dedicate

/ˈdedəˌket//ˈdedɪkeɪt/

معنی: اختصاص دادن، وقف کردن، اهدا کردن
معانی دیگر: (برای هدف مقدس یا در راه خدا) وقف کردن، ایثار کردن، فدا کردن، تقدیم کردن، پیشکش کردن، واگذاشتن، جانفشانی کردن، (ساختمانی را با مراسم مذهبی) نام گذاری کردن، افتتاح کردن، گشودن، (حقوق) عام المنفعه کردن، همگانی کردن، به همگان اختصاص دادن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: dedicates, dedicating, dedicated
مشتقات: dedicator (n.)
(1) تعریف: to set apart or declare to be for a special use or purpose, as a worthy cause, public benefit, or sacred activities.
مترادف: devote
مشابه: appropriate, consecrate, destine, pledge

- These funds are dedicated to improving the transportation system.
[ترجمه گوگل] این بودجه برای بهبود سیستم حمل و نقل اختصاص یافته است
[ترجمه ترگمان] این سرمایه ها صرف بهبود سیستم حمل و نقل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- We all must dedicate some time and effort to solving this problem.
[ترجمه گوگل] همه ما باید زمان و تلاش خود را برای حل این مشکل اختصاص دهیم
[ترجمه ترگمان] همه ما باید زمان و تلاش خود را برای حل این مشکل اختصاص دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- All the profits are dedicated to medical research.
[ترجمه گوگل] تمام سود به تحقیقات پزشکی اختصاص داده شده است
[ترجمه ترگمان] همه سود به تحقیقات پزشکی اختصاص دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to devote (oneself or one's life) to a particular person, cause, or course of action.
مترادف: consecrate, devote
مشابه: apply, commit, give, offer

- He will have to dedicate himself to his studies if he wants to go to medical school.
[ترجمه گوگل] اگر بخواهد به دانشکده پزشکی برود باید خودش را وقف تحصیل کند
[ترجمه ترگمان] اگر بخواهد به مدرسه پزشکی برود باید خود را وقف مطالعات خود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She dedicated her life to helping others.
[ترجمه گوگل] او زندگی خود را وقف کمک به دیگران کرد
[ترجمه ترگمان] او زندگیش را وقف کمک به دیگران کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: to address or inscribe (a book or the like) to a particular person as a token of affection or respect.
مشابه: inscribe

- This library is dedicated to the founder of the university.
[ترجمه گوگل] این کتابخانه به موسس دانشگاه اختصاص دارد
[ترجمه ترگمان] این کتابخانه به موسس این دانشگاه اختصاص دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I would like to dedicate this song to my lovely wife.
[ترجمه A.A] دوست دارم این آهنگ را به همسر نازنینم تقدیم کنم
|
[ترجمه گوگل] من می خواهم این آهنگ را به همسر عزیزم تقدیم کنم
[ترجمه ترگمان] دوست دارم این آهنگ رو به همسر دوست داشتنی خودم تقدیم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. To my teacher I dedicate this dictionary in token of affection and gratitude.
[ترجمه عاصمه شعبانی] من این فرهنگ لغت را به نشانه محبت و قدردانی ، به معلمم اهدا می کنم
|
[ترجمه گوگل]این فرهنگ لغت را به نشانه محبت و قدردانی به معلمم تقدیم می کنم
[ترجمه ترگمان]من این فرهنگ لغت را به نشانه محبت و سپاسگزاری تقدیم می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'd like to dedicate this record to all whose anniversaries fall at this time of year.
[ترجمه مهتاب] من می خواهم این رکورد را به تمام کسانی که سالگردهایشان در این موقع از سال است اختصاص دهم
|
[ترجمه فرید] تقدیم به تمام کسانیکه تولدشان همزمان شده با این
|
[ترجمه گوگل]من می خواهم این رکورد را به همه کسانی که سالگردشان در این زمان از سال است تقدیم کنم
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم این رکورد را به همه anniversaries تقدیم کنم که در این موقع سال در آن سقوط می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She would dedicate her song to them all.
[ترجمه هانیه] او اهنگ را به همه آنها اختصاص داد
|
[ترجمه فردین نصیرزاده] او خواست تا آهنگش برای همه شان تقدیم شود.
|
[ترجمه گوگل]او آهنگ خود را به همه آنها تقدیم می کرد
[ترجمه ترگمان]آواز او را به همه اختصاص می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is to them that I dedicate this book.
[ترجمه گوگل]این کتاب را به آنها تقدیم می کنم
[ترجمه ترگمان]برای آن ها است که این کتاب را تقدیم می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The open admissions institutions would dedicate themselves to improving the conditions of the public schools from which they drew.
[ترجمه گوگل]مؤسسات پذیرش آزاد باید خود را وقف بهبود شرایط مدارس دولتی که از آنها نشأت گرفته اند، کنند
[ترجمه ترگمان]موسسات پذیرش باز خود را وقف بهبود شرایط مدارس دولتی که از آنجا کشیده شده اند، اختصاص می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If parents dedicate evenings to child care, they can build rituals that make a child feel secure and connected.
[ترجمه گوگل]اگر والدین شب ها را به مراقبت از کودک اختصاص دهند، می توانند تشریفاتی بسازند که به کودک احساس امنیت و ارتباط بدهد
[ترجمه ترگمان]اگر والدین شب ها را به مراقبت از کودکان اختصاص دهند، می توانند مراسمی بسازند که کودک را مطمئن و متصل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Sword Masters are warrior-ascetics who dedicate their lives to the pursuit of wisdom and learning carefully controlled violence.
[ترجمه نگار درویشی] استادان شمشیر ، جنگاوران و ریاضت طلبانی اند که زندگی خود را وقف دستیابی به خرد و یادگیری محتاتانه ی کنترل خشم میکنند
|
[ترجمه گوگل]استادان شمشیر جنگجویان زاهدانی هستند که زندگی خود را وقف تعقیب خرد و یادگیری خشونت کنترل شده با دقت می کنند
[ترجمه ترگمان]The شمشیر warrior هستند که جانشان را به دنبال حکمت و یادگیری با دقت کنترل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We ought to have people who dedicate their lives just to thinking.
[ترجمه فرید] میبایست از کسانی بهره مند باشیم که خرد ورز محض هستند
|
[ترجمه گوگل]ما باید افرادی داشته باشیم که زندگی خود را وقف فکر کردن کنند
[ترجمه ترگمان]ما باید مردمی داشته باشیم که زندگی خود را وقف فکر کردن می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Couldn't you dedicate a few months of the year to naked men?
[ترجمه گوگل]نمی توانید چند ماه از سال را به مردان برهنه اختصاص دهید؟
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانستید چند ماه از سال را به مردان برهنه اهدا کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Many dedicate their lives to worship.
[ترجمه گوگل]بسیاری زندگی خود را وقف عبادت می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم زندگیشان را وقف عبادت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We have a very large budget that we dedicate to London fashion.
[ترجمه گوگل]ما بودجه بسیار زیادی داریم که آن را به مد لندن اختصاص می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما بودجه بسیار بزرگی داریم که به مد لندن اختصاص می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But in a large sense we cannot dedicate, we cannot consecrate, we cannot hallow this ground.
[ترجمه گوگل]اما به طور کلی ما نمی توانیم وقف کنیم، نمی توانیم تقدیس کنیم، نمی توانیم این زمین را مقدس کنیم
[ترجمه ترگمان]اما در یک حس بزرگ، ما نمی توانیم اختصاص بدهیم، ما نمی توانیم خود را وقف کنیم، نمی توانیم این زمین را تقدیس کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Candidate: People who are honest, dedicate to their work and have integrity.
[ترجمه گوگل]کاندید: افرادی که صادق، وقف کار خود و دارای صداقت هستند
[ترجمه ترگمان]کاندیدا: افرادی که صادق هستند، به کار خود اختصاص داده و انسجام دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We have come to dedicate a portion of that field as a final resting-place for those who here gave their lives that Nation might live.
[ترجمه گوگل]ما آمده ایم تا بخشی از آن زمین را به عنوان آخرین استراحتگاه برای کسانی که در اینجا جان خود را فدا کردند تا ملت زنده بماند، اختصاص دهیم
[ترجمه ترگمان]ما آمده ایم تا بخشی از آن زمینه را به عنوان یک مکان استراحت برای کسانی که در اینجا زندگی خود را فدا می کنند اختصاص دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اختصاص دادن (فعل)
appropriate, assign, reserve, allocate, devote, earmark, dedicate

وقف کردن (فعل)
amortize, devote, dedicate, amortise, bequeath, endow, avow

اهدا کردن (فعل)
dedicate

تخصصی

[برق و الکترونیک] اختصاصی ذخیره شده برای کابرد یا استفاده ی خاص، نظیر خط اختصاصی یا ریز پردازنده ی اختصاصی .

انگلیسی به انگلیسی

• devote to; set apart for; inscribe (a book, poem, etc.) to someone
if you dedicate yourself to something, you give a lot of time and effort to it because you think it is important.
if you dedicate something such as a book or a piece of music to someone, you say that the work is written for them, as a sign of affection or respect.
when a monument, building, or church is dedicated to someone, a formal ceremony is held to show that the building will always be associated with them.
see also dedicated.

پیشنهاد کاربران

تفاوت devote و dedicate:
devote یعنی وقف و اختصاص چیزی در لحظه حاضر تا به نتیجه مورد نظر دست پیدا کنیم. مثلا زمان یا منابعمون رو هزینه کنیم تا پروژه به اتمام برسه.
اما
dedicate یعنی چیزی رو برای کاری کنار بزاریم تا به افتخار کسی یا چیزی تقدیمش کنیم. مثلا پول خیریه جمع شده رو وقف کودکان بدسرپرست کنیم.
...
[مشاهده متن کامل]

ایثارگر
در نظر گرفتن، مد نظر قراردادن، لحاظ کردن
تقدیم کردن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : dedicate
✅️ اسم ( noun ) : dedication
✅️ صفت ( adjective ) : dedicated
✅️ قید ( adverb ) : _
Verb:devote
وقف کردن
ویژه بخشیدن، ویژه کردن
✅تقدیم کردن، پیشکش کردن
Michael Keaton dedicates dopesick SAG Award win to late nephew who died from drug addiction
If you wanna pass a road and path faster you have to change your vehicle. My vehicle is the time i dedicate and allocate to my goal : اگه میخوای یه جاده رو سریعتر بپیمایی باید وسیله نقلیه ات رو عوض کنی. وسیله ی نقلیه ی من زمانیه که برای هدفم اختصاص میدم
اختصاص دادن، وقف کردن
متهد/وفادار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس