پاسخهای سما (٢٦٩)
تو میدونی که معنی اون چیه.
he thinks they are very boring
او فکر میکند که اونها خیلی خسته کننده اند. اون که شما می گید میشه "او فکر میکند که اونها خیلی خسته اند"
He must have been psyched to see, uh, Derek’s kids also, and Mark’s new baby.
بعد از must مصدر بدون to داریم.
This is Charlie and he loves to build a castle with dad fit for a king
Fit for= مناسب برایِ
So the front of your tongue is straight, you’re not pulling it way back
فکر میکنم way back به معنی "خیلی عقب" است و way نقش قید رو داره.
Break اسمه به معنی "وقفه" و جمع بسته شده.
You got played because you fell in love with words instead of actions
تو بازی خوردی چون با حرف عاشق شدی به جای عمل!
I thought it was next Sunday علت استفاده از Was به جای is در جمله ی بالا رو متوجه نمیشم. I thought گذشته س ولی معنی جمله ی بعد زمان گذشته نیست که… ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.
تطابق زمانی با thought.
مفهوم بوته های خار را در زمین من نکار شاید فردا پا برهنه به دیدنم بیایی
داره به طرف میگه تمام پلهای پشت سرت رو خراب نکن شاید فردا پشیمان شدی و یا مجبور شدی (پا برهنه) که برگردی. (بوته های خار را در زمین من نکار= نذار که چیزی که از تو برای من باقی میمونه سراسر کینه و خاطرات بد باشه)
سوال من درمورد این هست که معنی این بیت چی هست و ممنون میشم هرچه سریعتر پاسخ بدین زهی آسایش و رحمت نظر را کش تو منظوری زهی بخشایش و دولت پدر را کش تو فرزندی
نصیب اون نگاهی که تو را نگاه میکنه همه آسایش و رحمته و نصیبِ پدری که تو فرزند ایشونی همه بخشایش و خوشبختیه.
چرا در زبان ما، و احتمالا در خیلی از زبانهای دیگر، استفاده از کلمههای رکیک، مثل********** و... به خصوص استفاده از کلمههای رکیک جنسی، یک جنبهی مزاحآمیز و سرگرمکننده به ساختار جمله مید ...
شاید این کار نزد عده ای محبوب باشه ولی به نظر من به شدت نفرت انگیزه و تا جایی که واسه م ممکن باشه سعی میکنم از این جماعتِ سر به خشتک (ببخشید که این واژه رو به کار میبرم ولی به نظر من این واژه کاملا روی این افراد میشینه و توصیف کاملی واسهشونه) فاصله بگیرم. (عکسی که پیوست کردم نحوه معرفی الگو در آموزش و پرورش ما رو شرح داده)
Who asks the information desk?
چرا در عبارت New towns must be well planned قید حالت کهwellهست قبل از فعل اصلی که planned هست اومده؟
well planned سر هم صفته مثلِ well known.
جمله کانتکس یا قبل و بعد نداره و عنوان یک کتابه! کتاب در زمینه بازارهای مالیه. بهترین ترجمه ای که میشه از این عنوان کرد چیه؟
قوانین معاملاتیِ (تجاری/تجارتی) کارآمد
آتش تقی پور که آقاست. ولی آذر اسم دخترانه است که همون معنی آتش رو میده.
معنی محاوره ای That ship has sailed
فعل sail معمولا به معنی" تو هوا حرکت کردن" یا "با جریان هوا حرکت کردنه"، اینجا کشتی حتما بادبانی داره که بواسطه ی اون حرکت میکنه. آن کشتی حرکت کرده است.
در جمله He walked across the board to the other side چرا از واژه Another استفاده نشده است ؟
چون the قبل از other اومده و معرفه است.
مصدر بدون to. مثل go در to go.
ضرب المثل هم معنی با این ضرب المثل چیه ؟ کاسه چه بترکد چه بشکند.
آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
دوستان دنبال معادل فارسی بهتری بجای " در عرض /ظرف چند دقیقه" هستم.
در چند دقیقه طی چند دقیقه پس از لَختی پس از لمحه ای پس از دمی شکیبایی ...
started crying Vs started to cry
In the first sentence, "began crying" places more emphasis on the action itself, while in the second sentence, "began to cry" places more emphasis on the process of starting to cry. وقتی crying استفاده میشه تاکید بر روی "گریه کردنه" ولی وقتیto cry استفاده میشه تاکید بر روی "شروعِ فرآیند گریه" است.
He’s far better off growing up away from all of that معنی کلی این جمله رو میدونم اما ساختار جمله رو متوجه نمیشم
better off صفته که بعد از is اومده و far هم قیده. اوضاعِ اون با بزرگ شدن به دور از همه چیز خیلی بهتره.
Usually, there is a top sheet (sheet) that you put over you in between your body and the blankets, and this top sheet is sometimes called a flat sheet.
you put over you: میکشی روی خودت
He only has a little time before work starts
فاعل work است و start به work برمیگرده "... قبل از اینکه کار شروع بشه"
اين جمله زمان حال رو نشون ميده ولي چرا از could استفاده شده به جاي can I could show you around some day
چون داره تعارف میکنه.
p. mو a. mساعت هارو چطوری یادم بمونه قاطی میکنیم
p.m یعنی ۱۲ ظهر تا ۱۲ شب و a.m یعنی از ۱۲ شب تا ۱۲ ظهر. (اگه منم قاطی نکرده باشم)
Into به معنیِ "داخلِ چیزی" است مثل وقتی که میگیم "او به داخل کلاس رفت" ولی onto به معنی "رویِ چیزی" است مثل وقتی که میگیم "او نخ را به روی قرقره پیچاند".
All the other animals watched as the two swans flew away, friends forever. اصلا با ترجمه جمله بندی زیر مشکل دارم
وقتی که دو قو، دوستان همیشگی، به دور دست پرواز میکردند حیوانات دیگر آنها را تماشا میکردند.
You’re used to me and my practical jokes, right, Gabe?
تو به من و اینکه دستت بندازم عادت داری، درسته Gabe؟
I always remember to have mom read me a bedtime story. چه نقش یا کاربردی داره؟؟
Have فعل سببی است.
I always remember to have mom read me a bedtime story. چه نقش یا کاربردی داره؟؟
همیشه حواسم هست (یادم هست) که بدم به مامانم که یه داستان شبانه برام بخونه.
window yawns open. Twilight blazes a trail across the wall. blazes a trail معنیش چی میشه؟! تو دیکشنری ترجمه ای که به جمله بیاد پیدا نکردم.
این شعره؟ پنجره انگار تشبیه شده به موجودی که خمیازه میکشه و اون ردِ نوری (البته نورِ صبح که هوا تاریک و روشنه) که ازش به داخل میتابه مثل آتشی هست که از دهانش در میاد و روی دیوار میافته.
توی متن نوشته شده who stayed with her چرا از فعل کمکی گذشته ساده استفاده نشده و به این صورت نیامده Who did stay with her
چون فاعل مورد پرسش قرار گرفته.
در جمله ی She could barely see the tortoise on the path behind her. چرا برای خرگوش از ضمیر she استفاده شده و از he استفاده نشده؟
خب خرگوش نر و ماده داره. حتما ماده بوده و طرف تشخیص داده.
He has me set up an appointment through his secretary and then sends me on my way, back out into the Texas heat.
Has که زمانش حال ساده است و فعلِ سببی است. Set up چون بعد از has اومده بصورت مصدر بدون to بکار رفته.
I can’t seem to forget the pain I seem to give مثل اینکه نمیتونم دردی که تو باعثش شدی رو فراموش کنم
من نمیتونم وانمود کنم که اون دردی که مسببش به نظر میرسم را فراموش میکنم.
به قول ایرانیا! ترجمه ضرب المثلیش
As the Iranians say... دقت کنید بکار بردن the قبل از Iranian و s بعد از آن ضروری است.
اگه منظورتون اوناییه که واسه نقشه کشی استفاده میشه rapid pen رو جستجو کنید.
مثلا میگن فلان آلبوم فلان آرتیست فید شد. احساس میکنم یه معنی تو مایه های فراموش شدن یا دیده نشدن باید بده. ولی نمیدونم
Fade را جستجو کنید. ( ولی شاید قشنگ تر این باشه که وقت ی به یک زبان صحبت میکنیم تمام کلمات رو از همون زبان انتخاب کنیم. دست کم سعی مون رو بکنیم. زبان ف ارسی زبان زیبا و خوش آهنگی ...
شبی که پادشاه تو پوست سمور خوابید و شبی که گدا لب تنور خوابید هر دو گذشت. چون میگذرد هیچ غمی نیست / [این میگذرد دردِ کمی نیست]