zealous

/ˈzeləs//ˈzeləs/

معنی: متعصب، غیور، مجاهد، خرافاتی، باغیرت
معانی دیگر: مشتاق، خواهان، علاقمند، فدایی، هواخواه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: zealously (adv.), zealousness (n.)
• : تعریف: characterized by, showing, or filled with an intense enthusiasm, as toward a cause, purpose, or activity.
مترادف: eager, fervid, perfervid
متضاد: apathetic, indifferent, unenthusiastic
مشابه: ambitious, ardent, avid, earnest, enthusiastic, fanatic, fanatical, fervent, fierce, furious, gung-ho, impassioned, passionate, rabid, spirited, strenuous, vigorous

- The candidate's zealous supporters worked tirelessly throughout the campaign.
[ترجمه گوگل] حامیان غیور این نامزد در طول مبارزات انتخاباتی بی وقفه تلاش کردند
[ترجمه ترگمان] حامیان سرسخت این کاندیدا در سراسر مبارزه به طرزی خستگی ناپذیر کار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The zealous missionaries were determined to convert the villagers.
[ترجمه گوگل] مبلغان غیور عزم خود را جزم کرده بودند تا روستاییان را تغییر دهند
[ترجمه ترگمان] مبلغان پرشور مصمم بودند که روستاییان را تبدیل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He is ticketed as a zealous reformer.
[ترجمه گوگل]او را اصلاح طلب غیور می دانند
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک اصلاح کننده غیور جریمه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The shop assistant is very zealous.
[ترجمه گوگل]فروشنده خیلی غیرت داره
[ترجمه ترگمان]دستیار فروشگاه خیلی متعصب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was most zealous in performing her duties.
[ترجمه گوگل]او بیش از همه در انجام وظایف خود غیرت داشت
[ترجمه ترگمان]او بیش از پیش به انجام وظایفش عمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. No one was more zealous than Neil in supporting the proposal.
[ترجمه گوگل]هیچ کس غیرت بیشتری از نیل در حمایت از این پیشنهاد نداشت
[ترجمه ترگمان]هیچ کس more از نیل در حمایت از این پیشنهاد نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is a zealous supporter of our cause.
[ترجمه گوگل]او حامی غیور آرمان ما است
[ترجمه ترگمان]او یکی از حامیان سرسخت نهضت ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She is a zealous supporter of our cause.
[ترجمه گوگل]او حامی غیور آرمان ما است
[ترجمه ترگمان]او یکی از حامیان سرسخت نهضت ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She was a zealous worker for charitable bodies.
[ترجمه گوگل]او یک کارگر غیور برای نهادهای خیریه بود
[ترجمه ترگمان]او برای موسسات خیریه کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As elsewhere, a too zealous objector is hoist by his own petard.
[ترجمه گوگل]مانند جاهای دیگر، یک مخالف بیش از حد غیور توسط خود او بلند می شود
[ترجمه ترگمان]همچنانکه در جای دیگر، نیروی زیادی به فعالیت مشغول است، آن را با انفجار خودش بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As he was zealous to accomplish his mission, SlideIl fumed and protested the delay.
[ترجمه گوگل]اسلایدیل از آنجایی که برای انجام ماموریت خود مشتاق بود، به تأخیر اعتراض کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که برای انجام ماموریت خود متعصب بود، با خشم و غضب اعتراض کرد و به تاخیر اعتراض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was always zealous in good works, always regular at worship and a key member of the church.
[ترجمه گوگل]او همیشه در کارهای نیک غیرت داشت، همیشه در عبادت منظم و یکی از اعضای کلیدی کلیسا بود
[ترجمه ترگمان]او همیشه به کاره ای خوب می پرداخت، همیشه به طور مرتب در عبادت و یک عضو کلیدی کلیسا فعالیت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Only the most zealous supporters of Thatcherism were in favour of the tax.
[ترجمه گوگل]فقط غیورترین حامیان تاچریسم طرفدار مالیات بودند
[ترجمه ترگمان]تنها حامیان سرسخت of به نفع مالیات بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Now he was to be particularly zealous in the interests of the king.
[ترجمه گوگل]اکنون او می بایست به طور خاص در جهت منافع شاه غیرت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]اکنون می بایست به سود پادشاه سخت به هیجان آمده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Absent, too, is the zealous activism of a huge freshman class that entered Washington two years ago brimming with enthusiasm.
[ترجمه گوگل]همچنین، فعالیت غیرتمندانه یک کلاس بزرگ دانشجوی سال اول که دو سال پیش پر از شور و شوق وارد واشنگتن شد، وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]غایب، فعالیت پرشور یک کلاس تازه وارد است که دو سال پیش با شور و شوق وارد واشنگتن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Everywhere you look, there are zealous keepers of the Olympic flame.
[ترجمه گوگل]به هر طرف که نگاه کنی، نگهبانان غیور شعله المپیک هستند
[ترجمه ترگمان]هر جا که نگاه می کنید، keepers پر حرارت شعله المپیک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The trees were dusty and muscular; zealous visions of their former selves.
[ترجمه گوگل]درختان غبارآلود و عضلانی بودند تصورات غیورانه از خود سابق خود
[ترجمه ترگمان]درخت ها غبار گرفته و عضلانی بودند و visions از خود داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متعصب (صفت)
furious, bigoted, fanatical, zealous, intolerant, rabid, dogmatic, hard-shell

غیور (صفت)
brave, bold, spunky, warm, zealous, jealous

مجاهد (صفت)
fighting, zealous, striving

خرافاتی (صفت)
fanatic, fanatical, zealous, superstitious

باغیرت (صفت)
zealous

انگلیسی به انگلیسی

• excited, passionate
a zealous person spends a lot of time or energy in supporting something, especially a political or religious ideal; a formal word.

پیشنهاد کاربران

۱. مشتاق. علاقه مند. پر شور. با حرارت. دو آتشه ۲. استوار. خلل ناپذیر
مثال:
It is they who are zealous in [performing] good works,
آنها کسانی هستند که در انجام دادن کارهای خوب مشتاق و پر شور هستند.
�أُولَٰئِکَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ�
( از لغات کتاب 1100 واژه 📚 )
( formal )
🖊 توضیح: showing great energy or enthusiasm in pursuit of a cause or objective.
🔍 مترادف: ardent; enthusiastic
💡 معادل فارسی: پر شور و حرارت، غیور، پر اشتیاق
✅ مثال: he is a zealous supporter of the government's policies
zealous
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : zeal / zealot / zealotry
صفت ( adjective ) : zealous
قید ( adverb ) : zealously
Zealous کسیه که Zeal را در وجودش داره
☑️ Zeal چیه ؟ ( زی یُِل ) [اسم هست]
a strong feeling of interest and enthusiasm that makes someone very eager or determined to do something
یعنی یک احساس قوی از علاقه که یک نفر را مشتاق و مصمم به انجام کاری میکنه
...
[مشاهده متن کامل]

☑️ Zealous چی میشه ؟ [صفت هست]
🔴having or showing a lot of energy
🔴involving a lot of effort
🔴 Use the adjective zealous as a way to describe eagerness or enthusiastic activity. If you are too zealous in your efforts to decorate the house with Christmas lights, you might cause a power outage for the whole neighborhood
به فارسی :
مشتاق، علاقمند، پرشور و علاقه، پیگر و سیریش یک چیز ( به شدت روانی یک چیز ) ، یا همون غیور ( کسیکه روی یک چیز یا کس غیرت و علاقه ی خیلی زیاد داره )
مترادف هاش میتونن اینا باشن :
Eager
Enthusiastic
Super Interested/Excited/Attracted
Passionate
Obsessed
Energetic of
مثال ها برای Zealous :
◀️She was one of the president's most zealous [=ardent] supporters
◀️ The detective was zealous in her pursuit of the kidnappers
◀️ Zealous Fans
مثال ها برای Zeal :
◀️She attacked her homework with renewed zeal [=enthusiasm] after getting her first A
◀️ The camp counselors enforced regulations with excessive zeal. [=enforced regulations too strictly]
◀️ a politician known for his zeal [=passion] for reform
◀️ religious/entrepreneurial zeal
◀️ She zealously pursued the kidnappers
کلمات هم خانواده اش :
Zealously : قید
Zeal : اسم ( غ. ق. ش )
Zealousness : اسم ( غ. ق. ش )
Zealous : صفت

They are not cowards
They are zealous and prejudiced
آنها ترسو نیستند
غیرتمند و تعصب دارند
در کل احترام قائل بودن و محترم شمردن اصل روابط انهاست
با غیرت
Be zealous ( with zeal, that is, stick to my Eid, do not allow someone to ask for your love ) I will not pass through your heart
But if you have an irrational bad temper, I will to break because I have overcome fear
...
[مشاهده متن کامل]

شما با غیرت باشید ( با غیرت یعنی عید من را بچسبید به شخصی اجازه طلب کردن عشقتان را ندهید ) من از دل شما عبور نخواهم کرد
اما اگر بد خلقی بی منطقی داشته باشید خواهم شکست زیرا بر ترس غلبه دارم

مشتاق , پرشور [eager]
– be zealous in performing duties
– He is a zealous supporter of our cause
– She was most zealous in performing her duties
دو آتشه
با غیرت - غیور

بپرس