پیشنهاد‌های میلاد علی پور (٤,١٣٥)

بازدید
٤,٠٨٠
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

آوردگاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

گرفتن، نگه داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مرکز ثقل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

بازتاب دادن، بازتاب خوردن، وقتی نور به جسمی می خورد که توان عبور از آن را ندارد، و در نتیجه مسیرش تغییر می کند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

پایین آمدن، کاهش یافتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

اوضاع را دگرگون کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

خمیده نشستن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

شیک و پیک کردن ( برای بانوان استفاده می شود بنابراین بهتر است معادل تیپ زدن که عمدتا برای مردهاست، اینجا به کار نرود )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ذوق بیش از حد، تعصب افراطی، چاپلوسی و حمایت بیش از اندازه، شوق زیاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

تنزل یافته، کم شده، پایین آمده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

آغاز شدن، شروع شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

مصمم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

با صدای خش خش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

فاتحه ی کسی را خواندن، کسی را گرفتار کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

مهیب، کوبنده، سخت، سنگین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

باور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بی نتیجه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

امان دادن، در امان ماندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیرپا گذاشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

نفرت انگیز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

سرازیر شدن، پایین آمدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

برق از کله پریدن، برق از سر پریدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بی اعتنا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

فرار کردن از محاکمه/مجازات، قسر در رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

تا آنجا که می دانستم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

درنتیجه، بنابراین، با این حساب، بر این اساس، بر طبق این، در پی آن، در اثر آن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

بی هدف پرسه زدن، ول گشتن، این طرف و ان طرف رفتن، این ور و آن ور کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دردسر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

برداشتن از جایی، بلند کردن از جایی، بردن از جایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اغوا کننده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به وضوح

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

بی گدار به آب زدن، به آب نرسیده کفش ها را درآوردن، پیش داوری کردن، عجله کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

راهب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

اتمام حجت کردن، حرف اخر را درمورد چیزی زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ساده، ساده لوح

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کم نور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ویژگی، شکل و شمایل، حالت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

قهوه ای که از آسیاب کردن دانه های قهوه به دست آید. نه قهوه ی آماده و پودری یا موادی جایگزین و شبیه به آن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

خالی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تسلیم ناپذیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

به نوعی، در نوع خودش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

پُر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مطمئن نبودن، دو دل بودن، یک دل می گوید، حسی به من می گفت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اشد مجازات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

روتختی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

توجه نکردن، حرف نزدن در باره ی چیزی، زیرسیبیلی رد کردن، از کنار چیزی گذشتن، موضوعی را نادیده گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

ترسیدن، از ترس لرزیدن

پیشنهاد
٢

روی اعصاب رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

منقلب شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

نوشابه باز کردن، هندونه زیر بغل کسی گذاشتن