تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنای "مامان بزرگ" هم میشه ک البته بچه ها از این لفظ استفاده میکنن مثه همون مامان جی یا باباجی خودمون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

( کار، وظیفه و . . . ) تمومه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در فارسی بهش میگیم "روز" در واقع متضاد "شب" هست. مثلا میگیم: بهتره ماشینت رو توی روز بشوری. یا یه مثال انگلیسی از سریال ساینفلد: It's daylight, it ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

همون "بکس و باد کردن" خودمون میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به سه شکل میشه این کلمه رو به کار برد: ۱. I'm very angry ۲. I'm very angry about his behavior ۳. I'm very angry with him به نوع حرف اضافه در مثال ۲ و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه late رو در کنار حرف اضافه اش به خاطر بسپارین تا بتونین مورد استفاده قرار بدین: I was late for the meeting

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کلمه "غایب" رو در کنار حرف اضافه ش یاد بگیرین تا بتونین مورد استفاده قرار بدین: He was absent from school

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

( جریان برق ) قطع کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یعنی فقط دعا میکنم ک . . . ، خدا کنه ک فقط . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بجز آهسته قدم زدن به معنی "تلنگر زدن" یا "هُل کوچیک و آهسته دادن" هم میتونه باشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بر اساس شایعات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همون خبر آبدار خودمون ( حواشی زندگی خصوصی و روابط افراد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معنی این کلمه رو بهتره در مقایسه با other بررسی کنیم: other: برای اسامی جمع استفاده می شود ماننند other countries به معنای کشورهای دیگر another: برا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مهم ترین و پرتکرارترین معانی این کلمه: ۱. جملات سوالی ( حالا مودبانه داره ) : میشه . . . ؟ ممکنه . . . ؟ ۲. جملات خبری: ممکنه ( مشابه may ) ، میتوانس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱. به معنای خیلی برای تاکید بر فراوانی ( کاربردی شبیه به So ) ۲. همچین، چنین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تغییر مکان دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

برگشتن به سویِ ( جایی که قبلا بوده اید )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خرد کردن ( مواد غذایی مثل گوشت و غیره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

از قرار، به صورت اتفاقی و در زمان گذشته به شکل happened to be و برای سوم شخص به صورت happens to be میاد.