resilient
/rəˈzɪljənt//rɪˈzɪlɪənt/
معنی: ارتجاعی
معانی دیگر: کشسان، واجهنده، واپرشی، واجهشی، پرجهنده، برگشت پذیر، کشایند، (انسان) انعطاف پذیر، بساز، پس جهنده، مرتجع، فنری، بحال نخستین برگردنده، بهبود پذیر

بررسی کلمه
صفت ( adjective )
مشتقات: resiliently (adv.)
مشتقات: resiliently (adv.)
• (1) تعریف: able to resume shape after being pressed or stretched; elastic.
• مترادف: elastic, springy
• مشابه: flexible, pliable, pliant, rubbery, stretchable, stretchy, supple
• مترادف: elastic, springy
• مشابه: flexible, pliable, pliant, rubbery, stretchable, stretchy, supple
- Rubber is a highly resilient material.
[ترجمه بهزاد] لاستیک یک ماده بسیار انعطاف پذیر است|
[ترجمه ترگمان] لاستیک یک ماده بسیار انعطاف پذیر است[ترجمه گوگل] لاستیک یک ماده بسیار مقاوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: able to withstand and recover quickly from difficulty, sickness, or the like.
• مترادف: elastic
• متضاد: sickly
• مشابه: adaptable, buoyant, hardy, irrepressible, rebounding, robust, rugged, strong, sturdy, tough
• مترادف: elastic
• متضاد: sickly
• مشابه: adaptable, buoyant, hardy, irrepressible, rebounding, robust, rugged, strong, sturdy, tough
- We were surprised that she was so resilient at her age, recovering from surgery after only a few weeks.
[ترجمه بهروز مددی] شگفت زده شدیم از اینکه او در چنین سنی بسیار سرسخت و مقاوم بود. و تنها پس از چند هفته که از جراحی می گذشت، بهبود پیدا کرد.|
[ترجمه ترگمان] ما شگفت زده شدیم که او در سن و سال او به قدری انعطاف پذیر بود که بعد از چند هفته عمل جراحی را بهبود بخشید[ترجمه گوگل] ما شگفت زده شدیم که او در سن او بسیار انعطاف پذیر بوده و پس از چند هفته از عمل جراحی باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. rubber is resilient
لاستیک کشسان است.
2. she is a resilient woman and will soon get over the tragedy
او زن قابل انعطافی است و به زودی بر این فاجعه مستولی خواهد شد.
3. She is very resilient to change.
[ترجمه ترگمان]او نسبت به تغییر بسیار انعطاف پذیر است
[ترجمه گوگل]او بسیار تغییرپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]او بسیار تغییرپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Lone parents have to be self-reliant, resilient and inventive.
[ترجمه اسحاقی] والدین تنها باید متکی به نفس ، منعطف و مبتکر باشند.|
[ترجمه ترگمان]والدین لون باید متکی به خود، انعطاف پذیر و مبتکر باشند[ترجمه گوگل]پدر و مادر تنها باید وابسته به خود، انعطاف پذیر و اختراع باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This rubber ball is very resilient and immediately springs back into shape.
[ترجمه اسحاقی] این توپ لاستیکی خیلی انعطاف پذیر است و فورا به شکل قبلش برمیگردد.|
[ترجمه ترگمان]این توپ پلاستیکی بسیار انعطاف پذیر است و فورا به شکل شکل باز می گردد[ترجمه گوگل]این توپ لاستیکی بسیار انعطاف پذیر است و بلافاصله به شکل شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She's a resilient girl - she won't be unhappy for long.
[ترجمه ترگمان]او دختر resilient است - زیاد ناراحت نخواهد شد
[ترجمه گوگل]او یک دختر انعطاف پذیر است - او برای مدت طولانی ناراضی نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]او یک دختر انعطاف پذیر است - او برای مدت طولانی ناراضی نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. These plants are very resilient to rough handling.
[ترجمه ترگمان]این گیاهان برای حمل و نقل خشن بسیار انعطاف پذیر هستند
[ترجمه گوگل]این گیاهان به رفتار خشن بسیار مقاوم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]این گیاهان به رفتار خشن بسیار مقاوم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Rubber is a resilient material.
[ترجمه ترگمان]لاستیک یک ماده انعطاف پذیر است
[ترجمه گوگل]لاستیک مواد انعطاف پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]لاستیک مواد انعطاف پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Rubber is more resilient than wood.
[ترجمه ترگمان]لاستیک more از چوب است
[ترجمه گوگل]لاستیک مقاوم تر از چوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]لاستیک مقاوم تر از چوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Any chemical treatment will leave hair less resilient than before.
[ترجمه ترگمان]هر نوع درمان شیمیایی مو را کم تر از قبل ترک می کند
[ترجمه گوگل]هر گونه درمان شیمیایی موهای کم پشتی را نسبت به قبل حفظ خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]هر گونه درمان شیمیایی موهای کم پشتی را نسبت به قبل حفظ خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He'll get over it—young people are amazingly resilient.
[ترجمه ربیعی] او بر آن مشکل غلبه خواهد کرد، جوانان فوق العاده مقاوم هستند.|
[ترجمه ترگمان]او بر آن غلبه خواهد کرد - افراد جوان به طور شگفت انگیزی مقاوم هستند[ترجمه گوگل]او بر آن خواهد رسید - جوانان شگفت آور مقاوم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The company proved remarkably resilient during the recession.
[ترجمه ترگمان]این شرکت در زمان رکود، به طور قابل ملاحظه ای انعطاف پذیر بود
[ترجمه گوگل]این شرکت در طول رکود اقتصادی ثابت مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]این شرکت در طول رکود اقتصادی ثابت مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She has resilient character and will soon be cheerful again.
[ترجمه ترگمان]او شخصیت resilient دارد و به زودی دوباره شاد خواهد شد
[ترجمه گوگل]او دارای شخصیت انعطاف پذیر است و دوباره خوشحال خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]او دارای شخصیت انعطاف پذیر است و دوباره خوشحال خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Children are often very resilient.
[ترجمه ترگمان]کودکان اغلب بسیار انعطاف پذیر هستند
[ترجمه گوگل]کودکان اغلب بسیار انعطاف پذیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]کودکان اغلب بسیار انعطاف پذیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Young, charming, talented; she was also more resilient than he had anticipated.
[ترجمه ترگمان]جوان، جذاب، با استعداد، از آنچه پیش بینی کرده بود، مهربان تر شده بود
[ترجمه گوگل]جوان، جذاب، با استعداد؛ او همچنین دارای انعطاف پذیری بیشتری نسبت به پیش بینی هایش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]جوان، جذاب، با استعداد؛ او همچنین دارای انعطاف پذیری بیشتری نسبت به پیش بینی هایش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. But the new West Indies proved encouragingly resilient, repeatedly getting up off the canvas to deliver the final knockout punch.
[ترجمه ترگمان]اما هند غربی جدید، که به طور دلگرم کننده ای ثابت شده بود، مرتبا از چادر بلند می شد تا ضربه نهایی را به پایان برساند
[ترجمه گوگل]اما غرب اریدهای جدید ثابت کرد که مقاوم به نظر می رسد، بارها بلند شدن از بوم برای ارائه نهایی ضربه نهایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]اما غرب اریدهای جدید ثابت کرد که مقاوم به نظر می رسد، بارها بلند شدن از بوم برای ارائه نهایی ضربه نهایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
ارتجاعی (صفت)
reactionary, resilient, recessive
تخصصی
[عمران و معماری] برجهنده
[کامپیوتر] عدول کننده
[زمین شناسی] برجهنده
[نساجی] قابل برگشت الاستیکی - قابل ارتجاع - قابلیت جمع و باز شدن الیاف
[کامپیوتر] عدول کننده
[زمین شناسی] برجهنده
[نساجی] قابل برگشت الاستیکی - قابل ارتجاع - قابلیت جمع و باز شدن الیاف
به انگلیسی
• elastic, flexible, returning to the original shape after bending or stretching; cheerful, buoyant, quickly recovering from sadness or failure
people who are resilient are able to recover quickly from unpleasant things that happen to them.
people who are resilient are able to recover quickly from unpleasant things that happen to them.
پیشنهاد کاربران
سرسخت و مقاوم
تاب اور
تاب اور
عکس و العمل
بهبود پذیر
۱. برجهنده وبرگشت پذیر ( انعطاف پذیر )
۲. پایدار ومقاوم ( در مقابل فشارهای وارده )
۲. پایدار ومقاوم ( در مقابل فشارهای وارده )
برگشت پذیری
انعطاف پذیر
سرسخت
بهود پذیر، قابل ترمیم یا ترمیم پذیر
پایدار
سخت جان بودن - مقاوم بودن در برابر
دو تا معنی داره تو مسائل علمی میشه ارتجاعی اون یکی هم تو روزمره استفاده میشه سرسخت
سازش پذیر
۱. زود خوب شو ( همه ش به عنوان یک کلمه و صفت ) : )
۲. ارتجاعی، ارتجاع پذیر
۲. ارتجاعی، ارتجاع پذیر
( انسان ) منعطف
سرسخت , قوی ؛ ارتجاعی
# She's a resilient girl, she won't be unhappy for long
# He has resilient character and will soon be cheerful again
# Rubber is a highly resilient material
# This rubber ball is very resilient and immediately springs back into shape
# She's a resilient girl, she won't be unhappy for long
# He has resilient character and will soon be cheerful again
# Rubber is a highly resilient material
# This rubber ball is very resilient and immediately springs back into shape
تاب آور
مقاوم و سرسخت
سخت و محکم
سخت و محکم
resilient ( اعتیاد )
واژه مصوب: تاب آور
تعریف: ویژگی فردی که با موقعیت های دشوار زندگی و توقعات بیرونی و درونی سازگاری دارد
واژه مصوب: تاب آور
تعریف: ویژگی فردی که با موقعیت های دشوار زندگی و توقعات بیرونی و درونی سازگاری دارد
resilient
سرسخت، مقاوم
سرسخت، مقاوم
تاب آوری