basil

/ˈbæzl̩//ˈbæzl̩/

معنی: ریحان، شاهسپرم از خانواده نعناعیان
معانی دیگر: (گیاه شناسی) ریحان (از جنس ocimum و خانواده ی نعناع: mint به ویژه o. basilicum که سبزی خوردن است)، شاهسپرم، اسم خاص مذکر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a type of aromatic herb of the mint family, used in cooking.

جمله های نمونه

1. Add a few leaves of fresh basil to the salad.
[ترجمه ,,,] چند برگ ریحان تازه را به سالاد اضافه کنید
|
[ترجمه گوگل]چند برگ ریحان تازه را به سالاد اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]چند برگ نعناع تازه به سالاد اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Basil, oregano, thyme and rosemary are all herbs.
[ترجمه گوگل]ریحان، پونه کوهی، آویشن و رزماری همه گیاهان هستند
[ترجمه ترگمان]باسیل، پونه کوهی، آویشن و رزماری همه گیاهان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You might like to try a little more basil in the sauce next time.
[ترجمه گوگل]ممکن است دوست داشته باشید دفعه بعد کمی ریحان بیشتر در سس امتحان کنید
[ترجمه ترگمان] شاید دوست داشته باشی دفعه بعد یکم \"ریحان\" رو امتحان کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's the basil that gives the sauce its essential character.
[ترجمه گوگل]این ریحان است که به سس خاصیت اصلی آن می دهد
[ترجمه ترگمان]این the است که به سس essential می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Basil nodded an acknowledgement as he entered the room.
[ترجمه گوگل]ریحان در حالی که وارد اتاق شد به نشانه تایید تکان داد
[ترجمه ترگمان]باسیل به محض ورود به اتاق تصدیق سرش را تصدیق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There'snothing like fresh basil to put a zing into a tomato sauce.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز مانند ریحان تازه برای قرار دادن زینگ در سس گوجه فرنگی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]از ریحان تازه استفاده کنید تا یک گوجه فرنگی را به یک سس گوجه فرنگی تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Basil was summonsed for wounding a police officer.
[ترجمه گوگل]ریحان به دلیل زخمی کردن یک افسر پلیس احضار شد
[ترجمه ترگمان]باسیل به خاطر زخمی شدن یک افسر پلیس زخمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Later they walked in the garden together, while Basil worked at the portrait.
[ترجمه گوگل]بعداً آنها با هم در باغ قدم زدند، در حالی که ریحان روی پرتره کار می کرد
[ترجمه ترگمان]بعد آن ها با هم در باغ قدم زدند، در حالی که باسیل در تابلو کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Unlike so many brilliant teachers I thought that Basil was completely altruistic - this was born out of his great generosity.
[ترجمه گوگل]برخلاف بسیاری از معلمان باهوش، من فکر می کردم که ریحان کاملاً نوع دوست است - این از سخاوت زیاد او به وجود آمد
[ترجمه ترگمان]بر خلاف بسیاری از معلمان درخشان، من فکر می کردم که باسیل به طور کامل نوع دوستانه ای است - این از سخاوت بزرگ او زاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Basil was quite uncompromising about high standards in Art and required a lot from his teachers, but was encouraging to beginners.
[ترجمه گوگل]ریحان در مورد استانداردهای بالا در هنر کاملاً سازش ناپذیر بود و از معلمان خود چیزهای زیادی می خواست، اما برای مبتدیان تشویق می کرد
[ترجمه ترگمان]بسیل در مورد استانداردهای بالا در هنر کاملا سازش ناپذیر بود و نیاز به بسیاری از معلمان خود داشت، اما به مبتدیان کمک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The following quotation from Basil Mitchell can illustrate this.
[ترجمه گوگل]نقل قول زیر از باسیل میچل می تواند این را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]نقل قول زیر از \"باسیل میشل\" می تواند این موضوع را نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Basil did not preach on such matters; he simply set high standards for teachers to emulate.
[ترجمه گوگل]ریحان در این گونه مسائل موعظه نمی کرد; او به سادگی استانداردهای بالایی را برای معلمان تعیین کرد تا از آنها الگوبرداری کنند
[ترجمه ترگمان]باسیل در مورد این موضوعات موعظه نکرد؛ او به سادگی استانداردهای بالایی را برای معلمان تعیین کرد تا از آن ها تقلید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Basil looked seriously through my work.
[ترجمه گوگل]ریحان به طور جدی به کار من نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]باسیل با جدیت به کار من نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ریحان (اسم)
basil

شاهسپرم از خانواده نعناعیان (اسم)
basil

انگلیسی به انگلیسی

• type of aromatic herb used in cooking
basil is a strongly scented herb that is used to add flavour in cooking.

پیشنهاد کاربران

به تلفظش خیلی دقت کنین:
/ˈb�zl̩/
یعنی /بِیزل/ خونده میشه
ریحان Basil
نام علمی Ocimum basilicum
basil = ریحان
basil
اسامی سبزیجات به انگلیسی:
asparagus = مارچوبه
bell pepper ( American ) / pepper ( British ) / sweet pepper ( both Am & Br ) = فلفل دلمه ای 🫑
chilli ( British ) / chili ( American ) = فلفل تند 🌶 ( که یا قرمز است یا سبز ولی تند است )
...
[مشاهده متن کامل]

cabbage = کلم
broccoli = کلم بروکلی 🥦
cauliflower = گل کلم
Brussels sprouts = کلم بروکسل، کلم فندقی
celery = کرفس
lettuce = کاهو 🥬
leek = تره فرنگی
chives = تره
basil = ریحان
dill = شوید
cress = شاهی، ترتیزک
coriander = گشنیز
mushroom = قارچ
onion = پیاز 🧅
spring onion ( British ) / scallion ( American ) / green onion ( American ) = پیازچه
garlic = سیر 🧄
shallot = نوعی پیاز کوچک
pea = نخود فرنگی
pumpkin = کدو تنبل 🎃
spinach = اسفناج
thyme = آویشن
fennel = رازیانه، بادیان
parsley = جعفری
mint = نعنا
green bean ( British ) / French bean ( British ) / runner bean / string bean = لوبیا سبز
turnip = شلغم
oregano = پونه کوهی
sage = مریم گلی
radish = تربچه
tarragon = ترخون
beetroot ( British ) / beet ( American ) = چغندر
zucchini ( American ) / courgette ( British ) = کدو سبز
okra = بامیه ( نوعی گیاه )
eggplant ( American ) / aubergine ( British ) = بادنجان 🍆
sweet potato = سیب زمینی شیرین
yam = سیب زمینی هندی
corn on the cob = بلال کامل 🌽
parsnip = هویج وحشی
broad bean ( British ) / fava bean ( American ) = باقلا

ریحان

بپرس