پاسخ‌های سما (٣١٠)

سلام به نظر من شاید اصلا نیاز نباشه  واژه های جدید رو با استفاده از واژه های فارسی معادل سازی کنیم. همین که مردم بتونن واژه رو  راحت تلفظ کنند و اون واژه با بقیه واژه های فارسی هم آهنگ بشه ...

عریان گری،  برهنه گرایی، 

چون اسم مشترکه فکر می کنم همون David  درست باشه.

احتمالا برای رسیدن به حالت موازنه و تعادل از بزرگتر وارد کوچکتر میشه.  

"برای کسی" بهتره نسبت "به کسی". هیچ گربه ای محض رضای خدا موش نمی‌گیره. سلام گرگ بی طمع نیست. یعنی هیچ کس به هیچ کس لطف بدون توقع نمی‌کنه. حتما یه چیزی در ازاش می‌خواد. 

به معنی "رها نمی‌کند"

دسته ای از جملات تعجبی با what a/an  شروع می‌شن.

به نظر من شما اگه بخواین ریشه فساد در فوتبال (یا در هر مورد دیگه ای  که گرفتار فساده)  رو در ایران بررسی کنید  آخرش به این نتیجه میرسید که قوانین در ایران به گونه ای تدوین شده که تولید ...

فکر می‌کنم "تاب و تب داشتن" داشتن منظوره .

یعنی هر چیزی به موقعش مهیا بشه ارزش داره، وقتش که گذشت بی ارزش میشه. مثلا جزوه درسی اگه قبل از امتحان بدستت برسه ارزش داره بعد از امتحان به درد سطل آشغال می‌خوره!

ارزش کار و چی مشخص میکنه؟ داوطلبان کار رفتگری بیشتر است یا فوتبالیستی؟ چند درصد استعداد فوتبال بازی کردن دارن و چند در صد استعداد رفتگری کردن؟ فوتبال کار بی ثمری هم نیست بالاخره باعث شادی قشر بزرگی از جامعه می‌شه و شاد بودن تو دنیا شاید از همه چی مهمتر باشه. اما از نظر عدالت فکر نمیکنم اصلا عدالتی وجود داشته باشه.

سلام. کلمه مورد نظرتون رو تو قسمتی که کلمه جستجو می‌شه می نویسی، جستجوش می‌کنی اگه موجود نبود زیرش می‌نویسه "شما اولین نفری باشید که پیشنهاد می‌کنید" ، یه همچین چیزی، پیشنهاد خودتون رو می‌نویسید و تمام.

یعنی از حقِ خود چشم پوشی کردن. در دعوا آن طرفی که کوتاه می‌آید یعنی دعوا را ادامه نمی‌دهد.  به کشمکش ادامه نمی‌دهد. نقطه پایانی بر ادامه دعوا می‌گذارد.  یعنی ادامه دعوا را بی فایده می‌داند.

برخی پیشنهاد دادن "گزینگان" ، "برگه گزینه"و ... ولی به نظر من مردم هیچ وقت این کلمات رو به جای منو استفاده نمی کنن، چون تلفظ منو راحت تره. به نظر من  باید تلفظ واژه ی جایگزین از تلفظ اون واژه ی فرنگی راحت تر باشه.  

تو نه آنی که غم عاشق زارت باشد چون شود خاک بر آن خاک گذارت باشد تو اون آدمی نیستی که غصه عاشق بیچاره خودت رو بخوری حتی اگه بمیره و به خاک تبدیل بشه سر قبرش نمی‌ری. از روی خاکش عبور نمی‌کنی. وحشی ب ...

میگه  عقیده مثل دماغ می‌مونه. همونطور که هر کس یه دماغ مخصوص به خودش داره ، یه باور و عقیده منحصر به فردم داره. نقش دستوری دماغ هم  مشبه به هست.😊

من نمی دونم بخندم یا گریه کنم. من نمیدونم کجاشو مشکل داری ولی بعد از  whether جمله از حالت سوالی خارج می‌شه و چون فاعل جمله قبل از whether و بعد از whether یکی بوده در جمله بعد از whether فاعل حذف شده و فعل بصورت مصدر با to اومده.

ساختار گرامری خاصی نداره. blind men can judge no colors= blind men can not judge colors. خارجیا برای منفی کردن جمله به یک کلمه منفی اکتفا می کنن. یعنی یا فاعل و منفی می‌کنند یا فعل و یا قید و  یا مفعول رو  یا... بر عکس  ما  که مثلا میگیم: انسانهای کور هیچ رنگی ر و   نمی‌توانند قضاوت کنند.

کلی کار سرم ریخته.

از زندگی جاودان چگونه روی برگردانم؟

این کلمه از جمله کلماتی است که تو فارسی بصورت متداول استفاده می‌شه و تقریبا هیچ جا ندیدم که از کلمه معادلش استفاده بشه. اگه تو صفحات سنگ فروشی گشته باشید (البته سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی) می بینید که به سنگهایی که هنوز برش نخوردن و صیقل داده نشدن سنگهای راف گفته میشه یعنی سنگهای ناهموار، سنگهای  ناصاف.

هر چند  مرکز قند سمرقنده ولی او مزه ی قندِ واقعی رو در بخارا چشیده بود به دنبال ماه کامل شدن هستم بخاطر همین الان مثل هلال ماه باریک و رنجورم به دنبال صدر نشینی هستم بخاطر این الان تو پایین خون ...

مفهومش اینه که  ندیدن چیزی دلیل بر نبودن آن چیز نیست. مثل وقتی که یه کبریت روشن رو تو هوای آزاد جلوی خورشید میگیری درسته که شعله ناپیداست و نور شدید خورشید باعث می‌شه که شعله دیده نشه ولی شما اگه پنبه رو نزدیک کبریت روشن ببری پنبه رو می‌سوزونه. (پس ندیدن، یکی به دلیل ضعف چشم و  دیگری به خاطر شدت بیش از اندازه نور آفتابه)

چون کلمه دُر اومده  و دُر سفیده فکر میکنم شبه در اینجا به معنی "شبق" است که یه نوع سنگه و بسیار سیاهه.

به نظر جان رو تشبیه کرده به قورباغه و تن رو تشبیه به موش.

تو اینجا که انگار معادل "لقمه رو دور سر چرخوندن"  باشه.  (کاری رو که راحت می شه انجام داد با دنگ و فنگ انجام دادن! )

Albeit:  البته Agile: سریع، چابک، با عجله Mouse:  موش

تهران مگه عربیه که از طهر گرفته شده باشه؟ (البته من نمیدونم فقط دارم می پرسم) فکر میکنم کلمات فارسی رو نیاز ندیدن با ط بنویسن. مثل تشدید که از کلمات فارسی برش داشتن. یه موقع دوم و سوم تشدید داشت بع ...

[... سوالاتی که درباره‌ی ... در  ذهن همه هست] ولی اغلب نادیده گرفته می‌شن

فکر کنم معادل این باشه: آشپز که دو تا شد آش یا شور می‌شه یا بی نمک.

روی لبه ی تیغ راه رفتن!

میگه زیادی به اراجیف گوش بدی گوشت مثلِ ریگ، که آب رو به خودش می‌کشه، فهم یا عقلت رو ضایع یا زائل میکنه. (مصرع اولش هم مصداق ادم پرحرف بی عقله است)

زبان امروزیش اینطور می‌شه: ترس شما از انجام دادن آن کار  بیشتر از میل شما به انجام ندادنش است.

آزادی تمام: اختیار تمام

شاید سوک زدن هم بشه!!

وقتی که طرف سیری نداره!😂

فکر میکنم "در" در اینجا به معنی "در زمانِ"  است که "زمان" به قرینه حذف شده.  در واقع می‌شه " در زمانِ کودکی م ".  برداشت من این بود که شاید اشتباه باشه.

روزی که برفتند حریفان پی هر کار زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار من یار طلب کردم و او جلوه‌گه یار حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار