تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حمل کردن و با خود آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Footage is a section of film or video that's been shot or recorded

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هم What for میشه استفاده کرد و هم for what و جفتشون به یک معنی اند. تنها فرقشون اینه که اولی غیررسمی و دومی رسمیه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

mug یعنی زورگیری کردن get mugged یعنی مورد زورگیری قرار گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هماهنگ بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I'll get you her number.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

I second هم میگن . یعنی "منم با این موضوع موافقم".

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I had Farhad repair my phone

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بدی برات کاری رو انجام بدن When are you going to get the roof repaired?

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بدی برات انجام بدن مثال: I got my watch repaired. I got Ali to repair my watch. I got the roof repaired.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( خودرو ) باک بعضی اوقات بجای fuel tank هم از tank استفاده میکنن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

دقت کنین این یک اصطلاحه و در اینجا had گذشته have نیست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

دوستان توجه کنین که assume و presume هر دو به معنی "گمان کردن" یا "فرض کردن" هستند. فرقشون در اینه که presume حدسیه که بر اساس اطلاعاته ولی assume حد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به معنی "شل کردن" از نظر عضلانی یا کاهش فشار عصبی است. برای "سخت نگیر" بهتره از lighten up استفاده کنین.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیک و جذاب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نحوه استفادش به صورت begrudge someone something هست. مثال: I certainly don't begrudge him the Nobel Prize

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

hang on = hold on

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

که اینطور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( نگهدای و تعمیرات ) دستور کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیازی نیست، لازم نیست، نباید حالت منفی need to هست که به معنی "باید" هست. مثال: We need to talk

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

might have been و must have been رو در کنار هم به خاطر بسپارین. اولی برای احتمال ۵۰ درصده و دومی احتمال ۹۰ درصد به بالا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( با کمی تعجب ) امکان نداره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

افشاندن، پاشیدن مثلا وقتی با شلنگ آب رو میپاشین رو چمن هم از spray استفاده میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

( فعل ) going on به معنی رخ دادن ( اسم ) ongoing در حال رخ دادن، در جریان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

is going to و will رو در کنار هم یاد بگیرین، فرقشون در اینه که is going to نشان از قصد و نیت و اراده شخص از قبل هست ولی will حالت تصمیم در لحظه داره ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

کنجکاوم . . . موندم که . . . برام سواله . . . نمیدونم چرا . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان توجه کنین حالت منفی این فیلم به شکل didn't use to هست: I didn't use to drink coffee a lot

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یعنی چیزی را به نحو احسن انجام دادن اگر بعدش sth نیاد یعنی همون به اصطلاح "ترکوندن" خودمون. پس: I will rock it یعنی به بهترین نحو انجامش میدم I will ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نگران، مضطرب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

( اسم ) فرسوده، خسته، داغون ( فعل ) مرور کردن، جمع بندی و خلاصه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

دوستان اگر جمله مثبت بود از me too و اگر جمله منفی بود از me neither استفاده میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوستان "مسئول" یا همون responsible معنی نکنین چون با accountable تفاوت داره. تفاوتش رو میتونین گوگل کنین . بهترین معنی همون"پاسخگو" هست .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

be a tribite to میشه ادای احترام بودن به/برای pay tribute to میشه ادای احترام کردن، گرامی داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آشکارا و وقیحانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بدون شک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ملاقات کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دو تا معنی داره: ۱. شاید ۲. گمونم، به نظرم، فکر کنم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حالت happen to be برای زمان حال و happened to be برای زمان گذشته استفاده میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از نظر مکانی: تو، داخل send her in come in از نظر زمانی: در، ظرف in 1920 in a minute

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در حالت past perfect continous به معنی "داشته می فعل است" هست He had been watching TV when the incident happened یعنی هنگامی که حادثه اتفاق افتاد او ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

۳ تا معنی داره: ۱. خود have been خالی بدون هیچ فعلی بعدش یعنی "بوده است" I have been there یعنی اونجا بوده ام ( حال کامل ) . ۲. have been pp همون حا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هم سن کسی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

movie را اگر در خانه تماشا کنید باید از فعل watch و اگر در سینما ببینین باید از فعل see استفاده کنین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان دقت کنین برای holiday از حرف اضافه on استفاده میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تصادف کردن میشه have an accident

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناخن گرفتن به انگلیسی میشه clip/cut/trim nail ناخنگیر هم میشه clipper

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اگر بعد از walk اسم مکانی مثلا home بیاد یعنی "به سمت آن محل ( پیاده ) رفتن"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

فعلش رو با walk up یا climb میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱. خاموش ۲. از ۳. کنار ۴. مرخصی ۵. دور ۶. کاهش قیمت ۷. رفتن به

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حالت فعلش میشه pay attention