تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱. آزاد ( مخالف اسیر ) ۲. رایگان ( مفت، مجانی ) ۳. بیکار ( مخالف مشغول ) ۴. بدونِ . . . ( مثلا بدون چربی ) ۵. راحت ( احساس راحتی کردن )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢٢

این دو لغت رو کنار هم بخاطر بسپارین: ۱. overrated: یعنی چیزی که اونقدری که مردم راجع بهش میگن خوب نیست، اغراق شده ۲. underrated: یعنی چیزی که اونقدری ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٧

۴ تا معنی مهم داره: ۱. ( صفت ) با کیفیت ۲. ( اسم ) کیفیت ۳. ویژگی شخصیتی یا اخلاقی ( در رابطه با آدم ) ۴. ویژگی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دوستان حواستون به s آخرش باشه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

این دو عبارت رو به خاطر بسپارین: 1. be likely to 2. be unlikely to اولی به معنای "احتمالا . . . ( فلان اتفاق میفتد ) " و دومی که برعکس اولیه میشه "بع ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در تمام این مدت بهتره برای "از همان ابتدا" از in the first place استفاده بشه چون all aong میتونه بعضی جاها معنی "از همون اول" نده.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

خبر داشتن دونستن اطلاع داشتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لطف میکنین، محبت میکنین وقتی استفاده میشه که قراره یکی به زودی یه کاری براتوت انجام بده یا یه لطفی براتون کنه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢٣

دوستان دقت کنین s انتهای واژه تلفظ نمیشه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از کسی قول گرفتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

صاحب خانه ( مرد ) یا در واقع نقطه مقابل مستاجر یا همون tenant

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

order یعنی سفارشی که طی مدتی کوتاهی به دست میرسه ولی place order یعنی سفارشی که ثبت میکنین تا بعدن براتون ارسال بشه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اون دفعه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

دوستان دقت کنید هم فعله هم اسم یعنی هم به معنای "پز" هست و هم "پز دادن". پز دادنش هم جوری نیست که ناراحت کننده باشه میتونین بعدش به طرف با خنده بگین ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

دوستان در واقع tough به همون معنیه difficult هست و فرقشون اینه که این لغت informal هست و در مکالمات بیشتر استفاده میشه.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در معنای "ارزیدن" که در قالب حرف اضافه میاد به ۴ صورت ظاهر میشه: ۱ . برای زمان حال از این دو قالب استفاده کنین: - make sth worth sth مثل: The excell ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

مقایسه loving و lovely: هر دو صفت هستند اما loving کسیه که به دیگران مخصوصا نزدیکان خودش محبت داره و به اونا عشق میورزه ولی lovely کسیه که خوشگل و دو ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

انواع معانی upon همراه با مثال: ۱. روی The king sat upon his throne. ۲. در هنگام، به محضِ، بلافاصله پس از upon hearing the news, his face became ash ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٧

تفاوت to و toward در این هست که: to برای اشاره به مقصد به کار میره مثلا: Mary is going to the town hall. اما toward برای اشاره به جهت استفاده میشه ن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

دوستان توجه کنین که towards بریتیش هست و toward آمریکن.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه مدل تعارفه و دقیقا معادل همون "چیزی نیست" در فارسی هست. مثلا کسی میاد در حمل چمدونتون بهتون کمک کنه بهش میگین: It's nothing, I got it,

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احتمال اتفاق افتادن یه چیزی: Do you know what the odds are on that? دقت کنین این odds با odd فرق داره به جای هم اشتباه نگیرینشون.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

همون Ok هست گه برای تایید حرف یا پیشنهاد دیگران استفاده میشه.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٧

دوستان به این phrassl verbها توجه کنید: come in get in go in هر سه به معنای "وارد شدن" هستند و بسته به محتوای جمله مورد استفاده قرار میگیرن. همچنین: ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

به معنی" فاصله داشتن" هم میتونه باشه: I was one foot away.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دوستان توجه کنین: note بریتیش هست و به معنای اسکناسه. bill آمریکن هست و به معنای اسکناسه. همچنین note به معنای نکته یا توجه هم هست. که به صورت note ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بعضی اوقات به معنای "دارای" هست: Is this thing of a value at all? آیا این اصلا ارزشی هم داره؟

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

دوستان این ترتیب رو در میل به انجام کارها به خاطر بسپارین: 1. Would love 2. Would like 3. Want to 4. Be going to

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به معنی فاصله ( فاصله سنی، فیزیکی و غیره ) داشتن هست. مثال: We are two years apart. The books are eight feet apart.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به معنی گذاشتن میشه ( و به طور ضمنی اون down یعنی سطحی که داره شی رو میزاره روش دارای ارتفاع پایین تری هست نسبت به ارتفاعی که قبل از گذاشتن بوده )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

علاوه بر معانی اشاره شده، دقیقا متضاد come in هست: come in: مترادف enter یعنی وارد شدن come out: مترادف exit یعنی خارج شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

در واقع مراتب به این ترتیبه: 1. would like 2. want 3. be going to would like دوست داره یه کاریو انجام بده. want میلش نسبت به would like کمتره ولی هم ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

خیلی از مواقع بجای outside در مکالمات از out هم استفاده میشه. در واقع outside معمولا به معنای بیرون از یک محیط مثلا بیرون خونه یا کافه یا غیره است و ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

این لغت رو واسه مجرمایی بکار میبرن که جرمای کوچیک و پیش پا افتاده مرتکب شدن که معمولا نیاز به زندان نداره و با جریمه رفع میشه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

یکبار برای همیشه کاربردای این حرف اضافه رو ببینیم: ۱. به عنوان حرف اضافه برای افعال مانند get on یا put on یا turn on که بسته به فعل معنیش متفاوته و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( اسم ) پرس و جو به معنی پرسیدن سوال برای اطلاع یافتن از موضوعیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

دوستان توجه کنین: keep on و keep up به ظاهر هم معنی هستن اما یک تفاوت کوچیک دارن. اولی به معنای ادامه انجام کاری و در واقع "پیشروی" هست ولی دومی به م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

When should I use “hey there” or “hi there”? As a greeting, it's informal and even friendly if said to people you know ( in fact it's best not to say ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوستان به تلفظش توجه کنین: /ˈɑːləv/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

دوستان به این لغات توجه کنین: ۱. steal: دزدیدن معمولا بدون خشونت ( یه جورایی میشه گفت بلند کردن ) ۲. snatch: قاپیدن ( مثلا موتوری میاد گوشیو رو هوا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دوستان به این لغات توجه کنین: ۱. steal: دزدیدن معمولا بدون خشونت ( یه جورایی میشه گفت بلند کردن ) ۲. snatch: قاپیدن ( مثلا موتوری میاد گوشیو رو هوا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دوستان به این لغات توجه کنین: ۱. steal: دزدیدن معمولا بدون خشونت ( یه جورایی میشه گفت بلند کردن ) ۲. snatch: قاپیدن ( مثلا موتوری میاد گوشیو رو هوا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوستان توجه کنین که تلفظ این کلمه درست مثل واژه ant به معنای مورچه هست و هر دو به صورت /ˈ�nt/ تلفظ میشن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوستان این فعل دو معنی داره که به هم مربوطن: ۱. جمع زدن، در مجموع و خلاصه از آب در آمدن ۲. در مجموع منطقی به نظر رسیدن معنی دوم در واقع مشابه همون مع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همون "چی بگم والا" خودمونه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایرادی نداره از نظر من

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

معمولا در مکالمات اون had حتی به اختصار 'd هم تلفظ نمیشه و فقط better میاد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

named و called مترادف همن. تفاوت کوچیکشون در اینه که called اون اسمی که بقیه باهاش یک چیز/شخص رو خطاب میکنن ولی named رو خود فرد به خودش اطلاق کرده و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

تقریبا هم معنی religious هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به معنی آماده کردن نوشیدنی یا غذا ( نه پختن ) برای یک شخص هم میتونه باشه