تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

این ۵ عبارت دقیقا هم معنی هستند: Sometimes Every now and then From time to time At times Occasionly

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دقیقا معنی "آنطور که باید و شاید" میده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

mix up و confuse دقیقا معادل هم هستند و هر دو وقتی با حرف اضافه with بکار برن معنی "اشتباه گرفتن ( دو چیز باهم ) " میدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

یکبار برای همیشه بیاید معانی این فعل فوق العاده پرتکرار رو بررسی کنیم: 1. تمام انواع phrasal verbها که دارای معانی متفاوتی هستند و باید جداگانه معانی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

دوستان این ترتیب رو همیشه بخاطر داشته باشین: Fragrance oil عطر ۱۰۰ درصد: Perfume پرفیوم: دارای ۲۰ تا ۳۰ درصد عطر خالص Eau de Perfume ادوپرفیوم: دارا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دوستان این ترتیب رو همیشه بخاطر داشته باشین: Perfume پرفیوم: دارای ۲۰ تا ۳۰ درصد عطر خالص Eau de Perfume ادوپرفیوم: دارای ۱۵ تا ۲۰ درصد عطر خالص Eau ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوستان این ترتیب رو همیشه بخاطر داشته باشین: Perfume پرفیوم: دارای ۲۰ تا ۳۰ درصد عطر خالص Eau de Perfume ادوپرفیوم: دارای ۱۵ تا ۲۰ درصد عطر خالص Eau ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بالا رفتن، مثل بالا رفتن از پله: going up the stairs

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

takeaway و takeout هر دو به معنی "غذای بیرون بر" هستند. فرقشون اینه ک takeout آمریکن هست و takeaway بریتیش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همراه خود ( داشتن ) آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارت شناسایی عکس دار مثل گواهینامه، پاسپورت و غیره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرتبط با یا واقع در طبقه پایین به خصوص طبقه همکف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

علاوه بر "آسیب زدن" معنی "آزردن" هم میده. منطور آزردن از نوع اذیت کردن، سر به سر گذاشتن، به احساسات کسی لطمه زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

یک کاربرد پرتکرارش زمانی هست که دارید به شی خاصی اشاره میکنین؛ مثلا: - which one? The red one توی فارسی میگیم: قرمزَرو میخوام. این " َرو" همون th ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

بیشتر دوست داشتن ( در مقام مقایسه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم دو رو مثلا آدمی که توی روتون باهاتون خوبه ولی میره پشت سرتون حرف میزنه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همون "قیاس مع الفارق" خودمونه. وقتی به یکی میگن it's apples and oranges یعنی تو نمیتونی این دوتا رو باهم مقایسه کنی و یا یک دستورالعمل رو برای هر دو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان نوشتار صحیح این کلمه disrupt هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معانی ای که دوستان ذکر کردند، یک حالت پرتکرارش که در قالب فعل هست به معنی "پر سرعت رفتن" یا "با سرعت بیش از حد مجاز رفتن" هست. مثال ( جلوی پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همون how is it going هست به معنی چه خبر؟ اوضاع چطوره؟ ردیفی؟ و غیره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

دوستان دقت کنین هرموقع بعد از take زمان به هر شکلی ذکر بشه به معنای طول کشیدن هست. چه بگن take someone a week چه بگن what take you so long . . . چه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

دوستان توجه کنین که breakdown اسم هست و فعل اون break down است. معانی پرتکرارش که لازمه بدونین "خراب شدن" و "تجزیه شدن" هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این عبارت هم معنای عبارت معروف tell me about it هست و هر دو معنی "همینو بگو!" یا "اخ گفتی" و سایر معانی مشابه میدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ride در مکالمات روزمره به معنای "سوار شدن" هست و برای train ، bus ، horse ، bycicle ، elevator ، escalator و به طور کلی وسایلی که قابل سوار شدن هستن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معادل همون as soon as هست که در محاوره استفاده میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( کاربرد در محاوره ) مطمئن بودن از صحت چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این کلمه غلطه. درستش themselves هست. در بعضی موارد از themself هم میشه استفاده کرد اما توصیه نمیشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

هم معنی dizzy به معنی گیج و میجه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر تمام معانی گفته شده، معنی "حلقه ازدواج" یا همون ring هم میده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دقت کنین که این کلمه اگه اول جمله بیاد بیانگر یه ساختار گرامری معروفه که درش inversion رخ میده. مثال: hardly had I opened the window than the bird fl ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این یک ساختار گرامری هست که به دلیل inversion ای که درش وجود داره معروفه. یعنی میگیم: In no way will I do that به جای اینکه بگیم: In no way I will do ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این یک ساختار گرامری هست که به خاطر inversion ای ک درش اتفاق میفته معروفه . یعنی میگیم: Under no circumstances, will we take these measures به جای ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک ساختار گرامری هست و یعنی after you did something یا "چونکه در گذشته اینکار را انجام داده بود" مثال: having done his homework, he went out.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک ساختار گرامری هست و به معنای when you do it هست. مثال: Doing business you can feel independent. یعنی هنگامی که کار میکنی، احساس مستقل بودن بهت دس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این ساختار گرامری معادل همون to be about to هست منتهی فرقش اینه ک در این ساختار همیشه "زمان" اون کاری ک برای انجامش برنامه ریزی شده در جمله ذکر میشه. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

این یک ساختار گرامری رسمی است و اشاره به این داره که قراره کاری در آینده نزدیک انجام بشه ( معادل غیر رسمی همون is going to هست ) . مثال: He is to con ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

این در واقع حالت تفضیلی صفت merry به معنی خوشحال هست که در ساختار the . . . the معمولا ظاهر میشه. پس، همونطور که میگیم the sooner, the better همونجو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خیلی شلوغش کردن، الکی جدی گرفتن موضوع یا بحثی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تا اونجا که من میدونم . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اگر بعدش فعل میاد میشه: have difficulty ( in ) doing sth اگر بعدش قرار باشه اسم بیاد میشه: have difficulty with sth

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یعنی اتفاقه دیگه، پیش میاد، کاریش نمیشه کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی که روش خودشو قبول داره و حرف بقیه رو گوش نمیکنه، حالا درست یا غلط بودن روشش دیگه پای خودشه. توی فارسی بهش میگیم: آدم خودرای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تکیه دادن به چیزی مثلا به دیوار lean against the wall

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

این ی کلمه فوق کاربردی هست. باهم معانی پرتکرارش رو یاد میگیریم: ۱. ( از وسایل نقلیه سنگین مثل اتوبوس ) پیاده شدن ۲. تلفن را قطع کردن ( معادل hang up ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثلا توی صف یکی ایستاده جلوش خالیه میگیم move up یعنی حرکت کن برو جلو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حالت passive فعل rip off است. rip off به معنی کلاهبرداری کردن از کسی است و get ripped off به معنی مورد کلاهبرداری قرار گرفتن است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

معانی پرتکرار: ۱. سمت راست ۲. فورا ( بی درنگ ) ۳. دقیقا ۴. درست ( مناسب ) ۵. صحیح ( مخالف اشتباه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

شلخته و بی نظم اما نه در معنای تنبل ( مثلا کسی که اتاقشو تمیز نمیکنه ) بلکه به معنی کسیه که به دلیل عدم برنامه ریزی و مدیریت صحیح باعث میشه همه کارا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرارت کردن، بدجنسی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

توجه کنین این دو عبارت رو بجای هم اشتباه نگیرین: ۱. Lay down: به معنی به حالت دراز کش قرار دادن است مثلا please lay down the baby gently in the crib ...