زرگلی

مدرس زبان انگلیسی
و مترجم کتاب های کودک و نوجوان
از آبادیس زیاد استفاده میکنم
خیلی اوقات معنی که خواستم رو در بخش پیشنهاد کاربران پیدا کردم
بنابراین تصمیم گرفتم تا جایی که میتونم به غنی تر شدنش کمک کنم تا دیگران هم بهترین استفاده رو ازش بکنن
اوقاتتون خووووووش
فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
فهرست جمله های ترجمه شده
expect١١:٣٩ - ١٤٠١/٠٢/٠٤
• I expected that you would say something like that, so I came prepared.
منتظر شنیدن همچین چیزی بودم، و غافلگیر شدم.0 | 1
suffocate٢٠:٢٤ - ١٤٠٠/٠٩/٢٠
• The disease suffocates those who suffer from it.
مبتلایان به این بیماری دچار تنگی نفس می شوند2 | 1
blind٢٠:٢٠ - ١٤٠٠/٠٩/٢٠
• He is blind to the truth about his wife.
چشمش را بر روی حقیقت در مورد همسرش بسته است2 | 0
blind٢٠:١٩ - ١٤٠٠/٠٩/٢٠
• An accident in the laboratory had left him blind.
در حادثه ای در آزمایشگاه نابینا شده بود2 | 0