پاسخ‌های سما (٣١٠)

در نقش فعلِ کمکی است

تو میدونی که معنی اون چیه.

او فکر میکند که اونها خیلی خسته کننده اند. اون که  شما می گید میشه "او فکر می‌کند که  اونها خیلی خسته اند"

بعد از must مصدر بدون to داریم.

Fit for= مناسب برایِ

فکر میکنم way back به معنی "خیلی عقب" است و way نقش قید رو داره. 

Break اسمه به معنی "وقفه" و جمع بسته شده.

تو بازی خوردی چون با حرف عاشق شدی به جای عمل!

تطابق زمانی با thought.  

داره به طرف میگه تمام پلهای پشت سرت رو خراب نکن شاید فردا پشیمان شدی و یا مجبور شدی (پا برهنه) که برگردی.   (بوته های خار را در زمین من نکار= نذار که چیزی که از تو برای من باقی می‌مونه سراسر کینه و خاطرات بد باشه)

نصیب اون نگاهی که تو را نگاه میکنه  همه آسایش و رحمته و نصیبِ پدری که تو فرزند ایشونی همه بخشایش و خوشبختیه.

شاید این کار نزد عده ای محبوب باشه ولی به نظر من به شدت نفرت انگیزه و تا جایی که واسه م ممکن باشه سعی می‌کنم از این جماعتِ سر به خشتک (ببخشید که این واژه رو به کار می‌برم ولی به نظر من این واژه کاملا روی این افراد می‌شینه و توصیف کاملی واسه‌شونه) فاصله بگیرم.  (عکسی که پیوست کردم نحوه  معرفی الگو در آموزش و پرورش ما رو  شرح داده)

well planned سر هم صفته مثلِ well known.

قوانین معاملاتیِ (تجاری/تجارتی)  کارآمد

آتش تقی پور که آقاست. ولی آذر اسم دخترانه است که همون معنی آتش رو میده.

فعل  sail معمولا به معنی" تو هوا حرکت کردن" یا "با جریان هوا حرکت کردنه"، اینجا کشتی حتما بادبانی داره  که بواسطه ی اون حرکت میکنه. آن کشتی حرکت کرده است.  

چون the قبل از other اومده و معرفه است.

مصدر بدون to. مثل go در to go.

آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب

در چند دقیقه طی چند دقیقه پس از  لَختی پس از  لمحه ای پس از دمی شکیبایی ...

In the first sentence, "began crying" places more emphasis on the action itself, while in the second sentence, "began to cry" places more emphasis on the process of starting to cry.  وقتی crying استفاده می‌شه تاکید بر روی "گریه کردنه" ولی وقتیto cry   استفاده می‌شه تاکید بر روی "شروعِ فرآیند گریه" است.

better off صفته که بعد از is  اومده و  far  هم قیده.   اوضاعِ اون با بزرگ شدن به دور از همه چیز خیلی بهتره.

you put over you:  می‌کشی روی خودت

فاعل work است و start به work برمیگرده  "... قبل از اینکه کار شروع بشه"

چون داره تعارف میکنه.

p.m یعنی ۱۲ ظهر تا ۱۲ شب و a.m یعنی از ۱۲ شب تا ۱۲ ظهر. (اگه منم قاطی نکرده باشم)

Into به معنیِ "داخلِ چیزی" است مثل وقتی که می‌گیم "او به داخل کلاس  رفت" ولی  onto  به معنی "رویِ چیزی" است مثل وقتی که میگیم "او نخ را به روی قرقره پیچاند".

وقتی که دو قو، دوستان همیشگی، به دور دست پرواز می‌کردند حیوانات دیگر آنها را تماشا می‌کردند‌.

تو به من و اینکه دستت بندازم  عادت داری، درسته Gabe؟

Have فعل سببی است.

همیشه حواسم هست (یادم هست)  که بدم به مامانم که  یه داستان شبانه برام بخونه.

این شعره؟ پنجره  انگار تشبیه شده به موجودی که خمیازه می‌کشه و اون ردِ نوری (البته نورِ صبح که هوا تاریک و روشنه) که ازش به داخل می‌تابه مثل  آتشی هست که از دهانش در میاد و روی دیوار می‌افته.

چون فاعل مورد پرسش قرار گرفته.

خب خرگوش نر و ماده داره. حتما ماده بوده و طرف تشخیص داده.

Has که زمانش حال ساده  است و فعلِ سببی است.  Set up چون بعد از has اومده بصورت مصدر بدون to بکار رفته. 

من نمیتونم وانمود کنم که اون دردی  که مسببش به نظر می‌رسم را فراموش میکنم.

As the Iranians say... دقت کنید بکار بردن the قبل از Iranian  و  s بعد از آن ضروری است. 

اگه منظورتون اوناییه که واسه نقشه کشی استفاده میشه rapid pen رو جستجو کنید.

Fade را جستجو کنید. ( ولی شاید قشنگ تر این باشه که وقت ی به یک زبان صحبت میکنیم تمام کلمات رو از همون زبان انتخاب کنیم.  دست کم سعی مون رو بکنیم. زبان ف ارسی زبان زیبا و خوش آهنگی ...