy about something, they feel relaxed and confident about it

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Very worried

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

one friend that the two people have in common

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Love that is not returned

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

promising at the start, but then disappointing

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

to try to locate someone or something 🌿🌼

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

کادو تولد، هدیه تولد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

Increase

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

To sense or expect something before it happens

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Affecting in a harmful, negative, way

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

بیرون کشیدن، استخراج کردن، جدا کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

: X in terms of Y🍃 ایکس بر حسب ایگرگ

پیشنهاد
١١

✅مهندس کشاورزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

✔️قشر جلوی پیشانی ✔️پریفرونتال کورتکس 🧠🍁🧠🍁🧠

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ذهن آگاهی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

✅ ناپدید شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

To wear your hair in a particular style is to have it arranged in a certain way Like ponytail

پیشنهاد
٢٤

nothing else is important in comparison 🎀🎀🎀🎀

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

to express an idea or mood without using words 💡📚💡📚💡📚

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

✅سلیقه ✅علاقه، تمایل، گرایش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

Go before

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

:To sit an exam it means to take, present oneself or be a candidate for an exam. For example: I'm sitting 3 more exams. I am a candidate for 3 m ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

If someone resits a test or examination, they take it again, usually because they failed the first time 📚📚📚💡

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

ضد شوره ■anti - dandruff shampoo شامپوی ضد شوره 🚿🚿🚿

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

عنصر فعال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

Make up

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

Activity Action

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

Not suppose to قرار نیست قرار نیست که 🍭🍫🍭🍫🍭

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

در کتاب های فارسی مائه هفتم و هشتم میان دال و ذال تفاوت می گذاشتند و ( پ ) و ( چ ) یکسان، و ( که ) و ( چه ) را ( کی ) و ( چی ) مینوشتند. برگرفته از ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

Spurs: Causes 🍃🍂🍃🍂🍃

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

به کسی بها ندادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

I turned him down یعنی: من پیشنهاد او رو نپذیرفتم یا رد کردم 📚📚📚

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

ارائه دادن نقش، ساختار یا عملکردی متفاوت با هرآنچه که در گذشته بوده 🍬🍬🍬🍬

پیشنهاد
٤٤

دوستی طولانی مدت روابط طولانی مدت 🍃🎀🍃🎀🍃

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

تکرار کردن کاری یا چیزی اشتباه 🍁🍂🍁🍂🍁

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

Graduate from high school 📚📚📚📚

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

✔️عجله ای نیست ✔️عجله نکن ✔️سر صبر به کارات برس ✨🍂

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

Applicant who plans to begin college for the first time 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

Applicant who has completed some college and plans to apply to a new college 🎀💕🎀💕🎀

پیشنهاد
٥٣

سلامت روانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

time spent with someone in person 🍃🌱🍃🌱🍃

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

ریشه کلمه a root word is a word or word part that forms the basis of new words through the addition of prefixes an . suffixes 🌼🍁🌼🍁🌼🍁

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٠

در شرف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

بافت فرهنگی ✨☘️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٨

ارزشمند چیزی که ارزش صرف وقت رو داره 🧡🍂

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٥

Rewarding

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

نقاط ضعف انسان ضعف های انسان ☘️✨🍂