mill about

پیشنهاد کاربران

( of people or animals ) move around in a confused mass.
( در مورد انسان ها یا حیوانات ) به حالت گیج و به شکل انبوه یا توده دور و بَر خود چرخیدن؛ وول خوردن
Example 1: 👇
Tourists were milling about in the lobby.
...
[مشاهده متن کامل]

گردشگران در لابی دور خودشون لول می خوردند.
Example 2: 👇
Quite a few people were milling about.
تعداد کمی از مردم تو هم وول می خوردند.
Example 3: 👇
TWO FIRE TRUCKS one a rescue truck, are at the entrance to the reservoir. The chain link fence with its KEEP OUT sign is open and there are people milling around.
* Chinatown - Screenplay: Robert Towne. Director: Roman Polanski
دو کامیون آتش نشانی که یکی از آنها کامیونِ نجات است، در جایگاه ورودی مخزن آب هستند. حصار زنجیره ای، با علامت دور شوید، باز است و افرادی، به صورت گیج و مبهوت در اطراف محیط می چرخند.
*متن انتخابی: از فیلنامه ی #محله ی چینی ها#
فیلنامه: رابرت تاون و رومن پلانسکی
کارگردان: رومن پلانسکی

mill about
( جمعیت، گله، . . . ) چرخیدن - تو هم لولیدن
( UK also mill about )
To move or circulate in a confused or disorderly manner within a limited area
پرسه زدن، پلیکیدن
In the square, people were milling around in the sunshine.
https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/mill - around?q=mill about
بی هدف پرسه زدن، ول گشتن، این طرف و ان طرف رفتن، این ور و آن ور کردن

بپرس