تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوستان به تلفظ دقت کنید : /bəˈloʊ/ پس /بِلُو/ تلفظ میشه نه /بیلو/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

تفاوت Process و Procedure: Process به مجموعه ای از فعالیت ها گفته میشه که به یک خروجی خاص منجر میشن اما Procedure به مجموعه ای از دستورالعمل ها گفته ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تفاوت Whole و All: Whole برای چیزای غیرقابل شمارش و تک استفاده میشه در حالیکه All برای چیزهای قابل شمارش و جمع استفاده میشه. مثلا: I ate the whole pl ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تفاوت Want و Feel like: Want درباره کاریه الان در حال انجامش نیستین ولی در آینده میخواین انجامش بدین. Feel like اما برای زمان حال هست. به طور کلی ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

علاوه بر معنای ذکر شده، feel like دقیقا معادل think هم میتونه باشه. توی فارسی هم خیلی وقتا میگیم "من حس میکنم که . . . " مثلا "من حس میکنم دارم کار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

learnt و learned در واقع هر دو به عنوان قسمت سوم فعل learn استفاده میشن اما یه تفاوت کوچیکی دارن: learnt بیشتر بریتیش هست و learned بیشتر آمریکن هست. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تفاوت Preserve و Reserve: در Reserve شما چیزی رو حفظ میکنین چون در آینده باهاش کار دارین یا بهش نیاز دارین اما در Preserve شما چیزی حفظ میکنین چون نم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

تفاوت Buy و Purchase: Buy عمومی تر و کلی تره و همچنین غیررسمیه اما Purchase معمولا برای خرید چیزهای کمی گرون قیمت تر استفاده میشه و رسمی هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

تفاوت Switch و Change در فهم معنی این کلمه کمک میکنه: Change دارای دامنه تغییر زیادیه . شما در Change میتونین آیتم رو از نظر ماهیت یا مقدار تغییر بدی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تفاوت Seem و Sound: همونطور که دوستمون گفتن، Seem برای برداشتن های شخصی به کار میره. در واقع در Seem ما نسبت به تجربه یک موقعیت خاص نظر شخصیمون رو می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تفاوت Shop و Store: Shop جایی هست که تنها یک محصول خاص رو میفروشه ( مثلا ابزارفروشی، الکتریکی، فرش فروشی، عطر فروشی و غیره ) اما Store جایی هست که ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

دوستان phrasal verbها در محاورات بسیار کاربرد دارند و عملا وقتی شما به مکالمات افراد انگلیسی زبان دقت میکنین میبینین که خیلی از افعالی که ما بلدیم مث ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرشو بخور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

شخصی که دوست نداره راجع به زندگی شخصیش کسی چیزی بدونه و این صرفا به معنی درونگرا بودنش نیست. میشه به عنوان "آدم حد و مرز دار" یا "آدم تودار" معنیش کر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

تنها تفاوت Upon و On اینه که اولی رسمی و دومی غیررسمیه و جفتشون دقیقا به یک معنین.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

تفاوت fantasy و fiction: دوستان دقت کنید هر دو اسم به معنی "خیال" و "تخیل" و غیره هستند اما fantasy چیزیه که محاله اتفاق بیفته و کاملا در ذهن قابل تص ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

معانی پرتکرار: ۱. تند ( مثل غذای تند ) ۲. داغ ( مثل چای داغ ) ۳. از اون تیپا که مردا دوس دارن ( مثه جنیفر ) ۴. بحث برانگیز ( مثل اخبار تتلو ) ۵. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Upkeep و Keep up رو در کنار هم به خاطر بسپارین: فعل Keep up به معنی "حفظ ( نگهداری ) کردن موقعیت فعلی" یا به نوعی "پسرفت نکردن" هست و اسم Upkeep به م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تفاوت Shatter و Crack توی یادگیری معنای Crack کمکتون میکنه: Shatter حالتیه که یه لیوان از دستتون میفته و به تعداد زیادی قطعه ریز تبدیل میشه اما . . . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به طور کلی ساختار keep gerund یعنی عملی به صورت مدادم اتفاق افتادن ( تکرار شدن ) مثلا: I just kept forgetting to call you.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

head out یعنی ( از داخل مکانی ) خارج شدن ( به بیرون رفتن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی خوش گذشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

تفاوت Object و Complain: Object به چیزی اعتراض میکنه که قراره توی آینده اتفاق بیفته اما Complain درباره اعتراض به چیزی هست که توی گذشته اتفاق افتاده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به سیگار معمولی میگن Cigarette و به سیگار برگ میگن Cigar.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مترادف Consider هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

من باید برم ( کمی هم عجله قاطیشه ) مانند I have to get going

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

در محاورات اگر تنها بیاد به معنی "عالی" یا "ایول" هم میتونه باشه: مثلا شما یه پیشنهاد خوب به یکی میدین و اون میگه Beautiful که در واقع هم معنی Great ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چیز پشم ریزون ( و اغلب بد ) ، بدبیاری این اصطلاح معمولا قبل از اینکه بخواین یه خبریو بدین استفاده میشه: I saw the damndest thing this morning. A guy ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در بحث گرامر، در ۳ حالت به وفور دیده میشه: ۱. در انتهای تمامی حالات مجهول فعل های باقاعده از ed استفاده میشه: He must've been fired three years ago. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تفاوت Care for و Care about: به طور کلی هر دو به معنی "اهمیت دادن" هستن ولی Care for به اینکه مراقب باشه شخص احساس خوب و مثبتی داشته باشه اهمیت میده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

دوستان among و amongst صددرصد بجای هم میتونن استفاده بشن و بهتره که از among استفاده کنین چون amongst یکم لغت از مد افتاده ایه و کم استفاده میشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

برای ساختار فعلش از show gratitude یا express gratitude استفاده میشه. اگه برای سپاسگزار بودن از افراد باشه از show gratitude to و اگه برای سپاسگزار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

این ۳ ساختار رو همیشه با خودتون تکرار کنین: ۱. برای "بودن" از am/is/are استفاده میشه: I'm tired. ۲. برای "شدن" از get استفاده میشه: I got tired. ۳. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

درباره مقایسه Pretty با Beautiful توجه کنین که شخص Beautiful زیبایی بیشتری نسبت به Pretty داره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

دوستان به این سه واژه توجه کنین: ۱. Throw out ۲. Throw away ۳. Throw off اولی و دومی با کمی اغماض یک معنی دارن و اون هم "دور انداختن" هست. مثلا شما ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محقق نشدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

سلسله مراتب عمومی در سازمان ها به قرار زیر است: ۱. General Manager ۲. Director ۳. Manager ۴. Supervisor ۵. Employee

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوستان به ترجمه این واژه دقت کنید: /ɪɡˈzekjətɪv/ یعنی /اِگ. زِکِتیو/ ترجمه میشه نه /اِگزِکیوتیو/.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

۲ تا معنی داره: ۱. کشتن ( که کلمه ادبیه و بیشتر توی کتب و اخبار رسمی استفاده میشه تا محاوره ) ۲. ترکوندن ( که به معنی گل کاشتن هست و در محاوره استفا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

۳ تا معنی داره: ۱. گذشته فعل want ۲. تحت تعقیب ۳. مقبول، دوس داشتنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

دوستان به تفاوت این واژه توجه کنین: ۱. Emigrate ۲. Immigrate اولی به معنی "ترک کردن" کشوری است و دومی به معنی "آمدن به" کشوری. مثال: Many people had ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

پر کاربردترین معانی: ۱. قبلا ( به معنی آن موقع ها ) ۲. بعدا ( یه زمانی در آینده ) ۳. سپس ۴. در اینصورت ۵. بنابراین ۶. بعلاوه، همچنین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اتوبان یا خیابان یا بلواری که دو طرفش حالت چمنزار، علفزار، جنگل و چیزایی از این دست باشه. اینجور جاده ها معمولا دارای چشم اندازی وسیعن و شما برج و ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. آزاد ( مخالف اسیر ) ۲. رایگان ( مفت، مجانی ) ۳. بیکار ( مخالف مشغول ) ۴. بدونِ . . . ( مثلا بدون چربی ) ۵. راحت ( احساس راحتی کردن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

این دو لغت رو کنار هم بخاطر بسپارین: ۱. overrated: یعنی چیزی که اونقدری که مردم راجع بهش میگن خوب نیست، اغراق شده ۲. underrated: یعنی چیزی که اونقدری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

۴ تا معنی مهم داره: ۱. ( صفت ) با کیفیت ۲. ( اسم ) کیفیت ۳. ویژگی شخصیتی یا اخلاقی ( در رابطه با آدم ) ۴. ویژگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان حواستون به s آخرش باشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

این دو عبارت رو به خاطر بسپارین: 1. be likely to 2. be unlikely to اولی به معنای "احتمالا . . . ( فلان اتفاق میفتد ) " و دومی که برعکس اولیه میشه "بع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در تمام این مدت بهتره برای "از همان ابتدا" از in the first place استفاده بشه چون all aong میتونه بعضی جاها معنی "از همون اول" نده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خبر داشتن دونستن اطلاع داشتن