پیشنهاد‌های میلاد علی پور (٤,١٣٥)

بازدید
٤,١٠٢
پیشنهاد
٨

به هزار و یک دلیل، به هر دلیلی که شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

با زبان صدا در آوردن، همچون صدایی که از چسباندن زبان به سقف دهان و با فشار جدا کردن آن تولید می شود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

چرخیدن، دور زدن، گشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

از خود درآوردن، از خود ساختن ( درمورد وقتی که کسی نمی خواهد اطلاعاتی به شخصِ دیگر بدهد ) در این کاربرد معمولا ضمیر هم بین میک و آپ قرار می گیرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

از میانِ چیزی رد کردن، میانِ چیزی کشیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

با جدیت، خیلی جدی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

لودادن، فاش کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

تماما، موبه مو، واو به واو ، صفر تا صد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تماما، موبه مو/واو به واو ، صفر تا صد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

یک نظر چیزی/کسی را دیدن، چشم به کسی خوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

پریشان، پریشان حال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

محکم گرفتن، محکم نگه داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

چپ چپ نگاه کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

عینک دسته شاخی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دسته شاخی، عینک دسته شاخی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

شاخی، عینکِ دسته شاخی، عینک های قاب ویفری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

دو آتشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

آرمانی ساختن، ایده آل سازی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

اسطوره سازی، گنده کردنِ کسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

چرت و پرت گفتن، مزخرف گفتن، دری وری تفت دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

شر و ور گفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

احمقانه، مسخره، آشغال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مو، گیسو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیش فعال، بیش از حد هیجانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

برگه ای که در ساختمان های خاص همچون، دادگاه، ساختمان های نظامی، برخی موزه ها، برخی فروشگاهها پس از تحویل گرفتن اجناس به افراد می دهند تا مشخص باشد که ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

به اندازه ی کافی کاری را انجام دادن، بیش از حد به کاری پرداختن، مربوط به زمانی است که فرد انقدر کاری را انجام دهد که دیگر رقبتی برای ادامه آن باقی نم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

غمگین و ناراحت بودن به این دلیل که چیزی را می خواهید ولی می دانید که امکانش وجود ندارد. دل هوای چیزی کردن، هوایی شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مقدمات زندگی، تمهیدات زندگی، سر و سامان گرفتن، همزیستی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

گوشه نشینی کردن، گوشه نشین شدن، اجتماعی نبودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

فروشنده، کارمند صندوق، کارمند پشت دخل، مسئول پذیرش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کاهش دستمزد، کم کردن حقوق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

به دستمزد کم راضی شدن، کاهش حقوق را پذیرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ژنده، کهنه، نامرغوب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

از آن بدتر، بدتر از همه، حالا بماند، فلان چیز پیشکش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بخش های، ذراتِ، تکه های

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ذره، تکه، بخش کوچک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

ذرات، تکه های کوچک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

بدون توجه به اطراف، بدون اینکه بداند چه کار دارد می کند، بدون اینکه حواسش به خود/کارِ خود/دیگران باشد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

پُک زدن، کشیدن دود به داخل ریه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

واضح، علنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

الزاما معنای لاس زدن نمی دهد، لاس زدن با توجه به معنایش در فرهنگ های فارسی خودش معنی های متفاوتی دارد، از جمله چانه زنی برای بردن لذت جنسی. در نتیجه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سرگردان بودن، بلاتکلیف بودن، احساس تأسف برای خود کردن، ناراحت بودن، دل و دماغ نداشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

محل تجمع، محل گردآمدن، میعادگاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

محل تجمع، محل گردآمدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

حاضر شدن، حضور داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

مشخصه، واضحه، تابلوئه، یا به حالتی کنایه آمیز تر می توان گفت: نه بابا، غیب می گی؟، توروخدا؟!!!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

ادامه دادن ( مانند گذشته )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

تحت تأثیر چیزی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

همیشه ی خدا، تا ابد، تا ابدالدهر، تا دنیا دنیاست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

رنجیده، عذاب دیده، شکنجه شده، آزار دیده، در عذاب، زیان دیده