پیشنهاد‌های میلاد علی پور (٤,١٣٨)

بازدید
٦,٢٤٦
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

ادامه دادن ( مانند گذشته )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

تحت تأثیر چیزی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

همیشه ی خدا، تا ابد، تا ابدالدهر، تا دنیا دنیاست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

رنجیده، عذاب دیده، شکنجه شده، آزار دیده، در عذاب، زیان دیده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

آنسوی، آن سمتِ، آن طرفِ ( برای نشان دادن پشت و عکسِ چیزی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

درمفهوم عام: به دردنخور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

تکان خوردن، به اطراف جابجا شدن، چرخیدن، این ور و آن ور رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اعلام شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

تمایل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

علاوه بر معادل های بالا، معنی چپر، پرچین و حصار هم می دهد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کم کردن، پایین آوردن، کاستن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خسته و کوفته، داغان، از پا افتاده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خسته و کوفته، داغان و از پا افتاده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

پرهیز کردن، دوری کردن، جلوگیری کردن، صرفنظر کردن، نادیده گرفتن، بی خیال شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

یکی از اقوام آریایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

محکم در آغوش کشیدن، محکم بغل کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

فورا، در آن، درجا، بی درنگ، یک مرتبه، بدون معطلی، بی معطلی، بلافاصله

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

پذیرفتن، تبعیت کردن، مطابق با میل یا خواسته ی کسی رفتار کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

نوعی روسری که زنان کشاورز روس به روی موهای خود می بندند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

نقش بستن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

از میان چیزی رد شدن، از وسط جایی عبور کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

چتر درختان، سایه ی درختان متراکم ( برای نمونه در جنگل )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

رو پوش، پیش بند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

پرسه زدن در اطرافِ. . . ، بالا و پایین کردن در کنارِ، اینور و آن ور رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

پراکنده بودن، در همه جا بودن، گسترده بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به دل نگیریا، یه وقت از دستم ناراحت نشی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

دار و دسته، حواریون ( اصطلاحا، یاران صمیمی، نه حواریونِ عیسی ع )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

پادو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

احساس آرامش کردن، احساس راحتی کردن با کسی یا چیزی. موافق بودن با کسی یاچیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

احساس آرامش کردن، احساس راحتی کردن با چیزی، موافق بودن با کسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

جدیت، جذبه، ابهت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

سر را کمی خم کردن، با سر اشاره کردن، سر را کمی چرخاندن، به شانه نزدیک کردن یک سمت از سر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

از درون، در اعماق وجود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

سر کشیدن، بالا بردنِ نوشیدنی ( مخصوصا نوشیدنی الکلی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

انسان مادون، دون انسان، انسانی که از نظر نژادی جز دسته ی پست تر قرار دارد ( این اصطلاح مربوط به حزب نازی آلمان است )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

عصیان، طغیان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ایراد

پیشنهاد
٤

قطع به یقین، قطعا، صد در صد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

تقسیم کردن، بخش بندی کردن، تقسیم اراضی ( در زمین شناسی به دسته بندیِ عوارض زمین گفته می شود )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

شکوفا شدن، به اوج رسیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

به همان قطعیتی که، به همان اطمینانی که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

آرایش نیروها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

بروپی کارت!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

یهویی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

�پیکی بلایندرز� اسم هست و نباید ترجمه بشه. اسم یه گروه اوباش خلافکار که قرن نوزدهم تو بیرمنگهام انگلستان فعالیت داشت. اما اگه سراغ معنای اسمش بریم، د ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥٧

�پیکی بلایندرز � اسم هست و نباید ترجمه بشه. اسم یه گروه اوباش خلافکار که قرن نوزدهم تو بیرمنگهام انگلستان فعالیت داشت. اما اگه سراغ معنای اسمش بریم، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تازه خدمت، چس ماه، سربازی در میدان نبرد یا خدمت سربازی که تازه وارد است و پایه خدمتی ندارد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

زدن به جدول

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

اصطلاحی سیسیلی که به ویژه توسط اعضای مافیای ایتالیایی مورد استفاده قرار می گیرد. گرفتی؟ شیرفهم شد؟خرفهم شد؟ درجواب هم مورد استفاده قرار می گیرد، یعن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

هرچی هم که باشه، هرجور هم که بگی، هرطوری هم حساب کنی و. . .