پیشنهادهای Shayan (١,٢١٩)
این ۵ عبارت دقیقا هم معنی هستند: Sometimes Every now and then From time to time At times Occasionly
دقیقا معنی "آنطور که باید و شاید" میده
mix up و confuse دقیقا معادل هم هستند و هر دو وقتی با حرف اضافه with بکار برن معنی "اشتباه گرفتن ( دو چیز باهم ) " میدن
یکبار برای همیشه بیاید معانی این فعل فوق العاده پرتکرار رو بررسی کنیم: 1. تمام انواع phrasal verbها که دارای معانی متفاوتی هستند و باید جداگانه معانی ...
دوستان این ترتیب رو همیشه بخاطر داشته باشین: Fragrance oil عطر ۱۰۰ درصد: Perfume پرفیوم: دارای ۲۰ تا ۳۰ درصد عطر خالص Eau de Perfume ادوپرفیوم: دارا ...
دوستان این ترتیب رو همیشه بخاطر داشته باشین: Perfume پرفیوم: دارای ۲۰ تا ۳۰ درصد عطر خالص Eau de Perfume ادوپرفیوم: دارای ۱۵ تا ۲۰ درصد عطر خالص Eau ...
دوستان این ترتیب رو همیشه بخاطر داشته باشین: Perfume پرفیوم: دارای ۲۰ تا ۳۰ درصد عطر خالص Eau de Perfume ادوپرفیوم: دارای ۱۵ تا ۲۰ درصد عطر خالص Eau ...
بالا رفتن، مثل بالا رفتن از پله: going up the stairs
takeaway و takeout هر دو به معنی "غذای بیرون بر" هستند. فرقشون اینه ک takeout آمریکن هست و takeaway بریتیش
همراه خود ( داشتن ) آوردن
کارت شناسایی عکس دار مثل گواهینامه، پاسپورت و غیره
مرتبط با یا واقع در طبقه پایین به خصوص طبقه همکف
علاوه بر "آسیب زدن" معنی "آزردن" هم میده. منطور آزردن از نوع اذیت کردن، سر به سر گذاشتن، به احساسات کسی لطمه زدن
یک کاربرد پرتکرارش زمانی هست که دارید به شی خاصی اشاره میکنین؛ مثلا: - which one? The red one توی فارسی میگیم: قرمزَرو میخوام. این " َرو" همون th ...
بیشتر دوست داشتن ( در مقام مقایسه )
آدم دو رو مثلا آدمی که توی روتون باهاتون خوبه ولی میره پشت سرتون حرف میزنه.
همون "قیاس مع الفارق" خودمونه. وقتی به یکی میگن it's apples and oranges یعنی تو نمیتونی این دوتا رو باهم مقایسه کنی و یا یک دستورالعمل رو برای هر دو ...
دوستان نوشتار صحیح این کلمه disrupt هست
علاوه بر معانی ای که دوستان ذکر کردند، یک حالت پرتکرارش که در قالب فعل هست به معنی "پر سرعت رفتن" یا "با سرعت بیش از حد مجاز رفتن" هست. مثال ( جلوی پ ...
همون how is it going هست به معنی چه خبر؟ اوضاع چطوره؟ ردیفی؟ و غیره
دوستان دقت کنین هرموقع بعد از take زمان به هر شکلی ذکر بشه به معنای طول کشیدن هست. چه بگن take someone a week چه بگن what take you so long . . . چه ...
دوستان توجه کنین که breakdown اسم هست و فعل اون break down است. معانی پرتکرارش که لازمه بدونین "خراب شدن" و "تجزیه شدن" هست.
این عبارت هم معنای عبارت معروف tell me about it هست و هر دو معنی "همینو بگو!" یا "اخ گفتی" و سایر معانی مشابه میدن
ride در مکالمات روزمره به معنای "سوار شدن" هست و برای train ، bus ، horse ، bycicle ، elevator ، escalator و به طور کلی وسایلی که قابل سوار شدن هستن ...
معادل همون as soon as هست که در محاوره استفاده میشه
( کاربرد در محاوره ) مطمئن بودن از صحت چیزی
این کلمه غلطه. درستش themselves هست. در بعضی موارد از themself هم میشه استفاده کرد اما توصیه نمیشه.
هم معنی dizzy به معنی گیج و میجه
علاوه بر تمام معانی گفته شده، معنی "حلقه ازدواج" یا همون ring هم میده
دقت کنین که این کلمه اگه اول جمله بیاد بیانگر یه ساختار گرامری معروفه که درش inversion رخ میده. مثال: hardly had I opened the window than the bird fl ...
این یک ساختار گرامری هست که به دلیل inversion ای که درش وجود داره معروفه. یعنی میگیم: In no way will I do that به جای اینکه بگیم: In no way I will do ...
این یک ساختار گرامری هست که به خاطر inversion ای ک درش اتفاق میفته معروفه . یعنی میگیم: Under no circumstances, will we take these measures به جای ای ...
یک ساختار گرامری هست و یعنی after you did something یا "چونکه در گذشته اینکار را انجام داده بود" مثال: having done his homework, he went out.
یک ساختار گرامری هست و به معنای when you do it هست. مثال: Doing business you can feel independent. یعنی هنگامی که کار میکنی، احساس مستقل بودن بهت دس ...
این ساختار گرامری معادل همون to be about to هست منتهی فرقش اینه ک در این ساختار همیشه "زمان" اون کاری ک برای انجامش برنامه ریزی شده در جمله ذکر میشه. ...
این یک ساختار گرامری رسمی است و اشاره به این داره که قراره کاری در آینده نزدیک انجام بشه ( معادل غیر رسمی همون is going to هست ) . مثال: He is to con ...
این در واقع حالت تفضیلی صفت merry به معنی خوشحال هست که در ساختار the . . . the معمولا ظاهر میشه. پس، همونطور که میگیم the sooner, the better همونجو ...
خیلی شلوغش کردن، الکی جدی گرفتن موضوع یا بحثی
تا اونجا که من میدونم . . .
اگر بعدش فعل میاد میشه: have difficulty ( in ) doing sth اگر بعدش قرار باشه اسم بیاد میشه: have difficulty with sth
یعنی اتفاقه دیگه، پیش میاد، کاریش نمیشه کرد
کسی که روش خودشو قبول داره و حرف بقیه رو گوش نمیکنه، حالا درست یا غلط بودن روشش دیگه پای خودشه. توی فارسی بهش میگیم: آدم خودرای
تکیه دادن به چیزی مثلا به دیوار lean against the wall
این ی کلمه فوق کاربردی هست. باهم معانی پرتکرارش رو یاد میگیریم: ۱. ( از وسایل نقلیه سنگین مثل اتوبوس ) پیاده شدن ۲. تلفن را قطع کردن ( معادل hang up ...
مثلا توی صف یکی ایستاده جلوش خالیه میگیم move up یعنی حرکت کن برو جلو
حالت passive فعل rip off است. rip off به معنی کلاهبرداری کردن از کسی است و get ripped off به معنی مورد کلاهبرداری قرار گرفتن است.
معانی پرتکرار: ۱. سمت راست ۲. فورا ( بی درنگ ) ۳. دقیقا ۴. درست ( مناسب ) ۵. صحیح ( مخالف اشتباه )
شلخته و بی نظم اما نه در معنای تنبل ( مثلا کسی که اتاقشو تمیز نمیکنه ) بلکه به معنی کسیه که به دلیل عدم برنامه ریزی و مدیریت صحیح باعث میشه همه کارا ...
شرارت کردن، بدجنسی کردن
توجه کنین این دو عبارت رو بجای هم اشتباه نگیرین: ۱. Lay down: به معنی به حالت دراز کش قرار دادن است مثلا please lay down the baby gently in the crib ...