تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یعنی با وجود اینکه لایق ستایش یا قدردانی بابت چیزی نباشین اما اون تعریف و تمجید رو از شخص قبول کنین میشه "به نام خود ثبت کردن" به نوعی معنیش کرد مثال ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوستان دقت کنید این کلمه صفت هست و خودش به خودی خود معنای "خبر آبدار" نمیده. بجاش از همون "آبدار" استفاده کنین. مثلا juicy gossip یا juicy news یا ju ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان دقت کنین اگر میخواین enter رو برای ورود به مکانی به کار ببرین بعدش نباید into بیاد. یه راست بعد enter اسم مکان رو بیارین. مثلا: He entered the ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

این دو لغت رو در کنار هم به خاطر بسپارین: Sue میشه شکایت کردن lawsuit میشه شکایت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در واقع حالت کامل این اصطلاح Nothing Wrong with sth هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

توقف در مسیر ( نه صرفا در سفر ) مثلا دارین میرین فیلم ببینین سر راه وایمیسین یه چیپس و پفک میخرین به اون کار هم میگن stop off

پیشنهاد
١

به گوش کسی رسیدن، متوجه شدن و فهمیدن ( چون کسی از بیرون خبرشو گفته )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوستان اگه میخواین به کسی تبریک بگین از Congratulations استفاده کنین و به s انتهاش توجه کنین چون Congratulation معمولا برای اشاره به تبریکاتی که به ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

به نظر رسیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

دوستان اینکه توجه کنید این کلمه "صفت" هست در به کار بردنش بهتون خیلی کمک میکنه. معانی مهمش "متخاصم" و "خصمانه" هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

afterward و afterwards دقیقا و عینا هر به یک معنی هستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

۸ تا از پرکاربردترین معانی: ۱. برای اشاره به مکان over there, over here ۲. تمام شده، خاتمه یافته party is over ۳. درباره ی، بر سر you can't punish me ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

used to indicate that the speaker emphatically agrees with a statement or sentiment example: Do you think they can win? You/You'd better believe it! ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

در صحبت های عامیانه و نه تخصصی به معنای "شتاب" یا "سرعت" یا در موارد کمی "اهمیت" است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۳ معنی پرتکرار: ۱. علاقه شدید به کسی داشتن یکم جمله نامعمولیه ولی مثلا: I long for you یعنی میخوامت ۲. دراز ، بلند ( از نظر طول ) ۳. طولانی ( از ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

متلاشی شدن، پاچیدن، جمع شدن ( مچالگی ) ، خراب شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در رابطه با ماشین میشه: ماشین رو روشن گذاشتن ( خاموش نکردن مثلا وقتی کارتون زود تموم میشه و دوباره میخواین راه بیفتین )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

to have an important effect or influence on something or someone ولی اگه همون "تفاوت کردن" یا "فرق کردن" هم ترجمه کنین اوکیه چون توی فارسی هم مثلا وق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پایه بودن برای انجام کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به واکنش جری در سریال Seinfeld بعد از اینکه جورج بهش خبر نامزدی خودشو میده توجه کنین: I'm Blown away یعنی: پشمام!!!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مترادف: What's the hurry?

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خودتان به s آخر کلمه توجه کنید و فراموشش نکنین.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

همون "آها" خودمون در فارسی. سعی کنین نوشتارش هم بخاطر بسپارین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

put someone on the phone به معنی "گوشی تلفن رو به کسی دادن" هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوستان این یک فعل پرکاربرده حتما معنیشو بلد باشین: تموم کردن، بس کردن، دست از کاری کشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقش بازی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دوستان این کلمه دقیقا معنی "به همراه خود آوردن" میده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تفاوت I used to و I'm used to در این هست که اولی به معنی "قبلا ( فلان کار رو میکردم ) و دومی به معنی "عادت دارم یا کردم ( که فلان کارو کنم ) هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مترادف friendly و sociable

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

fall و drop رو در کنار هم یاد بگیرید: fall یعنی افتادن و drop یعنی انداختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

( جایی رفتن ) برای کار ( مثلا یه سفر کاری، ماموریت و غیره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

وقتی درباره کاری میگن let's give it a shot یا مثلا I gave him a shot یعنی همون "یه فرصتی بهش دادن" یا "ی امتحان کردن تا ببینیم چی میشه" یا "شروع کردن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

دقت کنید فعلش break out هست و اسمش outbreak

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

به معنای "برداشتن و با خود آوردن" هم هست مثلا: Could you grab my purse?

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه تعداد تعارف به انگلیسی: Don't be silly Don't mention it No peoblem You bet I insist

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اگه بعدش یک شخص یا چیزی بیاد و بعد از اون یک صفت بیاد معنی "دانستن" میده. I didn't know you find me so repulsive

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معادل همون "استدعا می کنم" خودمون در واقع میشه گفت یه جور تعارف کردنه . چه در پرداخت چه در سوار شدن به تاکسی و سایر موقعیت های تعارف خور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دقیقا در فارسی بهش میگیم "رو" به این اصطلاحات دقت کنید: what a nerve where did you get the nerve to . . . you have some nerve

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دارای ۲ معنیه: ۱. راه اندازی کردن set up sth ۲. برای کسی پاپوش دوختن set sb up

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معادل "گذاشتن" هست که دقیقا مخالف کلماتی مثل pick up یا take یا grab هست که به معنای "برداشتن" هستند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لباس زیر ( مثل زیرپوش، شرت و غیره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۲ تا معنی داره: ۱. بعداً ۲. بعدی ( هم معنی next یا after )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

۴ تا از مهم ترین معانیش که توی مکالمات زیاد میبینید: ۱. برداشتن ( بلند کردن ) ۲. جواب دادن تلفن ( همون برداشتن تلفن وقتی زنگ میخوره ) ۳. برداشتن شخ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

lین سه تا همه به یک معنین: I tell you I can telk you I'm telling you

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنی "دندان پُر کردن" هم هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

hand out فعل هست ولی handout اسمه. فعل hand out معنی ( رایگان ) توزیع/منتشر/تقسیم کردن میده. اسم handout به معنی: ۱. برگه راهنما ( شبیه به جزوه ول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

برای صحبت کردن درباره گذشته در زبان انگلیسی از لغات مختلفی استفاده میشه که بسته به نوع جمله میتونه لغت مورد نظر متفاوت باشه ولی ما در فارسی بجای اکثر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چه مدت؟ چند وقت؟ مثال: How long has she been there? - Three days دوستان فکر میکنم "تا کی؟" رو با how late باید گفت.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

به دو صورت معمولا میاد: Catch a glimpse of Get a glimpse of

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

باحال