babushka

/bəˈbʊʃkə//bəˈbʊʃkə/

نوزاد، کودک، طفل، بچه، بچه ی کوچک، شیرخواره، نوزاد حیوان، توله، جوجه، وابسته به نوزاد، کودکانه، جوانترین، کوچکترین، خردترین، خردسال ترین، (امریکا - خودمانی) عزیزم، جانم، (عامیانه) شخص، چیز، بچه مانند، بچه ننه، بچه بازی درآوردن، لوس شدن، با کسی مثل کودک رفتار کردن، تر و خشک کردن، توجه کردن، روسری زنانه، لچک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a woman's scarf, usu. triangle-shaped, that is worn on the head and tied under the chin.

جمله های نمونه

1. Two babushkas acknowledged me. In white smocks and turbans they stood with their red arms in a sink.
[ترجمه گوگل]دو بابوشک مرا تصدیق کردند با جامه‌های سفید و عمامه‌ها با بازوان قرمزشان در سینک ایستاده بودند
[ترجمه ترگمان]دو نفر babushkas مرا تصدیق کردند در لباس سفید و turbans، با بازوهای سرخ خود در ظرف شویی ایستاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Babushka said she would do this and, waving goodbye to the kings, started to clean her cabin.
[ترجمه گوگل]بابوشکا گفت که این کار را خواهد کرد و با دست برای خداحافظی با پادشاهان شروع به تمیز کردن کابین خود کرد
[ترجمه ترگمان]Babushka گفت که این کار را خواهد کرد و پس از خداحافظی با پادشاهان شروع به تمیز کردن کابین خود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. While the strangers slept, Babushka baked some bread and thought about the men.
[ترجمه گوگل]در حالی که غریبه ها خواب بودند، بابوشکا مقداری نان پخت و به فکر مردان بود
[ترجمه ترگمان]در حالی که غریبه ها خوابیده بودند، babushka نان می خوردند و به مردها فکر می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We all know about Santa, but what about Babushka, Saint Nicholas and Black Peter?
[ترجمه گوگل]همه ما در مورد بابانوئل می دانیم، اما بابوشا، سنت نیکلاس و پیتر سیاه چطور؟
[ترجمه ترگمان]ما همه درباره بابانوئل می دانیم، اما درباره babushka، سن نیکولاس و سیاه پیتر چه خبر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Have oneself only secretly fill in the babushka of a red miscellaneous hair in the private parts at random.
[ترجمه گوگل]از خود بخواهید که به طور تصادفی بابوشکای یک موی قرمز متفرقه را در قسمت های خصوصی پر کند
[ترجمه ترگمان]خود را به طور مخفیانه در انبار کردن یک مو قرمز در بخش های خصوصی به طور تصادفی پر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Same babushka collocation is very appropriate, nevertheless, cowboy hat and jerkin, deduce mix the amorous feelings that build likewise wonderful.
[ترجمه گوگل]همان ترکیب بابوشکا بسیار مناسب است، با این حال، کلاه گاوچران و ژولیده، استنباط ترکیبی از احساسات عاشقانه که ساخت به همین ترتیب فوق العاده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، همنشینی با babushka بسیار مناسب است، با این حال، کلاه کابوی و نیم تنه، می تواند احساسات عاشقانه را ترکیب کند که هم چنین عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Babushka. -Very good. I am the one who gives presents to all children. . .
[ترجمه گوگل]بابوشکا -خیلی خوب من کسی هستم که به همه بچه ها هدیه می دهم
[ترجمه ترگمان]babushka خیلی خوبه من کسی هستم که به همه بچه ها کادو میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was referred to as the Babushka Lady because she adorned a 'babushka' which is a head scarf worn by grandmothers.
[ترجمه گوگل]او را بانوی بابوشکا می نامیدند، زیرا او یک "بابوشکا" را که روسری مادربزرگ ها است، تزئین می کرد
[ترجمه ترگمان]از او به عنوان بانوی Babushka یاد شده بود، چون she را که روسری به سر داشت و روسری به سر داشت، زینت می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Traditionally a figure called Babushka gave gifts to the children. Babushka is an old woman or grandmother with a headscarf tied under the chin.
[ترجمه گوگل]به طور سنتی شخصیتی به نام بابوشا به بچه ها هدایایی می داد بابوشا پیرزنی یا مادربزرگ با روسری زیر چانه است
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی، اندامی به نام \"Babushka\" به بچه ها هدیه داد Babushka یک زن مسن یا مادربزرگ با روسری بسته زیر چانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I have made two mono plays for the Honored actor of Russia Viktor Ryabov who worked in this theatre as well as another mono play "Sleeping Beauty" for the German theatre "Babushka" (Eppingen).
[ترجمه گوگل]دو نمایشنامه مونو برای بازیگر پرافتخار روسیه ویکتور ریابوف که در این تئاتر کار می کرد و همچنین مونو نمایش دیگری "زیبای خفته" برای تئاتر آلمانی "بابوشکا" (اپینگن) ساخته ام
[ترجمه ترگمان]من دو تک تای دیگر را برای هنرپیشه Honored روسیه ویکتور Ryabov که در این تئاتر کار می کرد و تک تای دیگر \"زیبایی خواب\" برای تئاتر آلمانی \"Babushka\" (Eppingen)بازی کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Arrive again to hat from jellaba babushka, each brands are done in the top of head sufficient time.
[ترجمه گوگل]دوباره وارد کلاه از جلابا بابوشکا، هر مارک در بالای سر به زمان کافی انجام می شود
[ترجمه ترگمان]دوباره به کلاه jellaba babushka برسید، هر برند در بالای سر کافی انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To this day, no one knows who the Babushka Woman is or what she was doing there.
[ترجمه گوگل]تا به امروز، هیچ کس نمی داند که زن بابوشکا کیست یا در آنجا چه می کرد
[ترجمه ترگمان]تا امروز، هیچ کس نمی دونه زن \"babushka\" کیه یا داره چی کار می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Turn Babushka on and off by pushing down on the top of the light, and watch it faze through its cycle revealing varied colors as it goes.
[ترجمه گوگل]بابوشکا را با فشار دادن بالای نور به سمت پایین روشن و خاموش کنید، و تماشا کنید که در طول چرخه خود، رنگ‌های متنوعی را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]با فشار دادن به بالای چراغ، آن را روشن و خاموش کنید و آن را در طول چرخه خود تماشا کنید که رنگ های متنوع و متفاوتی را آشکار می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. On the station platform children in leopard spots yawn, and hardy babushkas struggle with loads for their winter dachas.
[ترجمه گوگل]بر روی سکوی ایستگاه، کودکان در نقاط پلنگی خمیازه می کشند، و بابوشکاهای سرسخت با بار برای خانه های زمستانی خود مبارزه می کنند
[ترجمه ترگمان]روی سکوی ایستگاه، بچه ها خمیازه می کشند، خمیازه می کشند و babushkas مقاوم در برابر باره ای زمستانی خود تقلا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• bandana or kerchief folded and tied around the head; grandmother, old woman (russian)

پیشنهاد کاربران

در زبان روسی به معنی مادربزرگ، زن مسن؛ گاهی در انگلیسی هم به همین معنی بکار میرود.
نوعی روسری که زنان کشاورز روس به روی موهای خود می بندند

بپرس