تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Noun : 1. behaviour way of behaving actions acts activities deeds اعمال و رفتار 2. running direction control 3. ARCHAIC the action of lead ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

To be entitled Allowed Authorized حق داشتن مستحق چیزی بودن اجازه داشتن I think I am entitled to an explanation. فکر میکنم حق اینو دارم که توضیح ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Take action = do something کاری را انجام دادن. . . انجام دادنِ کاری. . . انجام کاری. . . She must not be urged or foced to take action اون نباید ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

STATISTICS not adjusted or corrected تصحیح نشده. اصلاح نشده. likely to be only approximately accurate. تنها کمی دقیق تقریبا دقیق نه خیلی دقیق /د ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به مشکل برخوردن با مشکل رو به رو شدن دچار مشکل/دردسر شدن تو مخمصه گیر کردن /افتادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

شتاب زده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کل روز، تمام روز، تا آخر/انتها/پایان روز، Sometimes I lost my appetite and went without food for days on end. - forty rules of love

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Noun: profit benefit advantage percentage return cut take Verb: To get To obtain To achieve To recieve To net To win To be given گیر آوردن عاید ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

self - loving egoistic conceited

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

To succeed in communicating with someone in a meaningful way To communicate with someone To explain oneself To get one's message across to چیزی رو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

To help To assist To aid To serve To meet the needs/wants of To do someone a good turn To do someone a favour

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

ARCHAIC the state of being in the care of a guardian

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

- دلخراش، جانگداز، - دردناک، سوزناک The piercing sound of ney صدای سوزناک نِی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

بلند و گشاد Large skirts

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

Space time continuum زنجیره ی زمان و فضا دارای چهار بعد ( سه بعد فضا یک بعد زمان ) که از قانون نسبیت انیشتن برگرفته شده.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

قطع کردن، Stop that noise اون صدا رو قطع کن ! Don't stop the music صدای موسیقی رو قطع نکن !

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

از روی غریزه و بدون فکر به طور غیر ارادی نه از روی اراده و فکر ( دست خودم/ش نبود )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

To undergo To experience To go through To suffer To endure

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تحلیل رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

with regard to beauty. از نظر زیبایی. . . 2. in a way that gives pleasure through beauty. به طرز زیبایی خوشایند و دلپذیر . . . لذت بخش In an a ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

To release To issue to produce something از خود بروز دادن - منتشر کردن - خارج کردن ( مثلا انرژی ) تولید کردن The medical equipment is not designed ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به طور قاطع، جسورانه، ( به صورت ) حاضر جواب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

to do something to correct a mistake that one has made or a bad situation that one has caused اشتباه خود را جبران کردن رفتار/کار گذشته خود را جبران ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

کلیه ی جزئیات، همه ی جزئیات، همه چیز Everything, all, every detail

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

regarded with great respect گرامی - محترم - ارجمند - بزرگوار - گرانقدر - عالیقدر ( عزیز و محترم ) Honoured guests حرمت دار، با حرمت، عزتمند، قا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Noun: something having two parts. A binary star A binary system چیزی که دو قسمتی - دو بخشی است یا متشکل از دو قسمت/بخش است دارای دو قسمت /بخش 2 ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Adj : Similar Like Matching مانند شبیه ( مطابق )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

to have a particular use or function to be useful or helpful in some way فایده داشتن نفع داشتن سود داشتن منفعت داشتن مورد استفادهء ( خاصی ) داشتن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Noun : ( آدم - موجود - موجودات ) وحشی ددمنش درنده - درنده خوی خشن و پرخاشگر بی تمدن و بی فرهنگ بی رحم - سنگدل My ancectors are barbarians Adj : ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

neglectful irresponsible careless thoughtless inattentive unheeding lazy indolent بی توجه بی فکر بی مسئولیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

harmful poisonous or very unpleasant nasty disgusting revolting sickening nauseating awful

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

To implant To produce To generate To teach To impress ( حس/فکر/احساس. . . در کسی ) به وجود آوردن ایجاد کردن فکر/حس . . . تلقین کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

نامفهوم، پیچیده، گیج کننده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

The whole amount of something The total amount of something

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

changing varying unstable unsteady unpredictable

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

refinement and good education culture education learning enlightenment یادگیری درست و مناسب آموزش مناسب آموختنِ . . . روشن سازیِ. . . کسب کردن دان ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

To happen To take place To occur به وقوع پیوستن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

To transport from one place to another on short or regular trips منتقل کردن منتقل شدن To convey in a ferry or other ship or boat, especially ac ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

1. conception impression idea concept Vision mental picture conceptualization تصور ذهنی تصویر ذهنی 2 mirror image بازتاب ذهنی 3. the general imp ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

no feeling of being upset از دست کسی دلخور/ناراحت/عصبانی نبودن از دستم دلخور نیستی که. اصلا از دستت دلخور نیستم.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

As an adj used to describe something that is done exactly as it should be done, or happens exactly as it should happen conforming or corresponding ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

To cause To create To lead to To result in To generate To produce

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

تسلط پیدا کردن بر . . . به عهده گرفتن کنترل /قدرت ( کنترل - قدرت رو به دست گرفتن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

به سوی مشخصی رفتن/حرکت کردن در مسیر خاصی حرکت کردن به طرف خاصی درحرکت بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

ناقل بیماری ( در فردی که خود علایم و نشانه ای از آن بیماری بروز نمیدهد ) ناقل ویروس یا میکرب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

To to understand something such as an explanation or story To understand the meaning or tendency of ( a speaker or argument ) To understand To ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

Adj: very pleasing because much needed or desired pleasant pleasing refreshing favourable much needed to one's liking desirable No doubt you'd lik ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

more intense than normal شدیدتر از حد نرمال

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

دور افتاده ( از کسی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

علت یا دلیل کاری/چیزی بودن دلیل نمیشه که . . .